پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٠٢)

بازدید
٦٤٦
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٥

به تبع آن ( نه به طبع آن، ت دو نقطه درسته نه ط دسته دار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٥

دخیل در، مشمول، گرفتار در، مشغول به، مرتبط با، مربوط به، در ارتباط با، در رابطه با، وابسته به، نقش داشتن در

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٢

امور، کارها، اقلام، لوازم، وسایل، موجودات، موضوعات، مقولات، موارد، وقایع، پدیده ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٥

چشمگیر، شایان توجه، قابل ملاحظه، آشکار، مشهود، هویدا، واضح، نمایان، بارز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

the former = اولی، مورد اول، مورد سابق، مورد سابق الذکر the latter = دومی، مورد دوم، مورد آخر، مورد اخیر، مورد اخیرالذکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩٥

مرتبط با، در ارتباط با، در رابطه با، مربوط به، ناشی از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

1 به تصویر کشیدن، تصویر کردن، مجسم/متصور کردن، ترسیم کردن، ترسیم کننده چیزی بودن 2 اسیرسازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

1 در مقامِ، در جایگاهِ، به شکلِ، به منزله ی، در حکمِ، با نامِ، با عنوان، به معنای 2 چراکه 3 ضمن این که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

یافت شدن، دیده شدن، به چشم خوردن، شاهد بودن، داشتن، در دست بودن، صورت گرفتن، رخ/روی دادن، برخوردار بودن از، آوردن، آمدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

مخاطره آمیز، پرمخاطره، پرخطر، خطرزا، خطرخیز، ناامن، ناایمن، بی ثبات، نا پایدار، ناپایا، متزلزل، بی پایه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

تاثیرگذار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

سکونتگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

موشکافی کردن، کنکاش کردن، کاویدن، کندوکاو کردن، واکاوی کردن، واکاویدن، پوییدن، غور وبررسی کردن، مداقه کردن، به دقت وارسی کردن، وارسیدن، باریک بینی، ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

عمل کردن به عنوان ( function as ) Let this incident serve as a reminder to future generations انجام وظیفه کردن/خدمت کردن در مقام ( work as ) ser ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

اساسی، بسیار مهم، حائز اهمیت اساسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

the latter = مورد دوم، مورد آخر، مورد اخیرالذکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

به تحرک واداشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

نگاه به گذشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

کادر، هیئت رئیسه، هیئت اجرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

به کمکِ، به مددِ، از طریقِ، به واسطه، با بهره گیری از بکارگیری، صَرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

پیاده سازی، انجام، اعمال، به کارگیری، کاربست، کارگزاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

نیل آمدن، نایل آمدن، نوبت رسیدن به، نوبت چیزی شدن، حرف از چیزی بودن/شدن/به میان آمدن رسیدن . . . I have come to think that : من به این تصور رسیده ام ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

یکی از کاربران معنی "مشتق شدن" رو ذکر کرده و متاسفانه تعداد زیادی هم لایک خورده ولی مشتق شدن معادل derive است و نه drive

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

استقراریافته، برقرار، دایر، پاگیر، پاگرفته، جای گرفته، باثبات، محقق، ریشه دار، ریشه گرفته، ریشه دوانده، وضع شده، بنانهاده، پایه ریزی شده، پایه ریخته، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

خصوصا، به صورت ویژه ای، به طور استثنایی، بی اندازه، بسیار، چنان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

یاد کردن، نام بردن، نامیدن، خواندن، اطلاق کردن، پنداشتن، انگاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

اَشکال، انواع، اقسام، صور، وجوه، قالب ها، الگوها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

راه را برای چیزی باز کردن، درب را به روی چیزی گشودن، به راه افتادن، آغاز به کار کردن، آغاز گرفتن گشودن، سر گشادن، پیش کشیدن، مطرح کردن before we ope ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

مشارکت کننده، عامل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

نمک به زخم پاشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

ده ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

مسئله، موضوع، مقوله، وضعیت، پدیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

در زمینه ی، حین، از نظر، به لحاظ با، دارای, ملبس به riders in red robes : سوارکارانی با/دارای/ملبس به ردای سرخ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

حل وفصل کردن، پرداختن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

نمایان سازی، آشکارسازی، افشاسازی، افشاگری، عیان سازی، برهنه سازی، رسواسازی، پرده دری، برملاسازی، علنی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

به همین ترتیب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

ابزارک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

اقدامات، تدابیر، مقیاسات، معیارها، درجات، اندازه گیری ها، برآوردها، ارزیابی ها، میزان ها، اوزان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

سازگاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

در پسِ، در پس پرده ی، عقب افتاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

be the case : to be true or correct چنین بودن، درست بودن، صحت داشتن، صدق کردن، صادق بودن this doesn't appear to be the case = به نظر نمی آید چنین باش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

حل وفصل کردن، برچیده شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

راهی/روانه/رهسپار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

پسوند led - : محور market - led = بازارمحور city - led = شهرمحور demand - led = تقاضامحور commercial - led = تجارت محور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

relating to = مربوط به، در رابطه با، در ارتباط با

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

بهره گیری، استفاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

ارائه شده، قیدشده، تامین شده، فراهم شده، فراهم آمده، فراهم آورده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

متعلق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

به هم پیوسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

تحت الشعاع، متاثر از، مغلوب، در غلبه، زیر سیطره، در سیطره، در استیلا، تحت استیلا، زیر سلطه ، در سلطه ، تحت تسلط، در تسلط، در پرتوی، زیر سایه ی، در سا ...