پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٤٠٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

کاملا روشن است که. . . ، پرواضح است که. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

اسکان محل سکونت، ماوا، مساکن جای دهنده، دربرگیرنده، دربردارنده، نگهدارنده، محافظ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

مناطق گرمسیری، نواحی حاره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

نافی/منافی/نفی کننده بودن، منافات داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

دگرسازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

سایرین، بقیه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

وابسته به قوم یا زبان آکان، آکانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

صاحب منصبان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تردیدگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

قابل بازتولید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

توان کاه، جانفرسا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

توان کاه بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

نمایاندن، تبیین ( کردن ) ، مشخص کردن، تصویر کردن، به تصویر کشیدن، روشن سازی، شفاف سازی روشنگری کردن ( کاربرد قدیمی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

اختصاصا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

در جوش و خروش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیداشده، یافت شده، بازیافته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

زدوده شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

surrounded = محاط، احاطه شده، محصور surrounding = محیط، احاطه کننده، حاصر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دستورات، احکام، فرمان ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

لاک زیرین لاک پشت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

پرمنزلت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پیش از همه، نخست آنکه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بدشگون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

تفسیر به رای کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

در جستجوی، در پی، به دنبال، در طلب، درصدد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دودمان ژو

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

( اسم ) ثروتمند، دارا ( فعل ) برخوردار بودن از، بهره مند بودن از، دارای چیزی بودن، در دست داشتن، در اختیار داشتن، در برداشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مسئله سازی، مسئله پردازی، مشکل سازی، طرح مسئله، تدوین مسئله

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

بالغ شدن، بالغ بودن the Indian subcontinent was a trade network that touched the entire littoral of the Indian Ocean = شبه قاره هند، شبکه ای تجاری ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

reach ؛ رسیدن when the thermometer touches 90 = وقتی دماسنج به 90 درجه برسد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

centred on = بر حول، بر محور، با گرایش به، با تمرکز بر، با محوریت، متمرکز بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پذیرفته شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به سوی سرچشمه رود، به سمت بالای رود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

lead from: سرچشمه گرفتن، نشات گرفتن، ناشی شدن، سرازیر شدن از

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاسخگو/جوابگو بودن، مسئولیت چیزی را بر عهده داشتن، عهده دار چیزی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ناممکن را ممکن کردن، شتر را از سوراخ سوزن رد کردن، شاخ غول را شکستن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تیره ترین تیره وتارترین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

روزگار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

رنجیده خاطر، آزرده خاطر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرض گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مطرح کردن، طرح کردن، پیشنهاد دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

موید چیزی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

جاودان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پیام نهایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

increased with = به اضافه, به علاوه، علاوه بر، مزید بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ritualized = تشریفاتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

پدید آوردن، موجب شدن، به بار آوردن، موجد چیزی بودن پسوند - زایی to generate revenue : درآمدزایی to generate wealth : ثروت زایی to generate heat : گر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

زیربنایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

از پیش موجود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پس، بنابراین، در نتیجه، از این رو، بدین ترتیب