پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٤١٢
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بار و بندیل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

درمان ناپذیر، غیرقابل درمان، لاعلاج، بی درمان، چاره ناپذیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخالف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

دسترس ناپذیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ravages = اثرات مخرب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مشخصا، به طور مشخص

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

اکثریت قریب به اتفاق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گمانه زنی کردن، گمانه پردازی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پیشبرد، پیشروی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به شمار آوردن، به حساب آوردن، مد نظر قرار دادن، لحاظ کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

فرمان ها، دستورات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

be demoted = ( به مرتبه پایین ) تنزل یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پیدایش بنا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مکرر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اضافه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

پنداشتن، دانستن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خط ارتباطی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بین سازمانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گویا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

کوچک کردن، خرد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نمو کردن به، رشد کردن، تکامل یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

قوانین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

he suggests that. . . = پیشنهاد وی . . . است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

جذب شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بی همتا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

be characterized by= مشخصه آن . . . است this city is characterized by population density= مشخصه این شهر تراکم جمعیت است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تکه پاره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

چنگ زدن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

قابل پذیرش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ضمنا، به طور ضمنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اساسا، اصولا، واقعا، حقیقتا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تحکیم بخش، استحکام بخش، تحکیم کننده، تقویت کننده تحکیم، تحکیم بخشی، استحکام بخشی، تقویت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

محصور، محاط

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

دال، حاکی، نشان دهنده، نشانگر، بیانگر، نمایانگر، تداعی کننده، تداعی گر، متداعی، گواه، مشعر، نشانه، روشنگر، گویا، مبین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به صورت شگفت انگیزی، به طرز شگفت آوری، به شکل مسحورکننده ای، به طور خیره کننده ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

where the book comes from = سرمنشا این کتاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

ساماندهی ( کردن ) ، سامان گرفتن، صورت دادن/گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیشوند پُر - very important پراهمیت very successful = پرموفقیت very obvious = پرواضح درست as a trade theory, this is the very opposite of economist ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

very successful = پرموفقیت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

he is credited with producing the first ‘world empire = او بانی نخستین امپراتوری جهانی دانسته میشود او را بانی نخستین امپراتوری جهان می دانند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

به داوری پرداختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

تقلید کردن، دنباله روی کردن، دنباله رُویِ کسی شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

well - situated = دارای جایگاه خوب، دارای موقعیت مطلوب، واقع شده در جای مناسب، ثروتمند، متمکن، مرفه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پایه و اساس، اصول

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تحول آمیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

عیان، بسیار مشهود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

برپایی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پهنه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

it was not always meant to = همیشه نمی شد که. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

هستی یافت، هستی گرفت، زاده شد، متولد شد