پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٣)

بازدید
٣,٤٨٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

هستی یافت، هستی گرفت، زاده شد، متولد شد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

هستی یافتن، هستی گرفتن، زاده شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مغلوب، فتح شده، تسخیرشده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرمانروا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اسم: نشانه فعل: نشان از چیزی داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

بنیاد، بنیان، اصل و نسب، اصیل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گرفتاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

سهل الوصول، دسترس پذیر، قابل دسترس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مشخص کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

دادوقال راه انداختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

در نوسان ، نوسان دار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

ناپایا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

در لفافه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

He uses Mesopotamian cities as examples of his approach = او شهرهای میان رودان را برای رویکرد خود مثال می زند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

در کنارِ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بی بهره، غایب، ناکارا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

متناظر کردن، متناظرسازی، برابرسازی، یکسان سازی، همانندپنداری، همسنگ بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

زندانی سازی، محصورسازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

زاویه دید، نگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

استقبال کننده از، گشوده در برابر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

طولانی مدت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بدون مخالفت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی ارتباط با

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

حکایت از چیزی داشتن، نمود چیزی بودن، جلوه داشتن، جلوه گر شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

تجاوز کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦١

به کمکِ، به مددِ، از طریقِ، به واسطه، با بهره گیری از بکارگیری، صَرف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ارتقا یافتن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

بن مایه، خمیرمایه، جوهره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دستبرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣٩

به تبع آن ( نه به طبع آن، ت دو نقطه درسته نه ط دسته دار )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

در هر صورت، به هر حال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

با این وجود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

دربردارنده ی مشتمل بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

peripheral concern= اهمیت ناچیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

ظاهرا. . . ، به ظاهر. . . ، گویی. . . ، از ظواهر امر بر می آید که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

ظاهرا، به ظاهر، گویی، از ظواهر امر برمی آید که، به نظر می رسد، به نظر می آید که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

به نظر من، از دید/دیدگاه من، از نگاه من

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

the obverse of my argument = آن روی استدلال من، روی دیگر استدلال من

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پراستفاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پدید آوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

وِبِری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

ایده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پروردن، پدید آوردن، پر و بال دادن/گرفتن، بسط و توسعه دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

شاخه ای، انشعابی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناحیه محصور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شایان ذکر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

کارکردی، حرفه ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

به وجود آوردن، بنا نهادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

صنعت فلزات، صنایع فلزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

آماده finished and semi - finished products = محصولات آماده و نیمه آماده