پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)
در نتیجه، از این رو، پس، بنابراین
درنتیجه، از این رو، بدین ترتیب، چنین بر می آید که
چشم انتظار چیزی از کسی بودن، نگاه کسی به چیزی بودن، چشم/نگاه داشتن به
واگشودن، واکاوی کردن، گشودن گره
دست در دست/ دست به دست/ دوشادوش/ شانه به شانه/ پا به پای هم رفتن
دست در دست، دست به دست، دوشادوش، شانه به شانه، پا به پا
به زور، به زحمت
قرطاجی، کارتاژی، کارتاژ
نیل آمدن، نایل آمدن، نوبت رسیدن به، نوبت چیزی شدن، حرف از چیزی بودن/شدن/به میان آمدن رسیدن . . . I have come to think that : من به این تصور رسیده ام ...
دست زدن به کاری، پرداختن به
دست زدن به فعالیتی
گسترده شدن، گسترش یافتن
پیشکش کردن
دائم الرشد، با/دارای رشد همیشگی، همواره در رشد
بیش از پیش فزاینده، دائم الزید، همیشه فزاینده
مشخص/معلوم است که . . .
به نوبه خود
به نوبه خود
اطلاع رسانی، آگاه سازی
شالوده
بر پایه، بسته به، بر طبق، مطابق با، استوار بر، متکی بر، بر اثر
مخلوقات، آفریده ها
توسل بر، توسل به
نمایانگر چیزی بودن
وارد کردن
منقوش، نقش شده، حک شده، منقش ( بر )
روی هم رفته
پیشاصنعتی
هرگز This is no accident= این هرگز تصادفی نیست هیچ گونه studies find no effect on urban form : مطالعات هیچ گونه تاثیری را بر فرم شهری نشان نمی دهند
. . . there is no mention of = هیچ اشاره ای به . . . نشده است، هیچ نامی از . . . برده نمی شود
فرهنگ ساخته، اصول فرهنگی
پایه ریزی، پایه گذاری، بنیادی، بنیادین، جاپا
بر سرِ، مربوط به، در رابطه با، نسبت به، در خصوص
cankering = خوره وار
1 تحولات 2 مناطق ( ساخته شده ) office developments : مناطق اداری
شبکه بندی شده
مخصوصا، بخصوص، علی الخصوص
نزدیک به
ایفای نقش کردن، انجام وظیفه کردن
گرد آوردن، تدارک دیدن
مفصل، مفصلا، مشروح، باشاخ وبرگ، موشکافانه، باآب وتاب
be monitored by= زیر نظر چیزی یا کسی بودن . . . the markets were monitored by agents who = این بازارها زیر نظر کارگزارانی بود که. . .
برانگیخته
پیشامد ناگوار
تایید کرن، موافقت کردن، مهر تایید زدن، پای چیزی امضا زدن، امضا کردن
موسوم به، مشهور به، با نام، به نام
مورد شناسایی
سعی در . . . داشتن، کوشیدن he attempts to solve the problem = او سعی در حل مشکل دارد، او می کوشد مشکل را حل کند
emergence from = خروج از
به تعبیر، با اصطلاح