پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٣)

بازدید
٣,٤٧٤
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

دگرگونی یافتن، دگردیسی یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

در پسِ، در پس پرده ی، عقب افتاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تشدید، تقویت، تحریک، تغذیه، سوخت رسانی تشدیدکننده، تقویت کننده، محرک، برانگیزاننده، مغذی، مسبب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تبیین، مبین، بیانگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تبعات، نتایج، عواقب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تمرکز یافتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

همچنان، پیوسته، همواره، کماکان، همانطور/همینطور their opposition continues to be heard=مخالفت آنان همچنان به گوش می رسد they continued to solicit don ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کالایی کردن، کالاسازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

کالایی شدن، کالاشدگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تلفیق/ترکیب/جمع/سرجمع کردن، پیوستن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

متناقض، گوناگون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

مفهوم پردازی، مفهوم آفرینی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

ماهیتا، بالطبع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ماهیتا، طبعا، فطرا، فطرتا، بالطبع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نامشخص، در تردید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیانگر/مبین/تبیین گر/بیان کننده/بازگوکننده/گویای . . . بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

ناهموار، غیریکنواخت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

سلطه گری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به طور عمده، عمدتا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

متفاوت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

معیار، مقیاس، ملاک، شاخص، میزان، الگو، سرمشق criterion, standard - the ideal in terms of which something can be judged = thefreedictionary. com/ideal ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بی شک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دستخوش، متحمل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

دستورالعمل پژوهشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

متمرکزسازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

و الی آخر و امثالهم و. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ارتباط دهی، مرتبط سازی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اتخاذ کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

معنادار بودن، معنا داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

حاصل از، حاصلِ، منتج از، ناشی از، بر اثرِ، ثمره ی، پیامدِ، برگرفته از، در نتیجه ی، ماحصلِ، برآمده از، برخاسته از، مولودِ، محصولِ، به موجب، به علت، به ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حاصل شدن از، سرچشمه گرفتن از، ثمره/ماحصل چیزی بودن، برخاستن از، برخیزیدن از، برگرفته شدن از، به موجب/ به علت/به سبب چیزی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

بسیار، به وفور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فخرفروش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

مشکل ساز بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

to different/varying degrees = به میزان متفاوت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

زائر، زایر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زائران، زوار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نام گذاری ( کسی یا چیزی ) به نام ( کسی یا چیزی دیگر )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

به روشنی هر چه بیشتر، با بیشترین وضوح، کاملا به وضوح This is most clearly illustrated = این موضوع به روشنی هر چه بیشتر نشان داده شده است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سهل الفهم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

تحت سلطه ی، زیر سلطه ی، در سلطه ی، تحت تسلطِ، در تسلطِ، تحت الشعاعِ، تحت تاثیرِ، متاثر از، مغلوبِ، در غلبه ی، زیر سیطره ی، در سیطره ی، تحت استیلایِ، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

عکسِ چیزی، معکوسِ چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

در واقعیت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠٠

مرتبط با، در ارتباط با، در رابطه با، مربوط به، ناشی از

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصادف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مورد بحث قرار دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تک بعدی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تعیین جهت کردن، جهت گرفتن، قرار داشتن در جهت، معطوف بودن به

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

تعیین جهت کردن، جهت گرفتن، جهت گیری کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

بازنگرانه