پیشنهادهای Figure (٣,٣٦٧)
۱ - کسی یا چیزی که از مسیر منحرف شده یا راهش رو گم کرده An out of place thing An errant bird An errant bomb ۲ - تخس، بدجنس، شرور ، منحرف، گمراه ...
Also: run against the grain ۱ - برخلاف هنجارها، رسوم، عقاید یا اصول پذیرفته شده حرکت کردن To behave, act or be contrary to expectations, custom, co ...
۱ - اسراف و تبذیر کردن ولخرجی کردن ریخت و پاش کردن به باد دادن To dissipate To waste/spend/ use up wastefully/extravagantly/foolishly ۲ - پراکند ...
کوتاه زودگذر فانی The lifespan of a mayfly is so ephemeral
To talk To have a conversation To catch up with someone who havent seen in a long time
Choose between the lesser of two evils بین بد و بدتر انتخاب کردن • A while ago I made the video called "Stop voting for " the lesser of two evils
گزینه بد ( بین بد و بدتر )
فلانی. . با توأم! برای خطاب قرار دادن یا جلب توجه کسی که حواسش یه جای دیگه است و صدای شما رو نمی شنوه. !Earth to Amir امیر با تو اَم !
به هم خوردن ( مثلا معامله ) To come to no fruition To fail The contract fell through
۱ - پرت بودن حواس ۲ - منگ بودن در اثر مواد مخدر/بیخوابی /خستگی مفرط I'm spacing out حواسم جای دیگه است فکرم جای دیگه است حواسم پرته! فکرم درگی ...
پنهان داشتن Conceal Keep secrete/hidden/concealed
رنگ و رو رفته سائیده، خراشیده شده, پوسته پوسته شده I remember vividly the scene Sima scuffed my beautiful new shoes by rubbing her own soes on it
پیشکار پیشخدمت در هتل/ رستوران که کارهای شخصی مهمانها و مسافرین رو انجام میده مثل پارک کردن ماشین و برگردوندن اون
ترکش Sharp and small shards of metal which are shattered after the explosion of an explosive device He hankered down in the bunker dodged the shr ...
رو کاری/مسئله ای/ چیزی بسیار تمرکز کردن To focus on doing something very hard پناه گرفتن hunker down
بن بست عقیم بی نتیجه بلاتکلیف بی حاصل بی ثمر A situation in which no advancement or progress is possible
در مقادیر یا تعداد زیاد In large amount or numbers They arrived overnight and began making movies by the scort, one after the other
۱ - نخ کش شدگی جوراب/ لباس a run ۲ - گیر ، مشکل ، مانع ( Hiccup: a small problem which desn't last long ) There was a snag because they demande ...
۱ - موضوع یا بحث ناراحت کننده ای مرتبا پیش کشیدن و یادآوری کردن ، زخم زبان زدن , با مطرح کردن یا یادآوری موضوع ناراحت کننده ای نمک روی زخم کسی پاشیدن ...
۱ - پاتوق haunt ۲ - محل کار یا زندگی one's place of business or resort
دستشویی
۱ - پیچوندن کسی با کتمان حقیقت/با دروغ گفتن/ با حیله گری To decieve To trick To lie To cheat ۲ - بلوف زدن Brag ۳ - دادن دود سیگار به بیرون از د ...
تکه تکه کردن، تکه پاره کردن ( با بی دقتی و یا با خشونت ) To cut into pieces roughly, clumsily, savagely به ترکی: دیدئب داغئتماخ The whales are d ...
بگو مگو مشاجره Bickering A noisy angry، quarrel Argument
رقیق شده ضعیف شده از نظر محتواو کارایی تضعیف شده در مورد نظر عقیده، طرح، پیشنهاد: ساده شده از شدت، حدت، قوت یا تاثیر گذاری کاسته شده
The acme of منتهایِ اوجِ نهایتِ
میهمانی رسمی ناهار The luncheon party had been going on for some time.
با ماشین رسیدن به جایی We rolled up to Jon's place
در مضیقه قرار دادن در تنگنا قرار دادن در شرایط دشواری قرار دادن
حضور غیاب کردن حضور غیاب :Roll call ( noun ) To call aloud the names of people off a list to check their attendance
حضور غیاب I give a roll call each night
Very Utterly Resembling death That one particular bar had a certain deathly charm
Get fired Get sacked Get the sack Get laid off Get shown the door Get ousted
متصدی مراقب نگهبان ( بویژه نگهبان زندان ) Keeper Guardian Supervisor One who guards Superintendent Prison officer
مجذوب مفتون شیفته میخکوب شده
ترک کردن/کنار کشیدن/ رفتن/ تمومش کردن/ جدا شدن قبل از اینکه دیر بشه - قبل از اینکه کار از کار بگذره
به اوج خود رسیدن Political differences came to a head for the married couple
یه جای ارزان قیمت مانند مهمانسرای کهنه و ارزان قیمت برای خوابیدن و اقامت A cheap run down place ( hotel, apartment, house ) to sleep frequented by ad ...
زگیل
قمار کردن مجدد پولی که از از شرط بندی قبلی بدست آمده ( پشت سر هم قمار کردن ) ۲ - شرایط موجود را به نفع خود بکار بردن به نفع خود بهره برداری کردن ...
سر و ته چیزی رو هم آوردن با عجله و سرسری کار روجمع کردن و فیصله دادن/تمومش کردن بدون آمادگی/برنامه ریزی یا فکر قبلی کاری را یر به یر کردن فی البداه ...
فهرست نهایی ( کسانی که متقاضی شغل یا منسبی یا جایزه ای هستند و بعد از حذف گزینه های نا متناسب و باقی ماندن اسامی شایسته حاصل میشود ) .
Promising Tomorrow's stars Emerging and likely to succeed نو ظهورِ با آتیه آینده دار Something or someone that is coming to prominence/gainin ...
دست دست کردن این دست اون دست کردن
کمر درد گرفتن به کمر آسیب رساندن To experience an acute back pain in the lower back and it usually doesn't stop/improve/let up
همشو نخور همه رو تموم نکن همشو استفاده نکن to not use too much of something احتیاط کن to act or handle with caution زیاده روی نکن محتاط باش سخت ...
و مانند اینها و از این قبیل و غیره And the like Et cetera So on
تقویت کننده معجون تقویت کننده
۱ - نمور بوی نمور بوی نم و کپک ۲ - نخ نما hacknyed, trite Having a stale, moldy or damp smell as in an old building or a stale food The suite ...
نقشه/حیله برملا شد