harvest moon

/ˈhɑːrvəstˈmuːn//ˈhɑːvɪstmuːn/

معنی: ماه شب چهارده، بدر
معانی دیگر: ماه شب چهارده در هنگام درو (حدود 21 شهریور)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the full moon that occurs nearest to the autumnal equinox.

جمله های نمونه

1. According to northern hemisphere sky lore, the Harvest Moon is the closest full moon to equinox.
[ترجمه گوگل]طبق افسانه های آسمان نیمکره شمالی، ماه برداشت نزدیک ترین ماه کامل به اعتدال است
[ترجمه ترگمان]براساس فرهنگ نیم کره شمالی نیم کره شمالی، ماه برداشت نزدیک ترین ماه به اعتدال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. GBA harvest moon ore town partner winter can do and winter fun event?
[ترجمه گوگل]GBA برداشت ماه سنگ معدن شهر شریک زمستان می تواند انجام دهد و زمستان رویداد سرگرم کننده؟
[ترجمه ترگمان]فصل برداشت محصول در زمستان شریک شهری می تواند انجام دهد و رویداد سرگرمی زمستانی باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is the season of the harvest moon.
[ترجمه گوگل]این فصل ماه برداشت است
[ترجمه ترگمان]این فصل برداشت ماه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As it happened, the harvest moon had yet to pass.
[ترجمه گوگل]همانطور که اتفاق افتاد، ماه برداشت هنوز نگذشته بود
[ترجمه ترگمان]همچنان که این اتفاق می افتاد، ماه برداشت هنوز به پایان رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Usually, the Harvest Moon comes in September.
[ترجمه گوگل]معمولاً ماه برداشت در ماه سپتامبر می آید
[ترجمه ترگمان]معمولا، ماه درو در ماه سپتامبر می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Meanwhile, tonight's moon isn't the official Harvest Moon, although many will call it byname.
[ترجمه گوگل]در همین حال، ماه امشب ماه رسمی برداشت نیست، اگرچه بسیاری آن را با نام می نامند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، ماه امشب، ماه Harvest رسمی نیست، با این که بسیاری از آن ها اسم آن را اول می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No harvest moon to light one tender August night.
[ترجمه گوگل]هیچ ماه برداشتی برای روشن کردن یک شب لطیف اوت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]ماه اوت هیچ ماه برداشت نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Already over the potato fields of northeastern Maine the harvest moon is rising.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بر فراز مزارع سیب زمینی شمال شرقی مین، ماه برداشت در حال طلوع است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در مزارع سیب زمینی شمال شرقی مین، ماه برداشت در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Xie Jin's movie one has not been the graphic solution history, succumbs to the wind flower harvest moon, or transmission nihility values.
[ترجمه گوگل]یکی از فیلم Xie Jin تاریخچه راه حل گرافیکی نبوده است، تسلیم ماه برداشت گل باد، یا مقادیر پوچ بودن انتقال می شود
[ترجمه ترگمان]فیلم جین جین یک تاریخ راه حل گرافیکی نبوده است که بر روی ماه برداشت می شود و یا مقادیر nihility را انتقال می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماه شب چهارده (اسم)
full moon, harvest moon

بدر (اسم)
full moon, harvest moon

انگلیسی به انگلیسی

• full moon occurring at or near harvest time (around september 23); harvest month

پیشنهاد کاربران

harvest Moon ( نجوم )
واژه مصوب: بدر پاییزی
تعریف: ماه بدری که در شب های نزدیک به اعتدال پاییزی در طی چند شب پیاپی نزدیک به زمان غروب خورشید مشاهده می‏شود
٠٤اولین ماه کامل در پائیز که بسیار پر نور و درخشان میشود و در گذشته کشاورزان با کمک نور ماه به برداشت محصول تا اواخر شب می پرداختند.
اولین ماه کامل در پائیز که بسیار پر نور و درخشان میشود و در گذشته کشاورزان با کمک نور ماه به برداشت محصول تا اواخر شب می پرداختند.

بپرس