پیشنهادهای Figure (٣,٢٦٠)
بیست مووواه! ماه ؛ ) عالی در حد اعلی
کلمه ای که وقتی اسم چیزی رو نمی دونیم یا به خاطر نمیاریم و یا میخوام کم ارزش و کم اهمیت جلوهوبدیم استفاده می شه. اون "چی چی" وسیله رو میگی؟؟
مسیر یاب She found a homing device stealthy and secretly placed in her car Homing pigeon ، کبوتر نامه رسان/ پیام رسان
هر نوع موجود زنده ای word for any living creature, from a wolf to a spider. It’s not the first time critters have been used as drug - runners by ...
Via/through on grapevine شنیدن شایعات و خبر ها از این و اون Word of mouth
رقابت کردن • As the siblings get older, they vie for the same . toys • The U. S. and China are really vying for control . over these limited re ...
مبادله کالا به کالا که قبل از اختراع پول متداول بود. Before money was invented people traded their goods in exchange for other services or goods T ...
رهبرانی که شخصیت کاریزماتیک دارند و و با وعده های تو خالی ملت را به بدبختی می کشانند
از قدرت و نفوذ خود برای رسیدن به هدف استفاده کردن اعمال زور کردن
۱ - دست به یکی کردن، تبانی کردن، در توطئه همراهی کردن Conspire jointly ۲ - دسیسه کردن، نقشه چیدن ، توطئه کردن To scheme To plan secretly and dish ...
به دَرَک به جهنم هر چی شد شد هر چی بادا باد کیلو چند!
۱ - دوره آموزشی فشرده و کوتاه مدت An intensive course to teach a lot of facts in a short period of time ۲ - تجربه یا فعالیتی دشوار و بدون برنامه ری ...
Also, have the goods on مطلع شدن از حقیقت پنهان بد درباره کسی بویژه جهت استفاده علیه آنها آتو گرفتن ؟؟ دست کسی را خواندن؟؟ دست کسی را رو کردن؟؟ . ...
فریب اذهان This is an illusion created with smoke and mirrors to direct people's . attention away
۱ - کاملا سرد، یخ ( کرده ) totally, completely, very . He took a sip of his stone - cold tea ۲ - محض، کامل . I can't stand his stone - cold l ...
به خودیِ خود
در نوع خود What they do is an art form unto itself آنچه آنها انجام می دهند در نوع خود یک هنر است.
به سرانجام رساندن ( طرح، برنامه، ایده ) To finish doing something completely to the end
به زیان کسی به صرر کسی
کالای قاچاق Illegally trafficked goods
قاچاقچی مواد مخدر خرده پا Young people often aged between 12 - 20 who are paid by drug dealers to deliver their illegal drugs Drug runner's cat wa ...
تو هر زمینه ای نقش/فعالیت داشتن تو هر کاری دخالت کردن نخود هر آش involved in many different activities ( often with a negative connotation )
باد تند ناگهانی a strong but short blast of wind A sudden gust can blow your hat off . your head
پخش و پلا
قدرت بدنی توان بدنی استقامت توان Stamina These people have tremendous stamina and . staying power
زخم معده They never get headaches or ulcers - they give . them
عالی بی عیب و نقص بدون اشکال He was in a constant state of terror, fearing the wrath of his boss, even . though his work was impeccable
شنگول ?Jolly
( بویژه چیزی که خیلی خسته کننده، ملال آور و اعصاب خورد کن باشه ) دائما هر روز مدام همواره همیشه ی خدا مکررا But they still have an enormous ca ...
به صورت مکتوب و با جزئیات: تنظیم کردن تدوین کردن تهیه کردن To arrange/form/make up/prepare in writing and in detail It's impossible to draw u ...
از پا افتاده خسته خراب از کار افتاده Wasted The pooped out asshole
جوجه تیغی
تغییر یا افزایش جزئی a small change or upward increase /A significant/tiny/sharp/notable/serious global uptick An undeniable/obvious/impressive uptick
feelings of oneness, limitlessness
خانواده محور
حاکم خودکامه
بهت زده شوکه بسیار متعجب
وقتی به دلیل شرایط موجود احتمال موفقیت کسی خیلی کم است Researches show that many of the children who overcome the odds stacked against them, had a s ...
دوگانگی تضاد تقابل دو دستگی تمایز تباین Her statement caught my attention because I found it to be somewhat of a dichotomy
۱ - تعادل کسی را بر هم زدن To make unsteady, falter ۲ - گیج کردن، مات و مبهوت کردن، غافلگیر کردن، متعجب کردن To confuse, surprise, disorient someon ...
۱ - خلاص شدن، رها شدن، در رفتن، کنار گذاشتن Get rid of Shed Cast off Discard We need to take a roundabout to throw off any pursuit He finally man ...
فحش، ناسزا، دشنام
بردگی انقیاد
فضولات حیوانات بویژه اسب در جاده ها Horse manure/fece/dung/dropping usually on a road The streets were littered with road apples
بدون جذابیت بدون هیجان
معمولا با فعلهای know, feel و believe همراه هستند با تمام وجود با گوشت و پوست By the end of the book, you will know in your bones that the only ...
فشردن گلو با بغض close to crying and/or having difficulty talking due to strong emotion
اشک سرازیر شدن ( اشک در چشم حلقه زدن = Brim with tears ) I welled up watching the scene
لک زدن دل برای کسی با چیزی She is pining for her ex boyfriend دلش لک زده برا دوست پسر سابقش حسرت چیزی را خوردن, By knowing this method you will ...
سُنن، آئین و تاریخ شفاهی یک جامعه با یک فرهنگ