تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دوگانگی تضاد تقابل دو دستگی تمایز تباین Her statement caught my attention because I found it to be somewhat of a dichotomy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - تعادل کسی را بر هم زدن To make unsteady, falter ۲ - گیج کردن، مات و مبهوت کردن، غافلگیر کردن، متعجب کردن To confuse, surprise, disorient someon ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

۱ - خلاص شدن، رها شدن، در رفتن، کنار گذاشتن Get rid of Shed Cast off Discard We need to take a roundabout to throw off any pursuit He finally man ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

فحش، ناسزا، دشنام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بردگی انقیاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فضولات حیوانات بویژه اسب در جاده ها Horse manure/fece/dung/dropping usually on a road The streets were littered with road apples

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون جذابیت بدون هیجان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

معمولا با فعلهای know, feel و believe همراه هستند با تمام وجود با گوشت و پوست By the end of the book, you will know in your bones that the only ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

فشردن گلو با بغض close to crying and/or having difficulty talking due to strong emotion

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اشک سرازیر شدن ( اشک در چشم حلقه زدن = Brim with tears ) I welled up watching the scene

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

لک زدن دل برای کسی با چیزی She is pining for her ex boyfriend دلش لک زده برا دوست پسر سابقش حسرت چیزی را خوردن, By knowing this method you will ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سُنن، آئین و تاریخ شفاهی یک جامعه با یک فرهنگ Folklore از دو کلمه ی folk به معنی عامه ی مردم و lore محموع سنن و آداب تشکیل شده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در معرض خطر at risk در معرض خطر قرار دادن to put sth on the line • With the game on the line, the libero makes a diving dig to keep the play alive ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بازیگر نقش منفی فیلم یا رمان cruel or evil character in a book, play, or movie who opposes the hero ضد قهرمان anti hero دهاتی شرور evil, scoundrel, ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بزن بزن Brawl Argument Fight Fracas

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مسئله، مورد، نکته، قضیه, نگرانی موردی که هست اینه که. . مسئله اینه که. . . نکته ای که هست اینه که. . . Caveats are usually issued

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سختی، مشکل، مانع Drawback Trouble Problem Catch

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

- سرخود - کسی که نسبت به قانون بی اعتناست و از آن نافرمانی و سرپیچی می کند و فقط آنطور که دلش می خواهد بدون توجه به قانون یا هنجارهای موجود رفتار م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

To whistle blow on somebody/something افشاگری موضوعی غیر قانونی یا فردی که جرمی مرتکب می شود از طریق علنی کردن آن برای عموم و یا اطلاع دادن به مقاما ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بیش از حد شسته رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فائق نیامدنی, An insurmountable problem

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

عصبانی، دیوانه و پرخاشگر از شدت خشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

To atrophy تحلیل رفتن قوا یا اندازه چیزیی مثلا تحلیل رفتن عضله ها در بع علت عدم تحرک Once you wait for the thoughts of rationalization to take over ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

To know at gut level یقین داشتن، به یقین دانستن، از ته دل اطمینان داشتن Anything that comes from your wisdom center is felt at a gut level

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

اون ته دلت/قلبت جایی که احساساتی مثل هیجان، ترس، استرس و یا نگرانی رو حس می کنید Part of the body by which you feel fear or nervousness

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تلو تلو خوردن Stagger

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱ - میوه ای که هسته آن خارج شده است. Stoned To have the stone removed Pitted olives/dates/ apricots ۲ - سوراخ سوراخ A surface covered with small ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

لایه سخت اطراف هسته در میوه هایی مثل زردآاو، هلو The stone is the hard layer around the seed of drupes • Stoned olives

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

میوه هسته دار مثل هلو، آلو ، زردآلو . A drupe usually contains a single seed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

زهره ترک شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

I jumped out of my skin در ترکی: اورییم اوزولدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

صدای هیس A hissing voice or sound His deep, slightly sibilant voice right by my ear nearly made me jump out of my skin

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به درستی به حق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سریع توجه را جلب کردن خیلی به چشم زدن بیشتر از سایر موارد توجه را جلب کردن گیرا بودن ( گوزه گئلیم به ترکی ) To get the attention immediately To b ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

معمولا در روابط: کسی رو بازی دادن و دنبال خود کشاندن از طریق ابراز علاقه و امیدوار کردن بدون اینکه علاقه ای در کار باشه و بعدش طرف رو همینطوری ول کرد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Also: as good as one's word طبق قول یا وعده ای که داده بود True to his word he signed the executive order which bans the vaccination passports Yo ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

To discuss/mention a topic in passing In passing: briefly and casually گریزی به مطلبی یا موضوعی زدن گذرا اشاره کردن These videos will touch on is ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

• Earmarking is usually about money ۱ - مشخصه، ویژگی بارز A distinctive characteristic or identifying feature ۲ - تخصیص دادن ( بویژه منابع، پول، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

نقض قانون یا حق و حقوق Breach of law law violation Copyright infringement

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

احمقانه، Stupid, foolish, absurd, idiotic , dull, imbecile Fatuous comments

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پوشش , a thin layer of wooden coating به اصطلاح: نقاب، ظاهر ، چهره Her meanness was glossed over with a veneer of sweetness

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

?What's your take on this ?What do you think

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

داف ؟؟ Very attractive, sexy, and hot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

هنرهای رزمی ترکیبی Mixed martial laws

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

I'm lost for words زبانم بند اومده؟!!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیوانه یا شیفته چیزی/کسی بودن Crazy • Nutty ideas • She wasn't nutty for beer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مدفوع Feces Excrement

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

In deep trouble

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمله با هواپیمای بمب افکن از ارتفاع پایین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Also: not going to work Will never work 1 - It won't work 2 - Of an idea or request, will be denied because it's not a good idea • That explanat ...