تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

محشرِ! very good, excellent, cool, awesome . The festival was beastly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Slang: زشت Really ugly, unattractive Brewtiful ; ) . That girl was brew

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بچه ننه، بی اراده، کمرو و ضعیف، ترسو و بزدل، سوسول ( به ترکی: باشنا دوی چوریین الینن آل, یاضغ ) A timid, sissy, weak, cowardly, submissive, meek m ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

) To flip the script ( on sb ناگهانی تغییر رویه دادن اقدام غیر منتظره انجام دادن ورق را برگرداندن شرایط را به نفع خود برگرداندن شرایط موجود را تغ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

It's a crock What a crock ( این حرف ) چرندِ! Bullshit Nonsense Untrue, foolish or wrong

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مرور کردن، نگاهی انداختن گوز دولاندرماخ به ترکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خاک ریزی برای مهار سیل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کنسل کردن The olympic gsmes got called off because of pandemic

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کنترل کردن، مهار کردن To check To control

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی سریع و خیلی زیاد very quickly and in great amount

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پیچ و تاب خوردن The river meandered gently

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

گیشه His latest movie tanked at the box office

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با شکست مواجه شدن To suffer failure, decline To fail completely

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

عصبانی کردن To agitate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Nuts and bolts زیر و بم ریز و درشت خم و چم Twists and turns جزئیات details ریزه کاری ها fine points Having never owned a credit card in my life, ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

البته، ولو اینکه، هر چند It shows im willing to grow - albeit at snails . pacee

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آداب معاشرت، نزاکت رفتار و منش با ملاحظه. رو برو شدن با مسائل با درایت و نکته سنجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرافکنی کردن فرد تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت می دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص می داند. They tried to deal wi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Keep schtum/shtoom ساکت باش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی که کارش مبارزه با حشرات و حیوانات موذیه. Pest control expert

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱ - عرشه کشتی ۲ - ایوان ۳ - تزئین کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

لباس شیک, باکلاس و گرانقیمت Expensive, stylish, elegant and fancy clothes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

افسردگی بعد از زایمان Baby blues

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سطحی، ( به ترکی : اوزدن گئتمه، بی قولایما ) ) Superficial Shallow Lacking debth A surface level friendship surface - level guesswork

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوراندیشی، عاقبت اندیش Using wisdom , reason in dealing with practical affairs like taking action or making decision عقل حکم می کنه که زودتر حرکت کن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

کارخانه یا کارگاه ذوب آهن A workshop or factory for producing metal casting

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مستاصل، درمانده، سردرگم Confused A situation in which you don't know what to do or say Abandoned people may feel at a loss, discarded, undesired, ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گداختن سنگ معدن برای استخراج فلزات To extract metal from ore by heating and melting Crude iron ( pig iron ) is obtained through the process of smel ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ترکیب و همزیستی قومیت ها با فرهنگها و زبانهای مختلف در جامعه ای که هر کدام فرهنگ، سنن و آداب و رسوم خود را حفظ می کنند. بر خلاف تئوری "melting pot"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Burger The patties he took from freezer had . still been white with frost

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

A member of pea family

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بالا آوردن Throw up

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بالا آوردن Blow one's groceries

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نقشه ای/ برنامه ای/ کاری غیر معمول یا غیر منتطره در سر داشتن ( دارای بار منفی ) دست گل به آب دادن خرابکاری کردن By what someone gets up to, you are ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Relevant

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرآیند/کار/پروسه حدس زدن An estimate Speculation • . I had to rely on pure guesswork • Entering the realms of guesswork and . speculationn • . Th ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نیمکت تماشاچی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

از حال رفتن و غش کردن When clay put his arm around her she slumped against him

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به هم ریخته، کثیف و نامرتب، خیس و کثیف Disheveled

پیشنهاد
٥

نه خیلی باهوش، گیج، Dumb Not very intelligent A bit slow

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱ - از دست دادن خون lose blood ۲ - از دست دادن چیزی طی پروسه ای طولانی، آهسته و مدوام the long, slow and steady process of loosing something ۳ - هو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

با این مضمون The general meaning rather than the exact words The Quran doesn'give any details other than this, but we find further details in the ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - نرم و مرطوب و چسبونکی soft, wet, and sticky ۲ - شورش رو درآورده، بیش از حد احساساتی Corny Overly sentimental Mushy Cloying Cheezy Tacky Kitsch ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جد و جهد و تلاش بسیار به خرج دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلاش برای دستیابی به امری مشکل جد و جهد کردن طلب، جستجو، تلاش، تحقیق کردن - To start something difficult, new, important, or exciting - To star ...

پیشنهاد
٣

روی سگ آدم رو بالا آوردن کفر آدم رو درآوردن - Make someone lose control of their own actions and do the most abominable act - Cause someone to s ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کمترین/ پایین ترین حد Lowest level Lowest point - Her confidence is at an all time low - Hit all - time lows - plunge to all - time low • a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رادیو ضبط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - خشم و غضب بسیار شدید ۲ - کسی که از کوره در میره • fury surged through her and she slammed the phone down. • She became wild with fury Furiou ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

موجود اما نا آشکار / ناپیدا/ پنهان، نهفته، ناشکوفا، ناشکفته، بروز نیافته A Latent latent : استعداد بالقوه/بروز نیافته، استعداد شکوفا نشده، استعداد ...