تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

باز کردن قفل با استفاده از شیئی غیر از قفل مثل سنجاق سر. این شیء lockpick نامیده می شود. Picklock: an instrument for picking locks To open a lock b ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Bootlicker Brownnoser Flatterer Sycophant Apple polisher Fawner Groveller Ass kisser Lacker A person who sucks up to somebody A person who cu ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

متملقانه چاپلوسانه پاچه خوار Bootlicker Brown - noser

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پاچه خواری کردن تملق گویی کردن چرب زبانی کردن خودشیرینی خوش رقصی کردن ریاکاری - to bootlick - To kiss ass/butt - To suck up - To kiss up - ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پیشگام پیش قراول طلایه دار پیشرو Pioneer Groundbreaking a person who's the first to do something . She was also a trailblazer, a female mogul

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

محصور بیان نشده فروخورده سرکوب شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در بطری را باز کردن draw a cork from آزاد کردن، رها کردن release , let go Aunt Petunia cooked a fancy dinner and Uncle Vernon uncorked several bot ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چرب زبانی داد سخن دادن ( دیل بازلئغ به ترکی, آی ائله الئرم، آی بئله الئرم ) زیاده گویی کردن speak at great length Nick delivers his whole spiel, ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

زیاد حرف زدن پرحرفی کردن چرت و پرت گفتن پرت و پلا گفتن • To talk on and on/nonstop/at length about an unimportant thing • To talk in a long, conf ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مزیت a good thing, something that makes a particular option more attractive

پیشنهاد
٦

با اختلاف ناچیزی ( بردن مسابقه ) به سختی با دشواری To barely manage to do something

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Recovered Restored Converted

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

تعدیل موقتی نیرو : temporary layoff در این نوع بیکاری موقت فرد همچنان شغل خود را حفظ می کند ولی یا ساعات کاری کاهش می یابد یا به طور کامل از کار منف ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Internet slang مرد جذاب و محبوب و با اعتماد بنفس که از نظر سکس هم خیلی اکتیوه A confident, popular and sexually active alpha male Stacy : هم به جنس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

زباله گردی collecting discarded or refused material from waste

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

غنائم ( valuables taken by violence ( especially in war Moments later we too left, lugging the spoils of our scavenging

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱ - پله نردیان step of a ladder ۲ - مرحله stage, level

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱ - نادیده گرفتن، طفره رفتن Skirt = avoid talking about something unpleasant Ignore unpleasant facts avoid considering something important ۲ - سرپوش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حاصل، نتیجه، برآیند Its a natural outgrowth of my interest in computers and cybernetics

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آسیب دیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

پس گردن Nape

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مست Slightly drunk

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

لطفا! sometimes used in ironic exclamation

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

با تمام توان، با سرعت هر چه تمام، با تمام قوا As fast as possible As forcefully as possible She smacked herself repeatedly in the forehead and ra ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به هم ریختن، متشنج کردن تشنج کردن a medical condition which happens by high body temperature or epilepsy The madness that had convulsed the city

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

کار طاقت فرسا Toil

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Look out for Search Seek out

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱ - مار افعی ۲ - آدم بدطینت و شریر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شرط بستن سر چیزی To bet

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی کسی از مشکلاتش شکایت میکنه و بعدش یکی دیگه از شرایط بدتر خودش میگه و بعدیکی دیگه از شرایط خیلی بدتر از اون دو نفر اولی و این همینطوری ادامه پیدا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱ - تبرئه شدن/ کردن to clear of accusations, blame, etc ۲ - تائید یا توجیه کردن to justify an idea, opinion, rights,

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بدون رودربایستی رک و روشن رک و رو راست To say or refuse something honestly, directly in few words and without explanation • I would tell both th ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تسلیم شدن، کوتاه آمدن Give in Suddenly stop opposing

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

- فرد بی ملاحظه، فردی که بدون رعایت جوانب رفتار می کند یا سخن می گوید. - احمقانه Insensitive Without considering other people's feelings Rude, C ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Fishy Something isn't right there's a storm brewing To smell a rat Something is rotten

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

محشرِ! very good, excellent, cool, awesome . The festival was beastly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Slang: زشت Really ugly, unattractive Brewtiful ; ) . That girl was brew

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بچه ننه، بی اراده، کمرو و ضعیف، ترسو و بزدل، سوسول ( به ترکی: باشنا دوی چوریین الینن آل, یاضغ ) A timid, sissy, weak, cowardly, submissive, meek m ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

) To flip the script ( on sb ناگهانی تغییر رویه دادن اقدام غیر منتظره انجام دادن ورق را برگرداندن شرایط را به نفع خود برگرداندن شرایط موجود را تغ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

It's a crock What a crock ( این حرف ) چرندِ! Bullshit Nonsense Untrue, foolish or wrong

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مرور کردن، نگاهی انداختن گوز دولاندرماخ به ترکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خاک ریزی برای مهار سیل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کنسل کردن The olympic gsmes got called off because of pandemic

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کنترل کردن، مهار کردن To check To control

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی سریع و خیلی زیاد very quickly and in great amount

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پیچ و تاب خوردن The river meandered gently

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گیشه His latest movie tanked at the box office

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با شکست مواجه شدن To suffer failure, decline To fail completely

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصبانی کردن To agitate

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Nuts and bolts زیر و بم ریز و درشت خم و چم Twists and turns جزئیات details ریزه کاری ها fine points Having never owned a credit card in my life, ...