تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساده، فاقد جذابیت ظاهری Plain and unattractive The vibe is homey — even homely — and the aesthetic is low - tech.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بالا بردن اجسام سنگین ( با کمک طناب و قرقره ) بالا بر lifting fevice سر کشیدن نوشیدنی To lift by means of topes and pulleys Cooley’s creation wa ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شکوهمند تاثیرگذار بزرگ Impressive, Epic Attracts lots of attention More exciting and intersting than most people Larger than life actor/hero/idol/si ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( بویژه در رویدادهای ورزشی ) شرور ، اوباش، اراذل و اوباش ، تماشاگر نما A violent bullying person especially at sporting events

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Doorman Security guard

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خشک و تصنعی، غیر طبیعی Unnatural Stiffly formal Studied Affected Pompous Self concious Mannered Forced

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کله خراب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بسیار مشتاق یا علاقمند Very eager or enthusiastic Agog she was an avid hiker

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Buttocks

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Informal ۱ - کسی که تنش می خاره برا دعوا, حساس، زودرنج، نازک نارنجی Thin skinned Who is itching for a fight Huffy Touchy and aggressive ۲ - جن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

افتضاح یا فاجعه ای که آدما بار میارن. ( مشکل طبیعی نیست ) شکست مفتضحانه a complete failure, especially in a ludicrous or humiliating way A situatio ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

قبل از موعد مقرر خاتمه دادن ، نیمه کاره رها کردن, To end/terminate earlier than intended to have to stop doing something before it is . finished ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی گدار به آب نزدن، احتیاط کردن، ریسک نکردن، جانب احتیاط را گرفتن • To not take any unwarranted risks or dangers • to be careful and avoid risk or d ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کسی که کارزیزماتیک هست و مردم مجذوبش میشن. someone who is very popular and attracts people

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مشهورترین ساعت دنیا در لندن The mist famous clock in the world

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که در بیان دارای فصاحت و بلاغت است. Eloquent and persuasive

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

عاری از خطا یا اشتباه Impervious to damage so simple, plain, or reliable as to leave no opportunity for error, misuse, or failure

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دفع کردن، پیش گیری کردن Prevent from Stave off Fend off Keep away Avoid Turn away Repel Avert

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بالا آوردن ، throw up literally means "throw up, " but it usually means to come very close to throwing up without actually vomiting These cloying s ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیش از حد شیرین یا احساساتی sickeningly/excessively/overly sweet cloying romance, perfume شور احساساتی بودن رو درآورده ( ظاهرا تو انگلیسی به جای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

درایت فراست کیاست دوراندیشی دانایی خردمندی تصمیم گیری بر اساس بررسی و ارزیابی قبلی A person who evaluates information before making a decision th ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

متصاعد کردن، ساتع کردن release in small quantities exuding ultraviolet–purple light آشکار کردن، بروز دادن با رفتار یا خلق و خو make apparent by o ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بی اجازه و سر زده وارد شدن To enter abruplty or rudely Who asked you to barge into our conversation

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پر رویی, Bile Having gall the trait of being rude and impertinent; inclined to take liberties Such measures are particularly galling to Kashmiri ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Early on

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

با ایجاد اصطکاک سائیدن مثل سائیده شدن گردن با یقه لباس rubbing two things together and causing severe friction burn

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

وازلین a mixture of mineral oils and waxes used as a moisturizer to treat or prevent dry, rough, scaly, itchy skin

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

محاوره ای Informal, conversational

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مودم وای فای که امکان استفاده همزمان چند وسیله ذا فراهم می کند. a modem can only connect to one device at a time, you'll need a router if you want ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیار عصبانی Extremely angry Furious

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تخت خواب سایبان دار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکسته بند a person who treats or sets fractures, broken or dislocated bones, or the like

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

از تنبیه در رفتن escape a punishment

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اختلاس گر، رشوه خوار A corrupt person, one who receives graft

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

آدم مرموز a mysterious, puzzling, or difficult to understand person

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جوش چرکین Pimple

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fuss over details

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

یک شبه پولدار شدن ، یهویی پولدار شدن , یهویی به مال و منال رسیدن Hit the jackpot Strike oil/gold Hit the paydirt to become suddenly and unexpected ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بدنام کردن، سیاه نمایی کردن در مورد دیگران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

منتقد غیر منصف، منتقد مغرض کسی که با آیه یاس خواندن دیگران را از اهدافشان نامید می کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیش رو، فرا رو Forthcoming, upcoming Impending ekections

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تلاش برای اعمال نظر و تغییر تصمیمات دولت توسط برخی افراد یا گروه های دارای نفوذ any attempt by individuals or private interest groups to influence t ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

قرقاول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

1 - دوره ی بیماری کوتاه ( اما شدید ) brief period of illness 2 - بازه زمانی کوتاهی که فعالیتی شدید در آن اتفاق می افتد involvement in an intense acti ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تمارض کردن، وانمود کردن،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Nerd, geek, dork

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

امعاء و احشاء بدن internal organs اجرای داخلی دستگاه یا ماشین internal parts if a nachine

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

اقبال شانس Serendipity is an unplanned fortunate discovery

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خشونت علیه همسر یا کودک Wife battering and child abuse is getting rife.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

با عصبانیت بیرون رفتن Flounce out To leave angril He stormed out in a huff