leavings

/ˈliːvɪŋz//ˈliːvɪŋz/

معنی: باقی، باقی مانده، پس مانده، ته مانده
معانی دیگر: ته مانده ها، پس مانده ها، زوائد

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: leftovers; remnants; residue.
مشابه: remnant

- The jackals feasted on the leavings from the lion's kill.
[ترجمه گوگل] شغال ها با برگ های کشتن شیر جشن گرفتند
[ترجمه ترگمان] شغال ها از لاشه شیر، از لاشه شیر جشن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The main leavings from meals were bones.
[ترجمه گوگل]باقی مانده اصلی از وعده های غذایی استخوان بود
[ترجمه ترگمان]ته مانده غذاها از گوشت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fried rice leavings seemed a year and a half ago.
[ترجمه گوگل]برگ برنج سرخ شده یک سال و نیم پیش به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]ته مانده برنج را یک سال و نیم پیش به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Humble houses were cobbled together from leavings stuccoed over and painted in pastel tones of pink, ochre and yellow.
[ترجمه گوگل]خانه های محقر از برگ های گچ بری و رنگ آمیزی با رنگ های پاستلی صورتی، اخرایی و زرد به هم چسبیده بودند
[ترجمه ترگمان]خانه های فروتن و فروتن با لباس های صورتی، سرخ و زرد رنگ پوشیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I get scraps of autobiography, the leavings of tragedy.
[ترجمه گوگل]من تکه هایی از زندگی نامه، آثار تراژدی به دست می آورم
[ترجمه ترگمان]من قسمتی از autobiography، ته مانده تراژدی را می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Are their leavings a satire upon the self-righteous people here?
[ترجمه گوگل]آیا ترک آنها طنزی است بر مردم خودپسند اینجا؟
[ترجمه ترگمان]آیا leavings در مورد افراد درستکار در اینجا هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That gonna make your leavings without regret and willing to do so.
[ترجمه گوگل]این کار شما را بدون پشیمانی و تمایل به انجام آن ترک می کند
[ترجمه ترگمان]این باعث می شه که leavings بدون پشیمانی و تمایل به این کار ادامه بدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "The leavings of a life," as D. H. Lawrence might say.
[ترجمه گوگل]همانطور که D H Lawrence ممکن است بگوید "برگشت های یک زندگی"
[ترجمه ترگمان]\"ته مانده زندگی،\" به عنوان D ه شاید لارنس بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bones near the top were the leavings of modern humans, who occupied La Ferrassie once the Neanderthals were gone.
[ترجمه گوگل]استخوان‌های نزدیک بالای آن، بقایای انسان‌های امروزی بود که پس از ناپدید شدن نئاندرتال‌ها، La Ferrassie را اشغال کردند
[ترجمه ترگمان]استخوان های نزدیک بالا the انسان های امروزی بودند که زمانی که انسان های غار نشین از بین رفتند، Ferrassie را اشغال کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Achieve inspecting leavings of water and giving an alarm in the water tank by checking level in it using floater switch.
[ترجمه گوگل]با بررسی سطح در مخزن آب با استفاده از کلید شناور، به بازرسی باقی مانده های آب و دادن هشدار در مخزن آب دست یابید
[ترجمه ترگمان]رسیدن به بررسی قسمت های آب و دادن زنگ خطر در مخزن آب با چک کردن سطح در آن با استفاده از سوئیچ floater
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I want none of your leavings.
[ترجمه گوگل]من هیچ یک از تو را نمی خواهم
[ترجمه ترگمان]من هیچ یک از لاشه تو را نمی خواهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When I was done I carefully buried my leavings, as my dad had taught me before he died, when I was a sprat no older than the fisherman who had named the road for me.
[ترجمه گوگل]وقتی کارم تمام شد، همان‌طور که پدرم قبل از مرگش به من آموخته بود، با احتیاط ترک‌هایم را دفن کردم، زمانی که من یک ماهی‌ماهی بزرگ‌تر از ماهی‌گیری که جاده را برایم نامگذاری کرده بود، بودم
[ترجمه ترگمان]وقتی کارم تمام شد، همان طور که پدرم قبل از مرگ به من یاد داده بود، همان طور که پدرم قبل از مرگ به من یاد داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This way both can use leavings fully and solve the environment problem for corresponding to the idea of circulation economic.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب هر دو می توانند از ترک ها به طور کامل استفاده کنند و مشکل محیطی را برای مطابقت با ایده اقتصاد گردش حل کنند
[ترجمه ترگمان]این روش هر دو می توانند به طور کامل از leavings استفاده کرده و مشکل محیط زیست را برای ارتباط با ایده گردش اقتصادی حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A delicacy made from fried chicken skin and other assorted leavings.
[ترجمه گوگل]خوراکی لذیذی که از پوست مرغ سرخ شده و سایر برگ های مختلف تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]یک خوراک لذیذ از پوست مرغ سوخاری و دیگر بقایای انواع دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And Adonibezec said: Seventy kings having their fingers and toes cut off, gathered up the leavings of the meat under my table: as I have done, so hath God requited me.
[ترجمه گوگل]و آدونیبزک گفت: هفتاد پادشاه که انگشتان دست و پاهای خود را بریده بودند، برگهای گوشت را زیر میز من جمع کردند: همانطور که من کردم، خدا مرا جزا داد
[ترجمه ترگمان]و Adonibezec گفت: هفتاد تن از پادشاهان که انگشتان خود را بریدند، ته مانده گوشت را زیر میز من جمع کردند؛ همان طور که من انجام داده ام، خدا بر من پاداش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Loving, losing, hot touches, cold kisses, mystery, mistakes, leavings, takings, dreams, desires, laughter, lechery.
[ترجمه گوگل]دوست داشتن، از دست دادن، لمس های گرم، بوسه های سرد، رمز و راز، اشتباهات، ترک ها، گرفتن ها، رویاها، آرزوها، خنده ها، دلتنگی ها
[ترجمه ترگمان]عشق، از دست دادن، لمس کردن، بوسه های سرد، اسرار، اشتباه ات، leavings، takings، آرزوها، آرزوها، خنده ها، عیاشی و هرزگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باقی (اسم)
rest, residuum, remainder, gleanings, remains, leftovers, leavings

باقی مانده (اسم)
rest, surplus, residue, fragment, debris, odds and ends, residuum, remainder, remnant, dregs, leavings, loose end, survivor

پس مانده (اسم)
excrement, tailing, residue, scum, refuse, picking, residuum, remainder, dreg, leftover, leavings

ته مانده (اسم)
silt, scrap, leavings, riffraff, loose end

انگلیسی به انگلیسی

• leftovers; refuse
leavings are the things that remain after something has been finished, for example, food on a plate or rubbish.

پیشنهاد کاربران

ته مانده، باقیمانده
Leftover, residue, remnant, remainder,
. These bloody leavings had been his neighbors

بپرس