دیکشنری
مترجم
bone weary
پیشنهاد کاربران
Bone tired
Fatigued
Extremely tired
Shot
Whacked out
Exhausted
خسته و کوفته، داغان و از پا افتاده
طاقت فرسا
مشاهده پیشنهاد های امروز
معنی یا پیشنهاد شما
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک