wooly

/ˈwʊli//ˈwʊli/

معنی: لباس پشمی، عرق گیر کرکی، ژاکت پشمی
معانی دیگر: رجوع شود به: woolly، wooly لباس پشمی

جمله های نمونه

1. Apparently they're up to here in woolies, but nobody ever remembers that homeless men need underpants too.
[ترجمه حمید نوروزی] ظاهرا آنها تا خرخره خود را بل لباسهای پشمی پوشانده اند و هیچکدام به یاد نمیآورند که انسان های بدون سر پناه نیز به حداقل پوشش نیاز دارند.
|
[ترجمه گوگل]ظاهراً آنها تا اینجا پشمالو هستند، اما هیچ کس هرگز به یاد نمی آورد که مردان بی خانمان هم به زیر شلواری نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]ظاهرا آن ها در سال woolies به اینجا امده اند، اما هیچ کس به یاد نمی آورد که مردان بی خانمان هم به شورت احتیاج دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. American everlasting having foliage with soft wooly hairs and corymbose heads with pearly white bracts.
[ترجمه گوگل]شاخ و برگ های جاودانه آمریکایی با کرک های پشمی نرم و سرهای کریمبوز با براکت های سفید مرواریدی
[ترجمه ترگمان]برگ های ابدی آمریکایی با موهای نرم و نرم و سره ای آویخته و سره ای آویخته با bracts سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gorgeous popstar wore a daring wooly leotard on stage in Athens last night. She teamed the grey, off-the-shoulder number with cream, thigh-high leather boots.
[ترجمه گوگل]این ستاره زیبای موسیقی پاپ دیشب روی صحنه آتن یک شلوار پشمی جسورانه پوشید او شماره خاکستری و بیرون از شانه را با چکمه‌های چرمی کرمی و تا بالای ران ترکیب کرد
[ترجمه ترگمان]شب گذشته، این popstar مجلل، مثل همیشه روی صحنه نقش بازی می کرد او یک گروه خاکستری را با یک جفت پوتین چرمی و چکمه های بلندش به هم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The panda's thick, wooly coat keeps it warm in the cool forests of its habitat.
[ترجمه گوگل]کت ضخیم و پشمی پاندا آن را در جنگل های خنک زیستگاهش گرم نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]پوشش ضخیم و ضخیم پاندا آن را در جنگل های خنک زیستگاه خود گرم نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Things are getting more and more wild and wooly here.
[ترجمه گوگل]همه چیز در اینجا بیشتر و بیشتر وحشی تر و پشمالوتر می شود
[ترجمه ترگمان]اینجا اوضاع بیشتر و بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Can you allow for wooly underneath?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید اجازه دهید برای زیر پشم؟
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید wooly را زیر و رو کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The average height of a Wooly Mammoth is about 11 feet tall.
[ترجمه گوگل]قد متوسط ​​یک ماموت پشمی حدود 11 فوت است
[ترجمه ترگمان]ارتفاع متوسط ماموت wooly در حدود ۱۱ فوت ارتفاع دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Turn around, you wooly.
[ترجمه گوگل]برگرد ای پشمالو
[ترجمه ترگمان]برگرد، you
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I like the feel of this cloth;it has a warm wooly feel.
[ترجمه گوگل]من احساس این پارچه را دوست دارم؛ حس پشمی گرمی دارد
[ترجمه ترگمان]من احساس این پارچه را دوست دارم؛ احساسی آرامش بخش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Instead, the job is done by 40 cute, little vealy wooly lambs.
[ترجمه گوگل]در عوض، این کار توسط 40 بره پشمی بامزه و کوچولو انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در عوض، این کار توسط ۴۰ بره کوچک، کوچک و کوچک انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The coat and heavy mane is thick, with coarse guard hair and a wooly undercoat.
[ترجمه گوگل]کت و یال سنگین، ضخیم، با موهای محافظ درشت و زیرپوش پشمی است
[ترجمه ترگمان]نیم تنه و یال سنگین با موهای ضخیم و موهای زبر و a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A proper hunting coat will show a hard outer coat and wooly undercoat.
[ترجمه گوگل]یک کت شکاری مناسب کت بیرونی سخت و زیرپوش پشمی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک کت شکاری مناسب نیم تنه خارجی و wooly را نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Instead, the job is done by 40 cute, little wooly lambs.
[ترجمه گوگل]در عوض، این کار توسط 40 بره پشمی و بامزه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در عوض، این کار توسط ۴۰ بره کوچک و کوچک انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A soft outer coat is a very serious fault as is a wooly textured outer coat.
[ترجمه گوگل]پوشش بیرونی نرم مانند پوشش بیرونی بافت پشمی یک عیب بسیار جدی است
[ترجمه ترگمان]یک پوشش بیرونی نرم گناه بسیار جدی است و یک پوشش بیرونی بافت دار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لباس پشمی (اسم)
woolly, wooly

عرق گیر کرکی (اسم)
woolly, wooly

ژاکت پشمی (اسم)
woolly, wooly

انگلیسی به انگلیسی

• of wool, woolen; wool-like; unclear

پیشنهاد کاربران

بپرس