تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

۱ - شوخ طبعی ( با بار مثبت ) something that lightens the mood People want moments of levity, and simple pleasures in this emotionally . and financi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

وول خوردن، پیچ و تاب خوردن Wriggle The road squiggled across the state line

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Long ago گذشته های دور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خنده دار، Comic, comical, funny, laughable,

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازگشت به روال سابق، Undoing and returning to the previous state کاهش مالیات، قیمت ( و برگرداندن آن به روال قبلی ) . . . , Reducing taxes, prices ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱ - مبری از خطا یا گناه، معصوم، بی گناه Free from error Free from sin - sinless Faultless ۲ - بی نقص، کامل، بی عیب و ایراد Perfect

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

short for coiffure آرایش یا مدل مو Fancy hairdo Impeccably coifed housewives

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مراسم، مهمانی یا جشن بسیار رسمی A formal social event

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Creased Tousled Unkempt Disheveled Ruffled Extremely disorderly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

آرایش مو، مدل مو The style of cutting and arranging hair

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثل روز روشن، پرواضح، بدیهی، مسلم • Truism is different than factual statements and they are opinions not facts. • Obvious truth It is almost co ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱ ) بجنب! راه بیفت! ۲ ) دست بکار شدن، شروع کردن to get started, to begin انجام دادن get on with something, perform, do With my wife off to work a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ژله ای که بعنوان دسر سرو می شود A fruit flavored, bright colored dessert made from gelatine

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بالا بردن دستها به نشانه عصبانیت، آزردگی خاطر، بی صبری، ناامیدی ، تسلیم To raise both hands in the air in anger, frustration, despair, impatience, d ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

- مطمئن بودن از بابت ( عملکرد، درستی، صداقت ) کسی یا چیزی - اطمینان خاطر داشتن - وقتی دلت قرصه از بابت کسی یا چیزی - باور و اعتقاد داشتن I’m ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱ - بقا، قابلیت بقا، امکان بقا، توانایی حفظ حیات و رشد و نمو ۲ - عملکرد، قابلیت اجرایی، عملی، practical This term comes from the latin root vita, w ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

اولین گزینه ( برای انتخاب از بین سایر گزینه ها ) در شرایط خاص the best, first, or most appropriate person or thing to go to in a specific situation ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

افسردگی پس از زایمان The depression of mother after childbirth

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

شروع به رشد و شکوفایی کردن Begin to flourish, grow، expand rapidly Burgeoning: در حال رشد و توسعه، شکوفایی the city’s burgeoning civil rights mo ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Informal, US مردن بویژه در جنگ یا با سقوط هواپیما Kick the bucket To die especially in battle or in a plane crash She really wanted to visit her ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمینه چینی کردن مقدمه چینی کردن مقدمات چیزی را فراهم کردن زمینه/شرایط را فراهم آوردن •Pave the way for This is toxic for democracy and lays the . ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

محکمه قضایی، دیوان محاکمه، دیوان قضایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

راهزن، دزد دریایی، چپاول گر، یاغی A person who pillages or plunders Pirate Buccaneer Plunderer

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - جست و خیز کردن، بالا پایین پریدن، رقصیدن ( ناشی از هیجان و خوشحالی ) :To leap, run, jump, play, dance or move around excitedly In a playful wa ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱ - پرت، دور، کم رفت و آمد ۲ - ( از سر راه ) کنار رفتن، تموم شدن، ( بی طرفلیغ اولماخ، به ترکی ) We should cross at the most out - of . the way spot ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

کسی یا حیوانی که در جستجوی آذوقه است Hunter

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جامع نگری Exhaustiveness and thoroughness are the gold standards for a good teacher

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ - شخص یا چیزی که در کانون توجه قرار دارد A person or thing that is the focus of attention ۲ - آهنربای طبیعی ، سنگ معدنی که به طور طبیعی خاصیت آهنر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱ - تولید کردن، درست کردن make, produce، create ۲ - ضرب کردن سکه To make coin out of metal 3 - نعنا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

طفره رفتن، دور زدن، Sidestep Dodge Avoid Circumvent I told him to put his hands on the truck, but he sidestepped me and pulled a . gun from his wa ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پولدار Rich Wealthy ( Loaded ( slang ( Flush ( informal Big shot Fat cat Deep pocket

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( بیش از حد ) پرزرق و برق، Superficially attractive Attractive on a tasteless and showy manner Gaudy The gala drew a glitzy, moneyed crowd from ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

A small cage

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Without missing a beat ۱ - بی درنگ Without pause or uncertainty ۲ - بدون اشتباه, بدون خطا Without any mistakes our failures

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1 ) تعمیم دادن 2 ) استنتاج کردن 3 ) پیش بینی کردن بر اساس داده های موجود. 4 ) برآورد قیمت کردن to estimate the value of something by comparing it's ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فوق العاده قوی، در مورد بو ( بسیار تند ) ، Overwhelming Extremely strong/intensive So strong that can't be resist

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

باقالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ظاهر شدن ( بویژه بصورت ناگهانی ) ، پدیدار شدن Pop up Appear unexpectedly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

مسیحی بسیار مذهبی بویژه کسی که مجددا به مسیحیت روی آورده A very serious religious person especially a reborn or new born christian

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

از دماغ فیل افتاده، پر فیس و افاده Snooty Snobby

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

از دماغ فیل افتاده، پر فیس و افاده، خود برتر بین Snobby Stuck up

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

برو پی کارت، گم شو، بزن به چاک Go away Get lost Beat it Take a hike Run along Pop along Get the hell out of here Leave me f*** alone Drop dead : خفه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

برو پی کارت، گم شو، بزن به چاک Go away Get lost scram Take a hike Run along Pop along Go play in the traffic Leave one alone

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برو پی کارت، گم شو، بزن به چاک Go away Get lost Beat it Scram Take a hike Run along

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بیش از حد در خانه میزبان ماندن و از مهمان نوازی او سوء استفاده کردن همان ضرب المثل: کنگر خورده، لنگر انداخته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بروز، مدرن The state - of - the art kitchen: آشپزخانه مدرن State of the art cell phone: گوشی موبایل بسیار پیشرفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پستونک Pacifier ( Binky ( us ( Dummy ( uk ( Soother ( Canada یه اصطلاح کلی برای هر نوع پستونکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زننده, زشت، شنیع Her bloody, bitten legs were . indecorously splayed

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

- ( رفتار ) زشت، ناشایست، زننده، رفتاری که برازنده شخص نباشد. دور از شان بودن - ( لباس ) : نا مناسب، برازنده نبودن ( تناسبی با موقعیت ، مجلس یا شخص ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

- یعنی - به عبارتی - To put it another way - In other words • None of that is to say : نه به این معنا که؟؟!! • None of that is to say there aren’ ...