exhilarating

جمله های نمونه
1. swimming in the cool lake was exhilarating to him
برای او شنا در آن دریاچه ی خنک کیف داشت.
2. We have just got some exhilarating news.
[ترجمه گوگل]به تازگی خبرهای هیجان انگیزی دریافت کرده ایم
[ترجمه ترگمان] خبره ای جالبی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خبره ای جالبی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It was exhilarating to be on the road again and his spirits rose.
[ترجمه گوگل]هیجان انگیز بود که دوباره در جاده بود و روحیه اش بالا رفت
[ترجمه ترگمان]خوشحال بود که دوباره در راه است و روحیه اش سرخ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خوشحال بود که دوباره در راه است و روحیه اش سرخ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. My first parachute jump was an exhilarating experience.
[ترجمه گوگل]اولین پرش با چتر نجات من یک تجربه هیجان انگیز بود
[ترجمه ترگمان]اولین پرش با چترنجات من یک تجربه هیجان انگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین پرش با چترنجات من یک تجربه هیجان انگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He clearly found the physical exertion exhilarating.
[ترجمه گوگل]او به وضوح تلاش بدنی را نشاط آور می دانست
[ترجمه ترگمان]اون مشخصا فعالیت فیزیکی و نشاط فیزیکی رو پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون مشخصا فعالیت فیزیکی و نشاط فیزیکی رو پیدا کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our first parachute jump was an exhilarating experience.
[ترجمه گوگل]اولین پرش با چتر نجات ما یک تجربه هیجان انگیز بود
[ترجمه ترگمان]اولین پرش با چترنجات ما یک تجربه هیجان انگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین پرش با چترنجات ما یک تجربه هیجان انگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I spent an exhilarating day cruising the River Ord, speeding through spectacular scenery in a high-powered boat.
[ترجمه گوگل]من یک روز هیجان انگیز را با گشت و گذار در رودخانه Ord گذراندم و در یک قایق پرقدرت از مناظر دیدنی با سرعت عبور کردم
[ترجمه ترگمان]روز خوبی را در حالی سپری کردم که در حال گشت زدن در رودخانه، با سرعت بخشیدن به مناظر تماشایی در یک قایق با قدرت بالا بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روز خوبی را در حالی سپری کردم که در حال گشت زدن در رودخانه، با سرعت بخشیدن به مناظر تماشایی در یک قایق با قدرت بالا بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But that was before Sporting's exhilarating fightback.
[ترجمه گوگل]اما این قبل از مبارزه هیجان انگیز اسپورتینگ بود
[ترجمه ترگمان]اما آن قبل از fightback هیجان انگیز ورزشی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما آن قبل از fightback هیجان انگیز ورزشی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Nothing is more exhilarating than the realization that you can make money by doing work that you love.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز هیجان انگیزتر از درک این موضوع نیست که می توانید با انجام کاری که دوست دارید درآمد کسب کنید
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز more از درک این نیست که شما می توانید با کاری که دوست دارید پول درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز more از درک این نیست که شما می توانید با کاری که دوست دارید پول درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. All these late nights with Omar were as exhilarating as they were tiring.
[ترجمه گوگل]تمام این شبهای دیروقت با عمر به همان اندازه که نشاط آور بود، خسته کننده بود
[ترجمه ترگمان]تمام این شب های دیروقت با عمر به همان اندازه خسته کننده بود که خسته کننده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام این شب های دیروقت با عمر به همان اندازه خسته کننده بود که خسته کننده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I couldn't help contrast the boredom with United's exhilarating 4-3 encounter with Liverpool some years back, also in Belfast.
[ترجمه گوگل]من نمیتوانستم در تقابل با کسالت با رویارویی هیجانانگیز 4-3 یونایتد با لیورپول چند سال پیش، آن هم در بلفاست، مقابله کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانستم به مقایسه کسالت با تیم exhilarating exhilarating ۴ - ۳ همراه با لیورپول در چند سال گذشته در بلفاست کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نمی توانستم به مقایسه کسالت با تیم exhilarating exhilarating ۴ - ۳ همراه با لیورپول در چند سال گذشته در بلفاست کمک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is exhilarating, like the first glimpse of green grass when entering a baseball stadium.
[ترجمه گوگل]هیجان انگیز است، مانند اولین نگاه اجمالی به چمن سبز هنگام ورود به یک استادیوم بیسبال
[ترجمه ترگمان]آن هیجان انگیز است، مانند اولین نگاه به چمن سبز هنگام ورود به استادیوم بیسبال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن هیجان انگیز است، مانند اولین نگاه به چمن سبز هنگام ورود به استادیوم بیسبال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This is Mallerstang Edge, providing an exhilarating walk unhindered by walls and fences.
[ترجمه گوگل]این لبه Mallerstang است که یک پیادهروی هیجانانگیز را بدون مانع از دیوارها و نردهها فراهم میکند
[ترجمه ترگمان]این لبه Mallerstang است و یک پیاده روی هیجان انگیز را با دیوارها و حصارها فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این لبه Mallerstang است و یک پیاده روی هیجان انگیز را با دیوارها و حصارها فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dinghy sailing can be exhilarating and exhausting, exciting and relaxing, competitive and rehabilitating - all at the same time.
[ترجمه گوگل]قایقرانی با قایق می تواند نشاط آور و خسته کننده، هیجان انگیز و آرامش بخش، رقابتی و توانبخشی باشد - همه در یک زمان
[ترجمه ترگمان]قایق رانی می تواند هیجان انگیز و خسته کننده، هیجان انگیز و آسوده، رقابتی و توان بخشی - همه در یک زمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قایق رانی می تواند هیجان انگیز و خسته کننده، هیجان انگیز و آسوده، رقابتی و توان بخشی - همه در یک زمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It is a heady, exhilarating feeling, and I love it.
[ترجمه گوگل]این یک احساس هیجان انگیز و هیجان انگیز است و من آن را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]این احساس هیجان و نشاط اور است و من آن را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این احساس هیجان و نشاط اور است و من آن را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
به انگلیسی
• invigorating, stimulating; exciting
invigorating, stimulating
invigorating, stimulating
پیشنهاد کاربران
نشاط بخش
فرح بخش
هیجان انگیز
نشاط آور
روح بخشی، نشاط بخشی
هیجان انگیز
making one feel very happy, animated, or elated; thrilling
making one feel very happy, animated, or elated; thrilling
✔️نشاط انگیز،
کیف دار
1 ) =It was so 🚩exhilarating🚩 shooting the rapids ( travelling through the part of a river where the water flows dangerously fast )
2 ) Gender Pronouns Are Changing. It' 🚩Exhilarating
کیف دار
1 ) =It was so 🚩exhilarating🚩 shooting the rapids ( travelling through the part of a river where the water flows dangerously fast )
2 ) Gender Pronouns Are Changing. It' 🚩Exhilarating
فرح بخش، نشاط آور، شادی آور
Something that makes you excited, very happy, elated or thrilled
Refreshing
Bracing
Something that makes you excited, very happy, elated or thrilled
Refreshing
Bracing
شور انگیز
نشاط آور
نشاط دادن
شادمان کردن
روح بخشیدن
نشاط دادن
شادمان کردن
روح بخشیدن
باحال
/ɪɡˈzɪl. ə. reɪ. tɪŋ/
making you feel very excited and happy
نشاط آور، شادی افزا، مسرت بخش
an exhilarating walk in the mountains
making you feel very excited and happy
نشاط آور، شادی افزا، مسرت بخش
an exhilarating walk in the mountains
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : exhilarate
اسم ( noun ) : exhilaration
صفت ( adjective ) : exhilarated / exhilarating
قید ( adverb ) : _
فعل ( verb ) : exhilarate
اسم ( noun ) : exhilaration
صفت ( adjective ) : exhilarated / exhilarating
قید ( adverb ) : _