smelt

/ˈsmelt//smelt/

معنی: گداختن، گداخته شدن، قال کردن
معانی دیگر: (جانور شناسی) ماهی اسملت (انواع ماهی های کوچک و نقره ای فام بومی نواحی سردسیر شمالی - راسته ی salmoniformes از تیره ی osmeridae)، (به منظور جدا کردن ناخالصی ها از فلز) گداختن، گدازیدن، تفتن، (فلز را) سره کردن، پالاییدن، زمان گذشته و اسم مفعول: smell، تصفیه کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: smelts, smelting, smelted
(1) تعریف: to melt or fuse (ores) as a means of separating and obtaining the metal content.

(2) تعریف: to extract (metal) from ore by this means.

جمله های نمونه

1. the detective smelt foul play
کارآگاه احساس می کرد که جنایتی درکار است.

2. The house smelt of cedar wood and fresh polish.
[ترجمه گوگل]خانه بوی چوب سرو و جلای تازه می داد
[ترجمه ترگمان]خانه بوی چوب سدر و لاک تازه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rain cleared the air, and the grass smelt fresh and sweet.
[ترجمه گوگل]باران هوا را پاک کرد و علف ها بوی تازه و شیرینی دادند
[ترجمه ترگمان]باران هوا را صاف کرد و علف ها بوی خوش و شیرین می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The air smelt fresh after the rain.
[ترجمه گوگل]هوا بعد از بارون بوی تازه می داد
[ترجمه ترگمان]هوای تازه بعد از باران به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The phone box smelt of sick.
[ترجمه گوگل]جعبه تلفن بوی بیماری می داد
[ترجمه ترگمان]جعبه تلفن بوی بدی می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dog smelt at the stranger for a minute.
[ترجمه گوگل]سگ برای یک دقیقه بوی غریبه را حس کرد
[ترجمه ترگمان]سگ لحظه ای به این غریبه نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The room smelt damp.
[ترجمه گوگل]اتاق بوی نم می داد
[ترجمه ترگمان]اتاق بوی رطوبت به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The room smelt of disuse and mouldering books.
[ترجمه گوگل]اتاق بوی کتاب های بی استفاده و قالب گیری می داد
[ترجمه ترگمان]اتاق بوی of و پوسیده به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She bent down and smelt the flowers.
[ترجمه گوگل]خم شد و گلها را بو کرد
[ترجمه ترگمان]خم شد و گل ها را بو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dog's nose twitched as it smelt the meat.
[ترجمه گوگل]وقتی سگ بوی گوشت را می داد، بینی سگ تکان می خورد
[ترجمه ترگمان]بینی سگ تکانی خورد و بوی گوشت را حس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I smelt a rat when he started being so helpful!
[ترجمه گوگل]وقتی او شروع به کمک کردن کرد، بوی موش را حس کردم!
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به کمک کرد بوی موش رو حس کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The dog smelt the rabbit a long way off.
[ترجمه گوگل]سگ خیلی دور خرگوش را بو کرد
[ترجمه ترگمان]سگ راه درازی در پیش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The railway station smelt powerfully of cats and drains.
[ترجمه گوگل]ایستگاه راه آهن بوی قوی گربه و زهکشی می داد
[ترجمه ترگمان]از ایستگاه راه آهن بوی گربه و drains به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rabbit started off as soon as it smelt the dogs.
[ترجمه گوگل]خرگوش به محض اینکه بوی سگ ها را می داد شروع کرد
[ترجمه ترگمان]به محض بو کردن سگ ها خرگوش به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. My cat started off as soon as he smelt the little dog.
[ترجمه گوگل]گربه من به محض اینکه سگ کوچولو را بو کرد شروع کرد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه بوی سگ کوچک را استشمام کرد گربه من شروع به حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گداختن (فعل)
dissolve, melt, thaw, flux, liquate, smelt, fuse, liquify, liquefy, fuze

گداخته شدن (فعل)
smelt

قال کردن (فعل)
smelt

انگلیسی به انگلیسی

• small silvery edible fish native of cold northern waters (in europe and north america)
melt or fuse ore to extract the metal content
smelt is the past tense and past participle of smell.
to smelt a substance containing metal means to process it by heating it until it melts, so that the metal is extracted and changed chemically.

پیشنهاد کاربران

ذوب
گداختن
گدازگری
Melting and smelting are two different chemical terms that describe two different processes. The main difference between melting and smelting is that melting converts a solid substance into a liquid whereas smelting converts an ore to its purest form.
...
[مشاهده متن کامل]

verb
[ obj] :
🔴to melt rock that contains metal in order to get the metal out
■the process used for smelting iron ore
گداختن ( با ذوب فرق داره )

گداختن سنگ معدن برای استخراج فلزات
To extract metal from ore by heating and melting
Crude iron ( pig iron ) is obtained through the process of smelting in a furnace


بپرس