pitted

/ˈpɪtəd//ˈpɪtɪd/

معنی: حفره دار، چاله چاله
معانی دیگر: (میوه های خشک مانند آلو و خرما) بی هسته، چاله چوله دار، پر حفره، پر از فرورفتگی، سورا  سورا

جمله های نمونه

1. pitted prunes
آلو خشک بی هسته

2. he was pitted against a man twice his size
او در مقابل مردی قرار داشت که دو برابر هیکل او بود.

3. the children pitted two cocks against each other
بچه ها دو تا خروس را به جان هم انداختند.

4. a metal that pitted after contact with acid
فلزی که پس از تماس با اسید دارای خلل و فرج شد

5. her face was pitted by smallpox
صورتش در اثر آبله پر از چاله چوله شده بود.

6. his face was pitted by pockmarks
جای آبله صورتش را چاله چوله دار کرده بود.

7. jam made of pitted cherries
مربای گیلاس بی هسته

8. the moon has a pitted surface
سطح ماه پر چاله چوله است.

9. Lawyers and accountants felt that they were being pitted against each other.
[ترجمه گوگل]وکلا و حسابداران احساس می کردند که در مقابل یکدیگر قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]وکلا و حسابدارا فکر می کردن که دارن با همدیگه بازی می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Smallpox scars had pitted his face.
[ترجمه گوگل]زخم های آبله صورتش را سوراخ کرده بود
[ترجمه ترگمان]آبله پوست صورتش رو سوراخ کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The egg is dark brown with a thick, pitted shell.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ قهوه ای تیره با پوسته ضخیم و بدون هسته است
[ترجمه ترگمان]تخم طلایی، قهوه ای تیره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The desert roads are pitted with potholes.
[ترجمه گوگل]جاده های کویری پر از چاله است
[ترجمه ترگمان]جاده ها پر از چاله های آب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This was one man pitted against the universe.
[ترجمه گوگل]این مردی بود که در برابر کیهان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این یک انسان است که در مقابل جهان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He pitted John against Paul.
[ترجمه گوگل]او جان را در برابر پولس قرار داد
[ترجمه ترگمان]او جان را در مقابل پایول قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حفره دار (صفت)
alveolar, vacuolar, pitted

چاله چاله (صفت)
pitted

انگلیسی به انگلیسی

• with the seed removed; full of holes; scarred, having permanent markings, marked with little pits (from chickenpox, acne, etc.)
if the surface of something is pitted, it is covered with a lot of small shallow holes.

پیشنهاد کاربران

برداشتن چاله ها
Pitted greengage plums
گوجه سبز بدون هسته
pitted ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: هسته گرفته
تعریف: ویژگی میوه ای که هستة آن جداشده است
۱ - میوه ای که هسته آن خارج شده است.
Stoned
To have the stone removed
Pitted olives/dates/ apricots
۲ - سوراخ سوراخ
A surface covered with small holes
The scenes of pitted walls and • buildings by shells and bullets in war torn cities
...
[مشاهده متن کامل]

• a patch of pitted metal

Pitted fruit
جدا کردن هسته میوه

بپرس