pint

/ˈpaɪnt//paɪnt/

(پیمانه ی آبگونه ها برابر با نصف quart یا 16 اونس یا 0/473 لیتر در امریکا و 0/568 لیتر در انگلیس و کانادا) پاینت، ظرف یک پاینتی، پیمانه وزن مایع معادل نیم کوارت

جمله های نمونه

1. Cider also goes up by a penny a pint while sparkling wine will cost another eight pence a bottle.
[ترجمه گوگل]سیدر همچنین یک پنی یک لیتر افزایش می یابد در حالی که شراب گازدار هشت پنی دیگر برای هر بطری قیمت دارد
[ترجمه ترگمان]شراب سیب هم یک لیتر و یک لیتر آبجو دارد در حالی که شراب sparkling هشت پنس دیگر هم به قیمت یک بطری خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Aim to have at least half a pint of milk each day.
[ترجمه گوگل]سعی کنید هر روز حداقل نصف پیمانه شیر بخورید
[ترجمه ترگمان]هدف این است که هر روز حداقل نیم لیتر شیر داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He asked for a pint of beer.
[ترجمه گوگل]او یک لیوان آبجو خواست
[ترجمه ترگمان] یه لیوان آبجو خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I sometimes enjoy a pint of ale.
[ترجمه گوگل]من گاهی اوقات از یک لیوان آلو لذت می برم
[ترجمه ترگمان] بعضی وقتا از یه لیوان آبجو لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He could sink a pint faster than anyone else I knew.
[ترجمه آترین] او می توانست زودتر از هر شخص دیگری که می شناختم ، یک پیمانه آبجو را بنوشد .
|
[ترجمه گوگل]او می‌توانست سریع‌تر از هر کسی که من می‌شناختم یک پیمانه را غرق کند
[ترجمه ترگمان]او می تواند بیش از هر کس دیگری بیش از هر کس دیگری بیش از هر کس دیگری را غرق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He drew off a pint of beer from the barrel.
[ترجمه گوگل]او یک پیمانه آبجو از بشکه بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]او یک لیوان آبجو از بشکه بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He drank a pint of milk in one go.
[ترجمه گوگل]یک پیمانه شیر را یکجا نوشید
[ترجمه ترگمان]یک بطری شیر در یکی از آن ها نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He took off a pint of beer in one draught.
[ترجمه گوگل]او یک لیوان آبجو را در یک بار برداشت
[ترجمه ترگمان]یک جرعه آبجو نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He stood me a pint in the pub after work.
[ترجمه گوگل]بعد از کار، او یک پیمانه در میخانه برایم ایستاد
[ترجمه ترگمان]بعد از کار، یک لیتر آبجو در میخانه به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A pint of lager and two halves, please.
[ترجمه گوگل]لطفاً یک لیوان لاگر و دو نیمه
[ترجمه ترگمان] یه پیمانه آبجو و دو نیمه دیگه، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'll have a pint of beer and a packet of crisps, please.
[ترجمه گوگل]لطفا یک لیوان آبجو و یک بسته چیپس می خورم
[ترجمه ترگمان]یه لیوان آبجو و یک بسته چیپس بخور، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He usually goes out for a pint at lunchtime.
[ترجمه گوگل]او معمولاً موقع ناهار بیرون می رود تا یک پیمانه بخورد
[ترجمه ترگمان] معمولا موقع ناهار میره بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Doctors drew off a pint of his blood.
[ترجمه گوگل]پزشکان یک پیمانه از خون او را بیرون کشیدند
[ترجمه ترگمان]پزشکان جرعه ای از خون او را بیرون کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the old days you could get a pint of beer for a shilling.
[ترجمه گوگل]در قدیم می‌توانستید یک لیوان آبجو با یک شیلینگ تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]در روزه ای قدیم می توان یک پیمانه آبجو برای یک شیلینگ خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Do you want to go for a pint later?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید بعداً برای یک پینت بروید؟
[ترجمه ترگمان]می شه بعدا یه آبجو بزنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] پاینت، واحد حجم معادل یک هشتم گالن

انگلیسی به انگلیسی

• unit for measuring volume that is equal to one-eighth of a gallon
in britain, a pint is a unit of volume for liquids equal to one-eighth of an imperial gallon or approximately 568 cubic centimetres.
in the united states, a pint is a unit of volume for liquids equal to one-eighth of an american gallon or approximately 473 cubic centimetres.
in britain, a pint is also a pint of beer.

پیشنهاد کاربران

pint ( n ) ( paɪnt ) ( abbreviation pt. ) = ( in the U. S. ) a unit for measuring liquids and some dry goods, equal to 0. 473 of a liter. There are 8 pints in a gallon, e. g. a pint of milk.
pint
پیمانه
ظرف. برای مثال به جانی دپ گفتن که تو مشغول نوشیدن a mega pint of alcohol بودی
Paint:�واحد حجم معادل یک هشتم گالن�
واحد اندازه گیری بویژه مایعات
A pint of
One of them had a pint of beer
ظرف/اندازه/مقدار یک پاینت ( واحد شمارش )
There was a pint of milk on the step outside
واحد حجم معادل حدود نیم لیتر

بپرس