polemicist

/pəˈleməsəst//pəˈlemɪsɪst/

معنی: جدلی، ال بحی و جدل
معانی دیگر: اهل جدل، اهل مجادله، ستیز دوست، اهل درگیری، مجادله گرای، مرافعه دوست، polemical جدلی، اهل بحک وجدل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who writes polemics.

- The writings of the polemicist and theologian Martin Luther had a vast influence on Christian thinking in the sixteenth century.
[ترجمه گوگل] نوشته‌های مارتین لوتر، مجادله‌گر و الهی‌دان، تأثیر گسترده‌ای بر تفکر مسیحی در قرن شانزدهم گذاشت
[ترجمه ترگمان] نوشته های of و الاهیات لوتر مارتین لوتر در قرن شانزدهم تاثیر زیادی بر تفکر مسیحی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: one who expresses an extreme or controversial viewpoint.

- These young revolutionaries have been influenced by the vehement and radical assertions of polemicists.
[ترجمه گوگل] این انقلابیون جوان تحت تأثیر اظهارات تند و رادیکال جدلی‌ها قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان] این انقلابیون جوان تحت تاثیر اظهارات شدید و رادیکال of قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. As a polemicist Mr Mamet is impressive—but at the cost of intellectual honesty.
[ترجمه گوگل]آقای مامت به‌عنوان یک مجادله‌گر تأثیرگذار است - اما به قیمت صداقت فکری
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک polemicist، آقای Mamet تاثیر گذار است - اما به قیمت صداقت فکری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On hearing her routine, Christopher Hitchens, a polemicist, remarked that "when comedians flatter the president, they become court jesters, and the country becomes a banana republic. "
[ترجمه گوگل]کریستوفر هیچنز، یک مجادله گر، با شنیدن کارهای روزمره او، اظهار داشت: "وقتی کمدین ها از رئیس جمهور چاپلوسی می کنند، به شوخی های دادگاه تبدیل می شوند و کشور به یک جمهوری موز تبدیل می شود "
[ترجمه ترگمان]\"کریستوفر Hitchens\" (polemicist،)با شنیدن برنامه روتین خود اظهار داشت: \" هنگامی که کمدین ها رئیس جمهور را راضی می کنند، دلقک درباری می شوند و کشور تبدیل به جمهوری موز می شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Christopher Hitchens, a polemicist whose tone is that of an erudite straight - talker, does not.
[ترجمه گوگل]کریستوفر هیچنز، مجادله‌دانی که لحن او لحن یک رک و راستگوی فاضل است، اینطور نیست
[ترجمه ترگمان]کریستوفر Hitchens \"، یه\" polemicist \"که از لحن whose حرف میزنه، نه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The greatest polemicist of the 20th century must be Leon Trotsky.
[ترجمه گوگل]بزرگترین مجادله گر قرن بیستم باید لئون تروتسکی باشد
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین polemicist قرن بیستم باید لیون تروتسکی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In his lifetime he was famous, or infamous, as a satirist, a journalist and a political polemicist.
[ترجمه گوگل]او در زمان حیات خود به عنوان طنزپرداز، روزنامه نگار و مجادله گر سیاسی معروف یا بدنام بود
[ترجمه ترگمان]در طول زندگی خود مشهور، یا بدنام، به عنوان هجو نویس، یک روزنامه نگار و یک polemicist سیاسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stone was then, as now, a fully paid-up Thatcher supporter, and a tireless polemicist.
[ترجمه گوگل]استون در آن زمان، مانند اکنون، یک حامی تاچر کاملاً پرداخت شده و یک مجادله‌گر خستگی‌ناپذیر بود
[ترجمه ترگمان]در آن زمان استون به عنوان یک حامی fully و یک حامی خستگی ناپذیر و خستگی ناپذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He combined a fellowship at Cambridge with extensive government service as an adviser and high-level civil servant, and was an active speculator, polemicist, and journalist.
[ترجمه گوگل]او یک کمک هزینه تحصیلی در کمبریج را با خدمات گسترده دولتی به عنوان مشاور و کارمند دولتی در سطح بالا ترکیب کرد و یک سفته باز، مجادله گر و روزنامه نگار فعال بود
[ترجمه ترگمان]او در کمبریج با خدمات گسترده دولتی به عنوان مشاور و کارمند عالی رتبه دولت، در کمبریج شرکت کرد و یک تاجر فعال، polemicist، و خبرنگار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جدلی (اسم)
polemicist, polemist

ال بحی و جدل (اسم)
polemicist, polemist

انگلیسی به انگلیسی

• one who argues, argumentative person, disputatious person
a polemicist is someone who is skilled at arguing passionately for or against a doctrine, opinion, or belief; a formal word.

پیشنهاد کاربران

جدال گرا
A person with a strong opinions and independent critical mind who engages in debates furiously
• Louis Frankin Celine was a polemicist

بپرس