پرسش خود را بپرسید

بهترین معادل فارسی برای کلمات follower و following و follow

تاریخ
١ هفته پیش
بازدید
٣٢

بهترین معادل فارسی برای کلمات

follower

following

follow

٢,٣٤٨
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
١١٩

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

follower:تابع، پیرو، ملتزم، شاگرد، عشقبیاز، تعقیب کننده، دنبالگر، مرید، پسوا، مقتدی، گرونده، هواخواه، طرفدار، هوادار، دنباله رو، مشایع، ملتزم رکاب، پیشخدمت

following:متابعت، تعقیب، ذیل، پیروی، زیرین، متعاقب، شرح ذیل، پیرو، متوالی، بعد، بعدی، دیگر، (نامبرده در) زیر، (به قرار) ذیل، بدین قرار، (دارای مسیری مشابه مسیر کشتی) هم سو، هم مسیر، همراه، هواداران، هواخواهان، ...

follow:استنباط، پیروی کردن از، متابعت کردن، در ذیل امدن، درک کردن، فهمیدن، دنبال کردن، تعقیب کردن، پیروی کردن، دنبال کسی آمدن یا رفتن، پشت سر کسی رفتن، پی رفتن، (دنبال چیزی را) گرفتن، ادامه دادن یا یافتن، مت ...

٢,٠٦١
طلایی
١
نقره‌ای
٢٧
برنزی
٢٥
تاریخ
٤ روز پیش

پاسخ شما