چرا گندم وحشی به اهلی تغییر ژن کرد با شروع کشاورزی؟
تفاوت گندم اهلی (نانی) در راحت کنده شدن دانهاش با گندم وحشی که خیلی سفت چسپید به ساقه
وبه راحتی کنده نمیشن!
این تغییر ژینتکی وقتیکه انسان به کشاورزی وکاشت گندم یادگرفت وشروع شد.
چطور این گندم وحشی فهمید باید به خدمت انسان در بیاد وتبدیل میشه به گندم اهلی برای درست کردن نان؟کدام هوش؟از کی دستور گرفت؟
٢ پاسخ
درود به شما. اگه بخواهیم با کمک دانشِ زیستشناسی به این پرسش پاسخ بدهیم باید بگوییم هیچ هوشی. هیچ نیروی فراطبیعی پشت این نکته نیست. یک انبوه از گندمهایِ رام نشده را که ۷۰ هزار سال پیش در هلال حاصلخیز زندگی میکردند، انگار کنید. هر بار که این انبوه، نسلی جدید رو ایجاد میکند، ممکن است با گشتهایی (تغییراتی) همراه باشد. اگر بخواهیم ژرفتر بررسی کنیم باید در مورد ماده ژنتیکی، دانش داشته باشیم. اما گزیدهیِ فرآیند اینطور هست: زمانی که یاختهها (سلولها) همانندسازی میکنند ممکن است، گشتهایی در ماده ژنتیکی آنها پدید بیاید. این ماده ژنتیکیِ گشتپیداکرده ریخت نویی برای گونه پدید میآورد. برای نمونه انگار کنید که اندازه دانهها بزرگ میشود و یا رنگ برگها تیرهتر میشود.
آدمیانِ خوراکجو زمانی که با این گندمها روبرو شدند، دانهدرشتتر ها را برگزیدند، آنها را جدا کردند و در زمینهای خود کشت کردند. خود این کشت کردن، انبوه نویی از گندمها پدید آورد. آدمیان باز از بین این انبوه، دانهدرشتتر ها را برگزیدند و تنها آنها را کشت کردند. پیدرپی شدن این فرآیند طی هزاران سال به انباشتشدنِ گشتها انجامید و در فرجام گندمهایِ رام شدهیِ امروزی پدید آمدند.
باید درنگ کرد که گندمهای رام شدهیِ امروزی در نتیجهیِ دو فرآیند پدیدآمدند. نخست فرگشت (فر+گشت=تغییرات تدریجی و پیاپی) که فرآیندی کور است یعنی جهت ویژهای ندارد. در هر زمانی گندمهایی با اندکی دگرگونی نسبت به سایر گندمها وجود دارند. اما همهیِ این گونه از گندمها دارای ویژگیهای خوب نیستند. برای نمونه شاید گندمهایی پدید آیند که دانههایی کوچکتر یا مزهای تلخ داشته باشند. دومین فرآیند، گزینش مصنوعی است. آدمیان، گونههایی که برای آنها سودی داشت را جدا میکردند و آنها را پرورش میدادند.
یک نمونه دیگر از فرگشت و گزینش مصنوعی، بادامهای شیرین امروزی هستند. شاید دیده باشید که برخی از درختهایِ بادام، میوهیِ تلخ میدهند. اما درست این است که گونه رام نشده این درخت به همین ریخت است. برخی از جهشهایِ ژنتیکی، بادامهای شیرین پدید آورد. شمار این درختها همیشه کم بود اما آدمیان چون این گونه را دوست داشتند آنها را دستی پروش دادند. نمونههای فرآوان دیگر از گزینش مصنوعی را میتوان در کشاورزی و دامداری پیدا کرد. شاید آوازهیِ گاوهایِ هلندی را شنیده باشید. این حیوانها نیز با گزینشِ آدمیان پدیدار گشتهاند. در هر نسل از این گاوها، پرورشدهندگان، آنهایی که بیشترین شیر را میدهند، جدا کرده و از آنها فرزند میگیرند.
تکیه این نوشته بر نسکهای زیر میباشد:
+ اسلحه، میکروب و فولاد نوشته جرد دایموند
+ ایدهیِ خطرناک داروین نوشته دنیل دنت
درود بر شما
این دگردیسی در گندم بهخاطر گزینش انسان بوده.
انسانِ نخستین هنگامی که کشاورزی را آغاز کرد در آغاز از همان دانهها و بهویژه گندم وحشی که در دسترس داشت برای کاشت بهره برد،
در گذر سدهها و هزارهها، کشاورزان با دانههای خوراکی که ویژگیهای بهتر و دلخواهتری داشتند آشنا میشدند برای نمونه گندمی که درشتر، پُرتر، خوشمزهتر، پربارتر، با جداسازی آسانتر و... باشد را از گندمهای پیشین که این ویژگیها را کمتر داشتند برتری میدادند، همین گزینش را انسان روی چارپایان اهلی هم انجام داده و آنهایی که پَروارتر و سودآورتر بودند را بر نمونههای پیشین برتری داده و به دنبال این گزینش، نسل آنها را افزوده و شاید زمینهساز نابودی نسل چارپایان و گیاهان کمبهره را هم فراهم کرده باشد.
انسان گشته و گشته و آن درختی را که بار بهتر میداده را جایگزین درخت کمتوان کرده، گاو پرگوشتتر و پرشیرتر را جایگزین گاو بومی نموده و... اینگونه آن ژاد یا ژن برتر را به شیوه گزینشی در نسلهای پسینِ جانوری و گیاهی روان کرده است.