پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی)
ای غلامت عقل و تدبیرات و هوش چون چنینی خویش را ارزان فروش خدمتت بر جمله هستی مفترض جوهری چون نجده خواهد از عرض تفسیر کلی بیت های بالا چیه ؟ "جوهری چون نجده " به چه معناست ؟
"عطا به لقا بخشیدن " کنایه از چیه ؟
چرا آب نطلبیده "مراده" ؟ کنایه از چیه ؟
منظور از " کمندانداز بیت" کیست ؟ گفت حقش ای کمندانداز بیت آن ز من دان ما رمیت اذ رمیت
دشمن به دشمن آن نپسندد که بیخرد با نفس خود کند به مراد و هوای خویش گر هر دو دیده هیچ نبیند به اتفاق بهتر ز دیدهای که نبیند خطای خویش چاهست و راه و دیدهٔ بینا و آفتاب تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش چندین چراغ دارد و بیراه میرود بگذار تا بیفتد و بیند سزای خوایش ✏ «سعدی»
شعر یا عبارت "از عبادت می توان الله شد نِی توان موسی کلیم الله شد" یعنی چی و از کیست ؟
برو پاس درویش محتاج دار که شاه از رعیت بود تاجدار ✏ «سعدی»
آرایه ی ادبی بیت "چون لسان وجان او بود آن/ او آن او با او بود گستاخگو"
"مس همتپرست" کنایه از چیه ؟ من غلام آن مس همتپرست کو به غیر کیمیا نارد شکست
"سنبل و سوسن" در این بیت نماد چیه؟ در شعاع نور گوهر گاو آب ** میچرد از سنبل و سوسن شتاب