تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به درد استفاده خوردن - به درد بخور - مفید برای استفاده In a meeting, it's useful to take notes about the "key points" and "action items".

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادداشت برداشتن از به عنوان مثال نکات مهم در یک جلسه یا کلاس درس و غیره و به صورت جمع یعنی به این شکلtake notes نوشته می شود In a meeting, it's usef ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پایان جلسات یک دستور کار یا یک اقدام عملی یا چند اقدام عملی وجود دارد که افراد حاضر در اون جلسه اداری باید تا جلسه بعدی انجام بدهند به این کار می ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an action item اقدام عملی؛ کار اجرایی "Let's create a list of action items from today's discussion. " ( بیایید از بحث امروز، لیستی از اقدامات عملی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

"در طولِ" یا "در حینِ" During فقط برای زمان استفاده می شود، نه مکان نشان می دهد که یک عمل یا رویداد در یک بازه ی زمانی مشخص ( مانند یک ساعت، یک روز، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلیدی What are the key points from today's meeting?

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته What are the key points from today's meeting? "I think you're missing the main point of what I'm saying. " ( فکر می کنم نکته اصلی حرف من را م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد کردن Harper says "Shall we move on?" to politely suggest that they move to the next topic in the meeting.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دو کلمه extra, further می توانند با یکدیگر مترادف باشند به این شکل استفاده مجزا نیز دارند "There is an extra chair in the house, and I need further ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو کلمه extra, further می توانند با یکدیگر مترادف باشند به این شکل استفاده مجزا نیز دارند "There is an extra chair in the house, and I need further ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جز حالت دورتر که یک معنی از ین کلمه هست معنی دیگر آن می شود "بیشتر"، "اضافی" یا "دیگر" در این حالت خاص، "further" می تواند تا حدی مترادف با "extr ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اضافی "Can I get an extra blanket, please?" ( می توانم یک پتوی اضافی بگیرم، لطفاً؟ ) "There's an extra seat at the table if you want to join us. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دعوت کردن Harper invites Ethan to share his ideas and opinions about the project by asking "What are your thoughts?".

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع کردن Let's begin the meeting.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

متوجه شدن "I noticed that you are a bad person. " ( من متوجه شدم که تو آدم بدی هستی. ) "Maybe you have noticed that he is a little quieter than u ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلاصه کردن - مرور کردن در جمله "We often use 'To sum up. . . ' at the end of discussions to recap the main points. "، کلمه ی recap به معنی خلاصه کرد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"در پیش رو" یا "در پیش داشتن چیزی در آینده" To sum up, we have a busy month ahead. "We have a long journey ahead of us. " ( ما یک سفر طولانی در پ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

خلاصه کردن \The report summarizes the key findings of the study. " ( گزارش، یافته های اصلی تحقیق را خلاصه می کند. )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

خلاصه کردن "Could you sum up the main points of the meeting for me?" ( می توانی نکات اصلی جلسه را برایم خلاصه کنی؟ ) "She summed up her whole arg ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ادامه دادن ( =continue ) ؛ پیش رفتن ( = move on ) "We have all the information we need. We can proceed with the project. " ( ما تمام اطلاعات لاز ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جلو رفتن Shall we move on? "Okay, we've discussed that long enough. Let's move on to the next item on the agenda. " ( خب، به اندازه کافی درباره ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطمئن شدن, اطمینان حاصل کردن We can ask "Do you have anything to add?" to ensure everyone has a chance to speak in a meeting. "Please ensure all t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شنیدن We've heard everyone's feedback. Do you have anything to add?

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اضافه کردن We've heard everyone's feedback. Do you have anything to add?

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اتمام رسیدن یک چیز در استفاده از این فعل یک نکته وجود دارد : Run out به معنی "تمام شدن و به اتمام رسیدن" یک منبع مثل زمان یا پول و غیره است، نه "ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

گزینه I think the third option works well, too.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسئول In my opinion, the manager's responsible for this project.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پروژه In my opinion, the manager's responsible for this project.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوب کار کردن؛ به خوبی عمل کردن: ( فعل ) به درستی و به صورت مؤثر کار کردن. I think the third option works well, too. "The new engine seems to wor ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

پیشنویس In my opinion, the first draft was better.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رسمی Instead of "I think", we can also use "In my opinion". It is a slightly more formal and polite way of expressing how we feel about something.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیان کردن طرز بیان Instead of "I think", we can also use "In my opinion". It is a slightly more formal and polite way of expressing how we feel abo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرز بیان Instead of "I think", we can also use "In my opinion". It is a slightly more formal and polite way of expressing how we feel about somethin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

What are your thoughts? نظرت چیست؟ / چه فکری می کنی؟ / دیدگاهت چیست؟ "I just finished the presentation. What are your thoughts?" ( من تازه ارائه رو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I wanted to می خواستم . . این یک اصطلاح انگلیسیه که در آغاز جمله با این شروع می کنیم و همون معنای زبان فارسی خودمونو میده مثلاً می خواستم باهات صحب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm not sure I follow. من مطمئن نیستم که متوجه شدم. / من نمی فهمم ( منظورت چیست ) . جمله مؤدبانه وقتی حرف و یا منظور طرف را متوجه نمی شیم اینطوری ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نظر رسیدن "That sounds like a great idea!" ( این به نظر ایده فوق العاده ای می آید! ) "He sounds happy on the phone. " ( او پشت تلفن خوشحال به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح She is asking the speaker to give an explanation or more information.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منظور داشتن؛ به معنی بودن: ( فعل ) بیان کردن یا نشان دادن یک ایده یا مفهوم خاص. We can ask "What do you mean?" when we want someone to give an expla ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روشن کردن؛ واضح ساختن "Can you clarify what you mean by 'on time'?" ( می توانید روشن کنید منظورتان از "سر وقت" چیست؟ ) "I need to clarify a few t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شفاف سازی وضوح سازی آشکارسازی "Sorry, I didn't catch that" is another polite way to ask for clarification.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بازخورد Please email your feedback by Friday.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He asked to book some time off for his brother's wedding. "I need to book time off for my vacation next month. " ( باید برای تعطیلات ماه آینده ام ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حواس کسی را پرت کردن "Please don't distract me while I'm driving. " ( لطفاً وقتی دارم رانندگی می کنم، حواس من را پرت نکن. ) "The loud music was d ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

"مورد چیزی یا عملی" قرار گرفتن یا "داشتن تجربه ی چیزی" ( در اینجا در نقش مفعولی و به صورت مجهول ) مثلاً به عنوان مثال به بیان ساده، وقتی می گوییم "B ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بازگشتن Choose the phrase we can use to return to a point after being interrupted.