پیشنهادهای Milad (١,٤٦٨)
دور هم جمع شدن They still get together for dinner every now and then.
هر از گاهی دیر به دیر They have a picnic in the park every once in a while. "I don't usually eat fast food, but every once in a while, I crave a b ...
کوهنوردی کردن We go hiking in the mountains every now and then.
گاه و بیگاه - هر از گاهی We go hiking in the mountains every now and then. "I still see my old high school friends every now and then. " ( هنوز هر ...
رنجش آور Sandy leaves the lights on all the time. It's annoying!
یکی در میان - نوبتی The phrase "every other day" means doing something on alternate days. "She works from home on alternate days. " ( او یک روز د ...
یک روز در میان "I go to the gym every other day. " ( من یک روز در میان به باشگاه می روم. ) "She waters her plants every other day. " ( او هر دو رو ...
محدود کردن؛ حد و مرز تعیین کردن "The new law aims to circumscribe the power of the federal government. " ( قانون جدید قصد دارد قدرت دولت فدرال را مح ...
شب زنده دار؛ جغد شب ( کسی که شب ها دیر می خوابد و در اوج فعالیت است ) I'm a night owl. I always stay awake until late "My brother is a total night ...
سحر خیز I'm an early bird, so I don't like to sleep in. "My mom is such an early bird; she's always up by 5 AM, even on weekends. " ( مامانم خیلی ...
بیشتر خوابیدن نسبت به زمان نرمال خواب؛ دیر از خواب بیدار شدن: خوابیدن تا ساعتی دیرتر از حد معمول یا دیرتر از زمانی که معمولاً در روزهای کاری بیدار می ...
میان وعده I always have a snack when I watch TV.
مسواک زدن We brush our teeth every evening.
تعویق زنگ هشدار: ( اسم و فعل ) دکمه ای روی ساعت زنگ دار یا گوشی که زنگ هشدار را برای چند دقیقه به تعویق می اندازد؛ یا خودِ عمل به تعویق انداختن زنگ. ...
to set an alarm ساعت رو روی زنگ گذاشتن جهت بیدار شدن I set my alarm for 7:15am on weekdays.
کک و مک در افراد مو قرمز و سفیدپوست در اثر برخورو نور آفتاب و افزایش رنگدانه ملانین در پوست که بی خطر است و نیازی به درمان ندارد
ضمیمه
لکه مثلا در پوست
ضایعه مثلا در پوست
خارش - خاریدن
بیرون غذا خوردن Would you like to eat out tonight, or eat in?
در خانه غذا خوردن Would you like to eat out tonight, or eat in?
شیرینی خانه خریدن به شکل مهمانی
شکننده؛ نابودکننده؛ درهم کوبنده "He was known as a rule - buster because he always challenged traditions. " ( او به عنوان یک قانون شکن شناخته می شد ...
ترکاندن؛ خرد کردن "Be careful not to bust that old vase. " ( مراقب باش اون گلدون قدیمی رو نشکنی. ) "He bust his ankle playing basketball. " ( مچ پا ...
پناهگاه زیرزمینی مثال ها: "The soldiers retreated to the bunker during the shelling. " ( سربازان در طول گلوله باران به سنگر عقب نشینی کردند. ) "He ...
چطور است ( اگر ) ؟ / نظرت چیست ( درباره ) ؟ "I'm hungry. How about pizza for dinner?" ( گرسنه ام. نظرت چیه برای شام پیتزا بخوریم؟ ) - Suggesting a f ...
مسئله - موضوع Thank you for your attention to this matter
تمرین کردن، برای اجرا آماده شدن ( بارها و بارها چیزی را تمرین کردن تا برای یک اجرا، نمایش، یا رویداد خاص آماده شود. این کلمه معمولاً شامل جنبه ای از ...
شدن در دو ساختار زیر به کار میره became a / the noun became adjective I became a teacher in 2007. I became a software developer 5 years ago. Julia ...
معنی دقیق فارسی: - به دست آوردن؛ دریافت کردن: چیزی را از کسی گرفتن یا به دست آوردن. - خریدن؛ تهیه کردن: چیزی را خریداری کردن. - رسیدن؛ رفتن: به ...
باید . . . میکردی You should have signed the deal
گنده گو - لاف زن
کنار آمدن ( با کسی ) ؛ رابطه داشتن ( با کسی ) : داشتن یک رابطه، چه خوب و چه بد، با فردی دیگر "My kids get along well with their cousins. " ( بچه های ...
سوار شدن مثلاً به خودرو "We need to get on the bus at the next stop. " ( باید تو ایستگاه بعدی سوار اتوبوس شیم. ) "Make sure you get on the right tr ...
اغلب Do you and your cousin see one another often?
نزدیک اما برخلاف close برای انسان ها به کار نمی رود Both "near" and "close" have a similar meaning, but we can only use "close" with people.
نزدیک اما برخلاف near برای انسان ها هم به کار می رود Are you close to your niece? Both "near" and "close" have a similar meaning, but we can only u ...
این عبارت تاکید داره بر مثبت و خوب بودن یک رابطه I get along well with my parents.
رابطه خوبی با کسی داشتن - خوب کنار اومدن با کسی "Get along with": یک عبارت کلی تر برای توصیف یک رابطه است، که کیفیت آن ( خوب، بد، معمولی ) ممکن است ...
"to get along well with someone" means you have a good relationship with them.
رابطه خوبی با کسی داشتن - خوب کنار اومدن با کسی این دوتا عبارت مترادف همند Get along with = get on well with I don't get on well with my sister. We ...
رابطه خوبی با کسی داشتن - خوب کنار اومدن با کسی این دوتا عبارت مترادف همند Get along with = get on well with I don't get on well with my sister. We ...
دادن Clara and her parents give each other gifts
دو طرفه - متقابل We can use the phrases "each other" and "one another" to show a reciprocal action between different people in a group. "They have ...
بالا بردن ( با rise که معنای بالا رفتنی یا بالا آمدن میده فرق می کنه ) "Please raise your hand if you have a question. " ( لطفاً دستتان را بالا بب ...
بالا رفتن - بالا اومدن ( با raise که معنای بالا بردن میده فرق می کنه ) "The sun will rise at 6 AM tomorrow. " ( فردا خورشید ساعت 6 صبح طلوع می کنه ...
صعودی - افزایشی - بالارونده - در حال بالا رفتن؛ رو به افزایش Notice the rising intonation in this question. The second word is stressed in the phras ...
تن صدا - تلفظ و آهنگ تلفظ و کلام چیزی - ( آهنگ کلام/زیر و بم صدا ) به تغییرات زیر و بمی صدای ما هنگام صحبت کردن اشاره دارد. Notice the rising inton ...