تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در یک تماس تلفنی بودن ( به شکل صفت ) I'm on a call, talk to you later.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

In the workplace, we often use "Talk to you later. " to end a phone call or video conference.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

محل کار In the workplace, we often use "Talk to you later. " to end a phone call or video conference.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوال جهت دار ر علم آمار سوالی اگر نرمال نباشد و عمداً از مخاطب به گونه ای پرسیده بشود پیش فرض سوال کننده را به او القا کند می شود سال جهت دار مثلاً ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طراحی کردن "We need to design a new logo for the company. " ( ما باید یک لوگوی جدید برای شرکت طراحی کنیم. ) "I want to design my own website. " ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیوه انجام کاری برای یک هدف خاص مثلاً دو دو فرد با همدیگه دعوا یا تخاصم دارند و برای اینکه صلح برقرار بشه شیوه اجرای این صلح رو از دادگاهدرخواست می ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلاژنکتازی یا اتساع عروق که تقریبا در هرجایی از بدن در پاسخ به التهاب و. . میتونه رخ بده و ظاهراً به شکل رکهای خونی قابل مشاهده دیده میشه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تایید کردن Well, I'll need to approve the time off with your manager.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تعطیلی Do you mind if I book a holiday in June?

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

سوگیری کردن - جهت دار کردن - متعصب کردن به یک طرف قضیه "His opinion is clearly biased by his own past experiences. " ( نظر او به وضوح تحت تأثیر تجر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعصب به یک طرف یک قضیه ؛ جهت گیری - سوگیری "We need to set aside our personal bias and look at the facts. " ( ما باید تعصب شخصی مون رو کنار بگذاریم ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

حواستون باشه due to که به معنای "به علت" هست فرق می کنه با due که به معنای "مهلت یا موعد" مقرر یه چیزی هست اگه due خالی بیاد: "Your final essay is ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

حواستون باشه due to که به معنای "به علت" هست فرق می کنه با due که به معنای "مهلت یا موعد" مقرر یه چیزی هست اگه due خالی بیاد: "Your final essay is ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

موعد یا ضرب الاجل یا مهلت انجام کاری تا یک تاریخ خاص "Your final essay is due next Friday. " ( مهلت تحویل انشای نهایی شما جمعه آینده است. ) "The ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

قطع شدن حرف - قطع کردن حرف Choose the phrase we can use to return to a point after being interrupted. "It's rude to interrupt someone when they a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As I was saying همانطور که داشتم می گفتم. . . As I was saying, the report is due Friday. As I was saying, the project will be completed next week ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The reason I asked is because I want to go there next year. دلیل اینکه پرسیدم اینه که سال دیگه می خوام برم اونجا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. . The reason I asked دلیل اینکه پرسیدم . . "I asked if you were free on Friday. The reason I asked is because I have two extra tickets for the co ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیمت داشتن I was wondering. How much did your flights to Brazil cost?

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از خود پرسیدن به حالت کنجکاوی "I wonder what time the movie starts. " ( کنجکاوم بدونم فیلم چه ساعتی شروع میشه. ) "She wonders if he's going to ca ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مرور کردن Right, let's review the report together. "We need to review the report before we send it to the client. " ( ما باید گزارش رو قبل از ارس ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هدف We can use filler words in conversation to give ourselves more time to think, or for a specific purpose.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معرفی کردن We often use "So. . . " to introduce a conclusion or a result. "I'd like to introduce you to my friend, Sarah. " ( دوست دارم شما را به ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پر کردن "Can you fill this glass with water, please?" ( می تونی لطفاً این لیوان رو با آب پر کنی؟ ) "The doctor told me to fill the prescription a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نتیجه گرفتن "Based on the evidence, we can conclude that the suspect was not at the scene. " ( بر اساس شواهد، می توانیم نتیجه گیری کنیم که مظنون در ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرسنل جایی So, I think we should hire more staff.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

استخدام کردن So, I think we should hire more staff.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحث و گفتگو کردن؛ صحبت کردن درباره: ( فعل ) تبادل نظر و اطلاعات درباره ی یک موضوع خاص با یک یا چند نفر دیگر. "We need to discuss the new project pr ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیوستن Okay, I'll join the meeting in five minutes

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تردید داشتن - تردید کردن ؛ مردد بودن "I hesitated to tell him the truth, but I knew I had to. " ( من تردید کردم که حقیقت را به او بگویم، اما می دان ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

رد کردن Jane says "sorry" to politely refuse John's request.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کسی اجازه انجام کاری را دادن John is giving permission to work from home. "My boss won't give me permission to work from home. " ( رئیس من اجا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشکلی نیست اگر. . . ؟ / اشکالی ندارد اگر. . . ؟ عبارت "Is it okay if. . . " برای درخواست اجازه به شیوه ای مؤدبانه استفاده می شود. این عبارت یک راه د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

"بفرمایید" یا "ادامه بده" وقتی کسی سؤال می کند: "Can I open the window?" ( می تونم پنجره رو باز کنم؟ ) "Go ahead. It's getting hot in here. " ( بفر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیا ناراحت می شوید اگر. . . ؟ / اشکالی ندارد اگر. . . ؟ / عیب نداره اگه. . . ؟ عبارت "Do you mind if. . . " برای درخواست اجازه به شیوه ای مؤدبانه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بازگرفتن یک کاری که قبلاً رها شده و دوباره می خواید انجامش بدید

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پوشش دادن Maya is out sick so I need someone to cover her shift

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرخصی استعلاجی بودن ؛ غایب به دلیل بیماری بودن ( در زبان انگلیسی در کشور انگلستان off sick ) to be out sick with/for با این ساختار می آید He's ou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرخصی استعلاجی بودن ؛ غایب به دلیل بیماری بودن ( در زبان آمریکاییout sick ) to be off sick with/for با این ساختار می آید He's off sick with the f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره غیبت مثلاً شما یک هفته سر کار نرفتید اون یک هفته میشه دوره غیبت که اگه موجه باشه میشه مرخصی He needs to request a period of absence from work ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر بخواهیم به عنوان مثال در زمانی که کار می کنیم یک مرخصی از صاحب کارمان بگیریم از فعل زیر استفاده می کنیم: Book time off مرخصی گرفتن از کار - رزرو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرخصی اگر بخواهیم در حالت فعل آن را بیاوریم به این صورت می شود: Book time off مرخصی گرفتن از کار - رزرو کردن زمان مرخصی از کار I need to book time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرخصی گرفتن از کار - رزرو کردن زمان مرخصی از کار I need to book time off for my holiday next month. "I'm going to book some time off in December t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

غیررسمی She's asking to have a casual conversation about the presentation. "We don't need to wear formal clothes to the party; it's a casual event ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

چت کردن یعنی گپ زدن دوستانه و یک گفتگویی هستش که رسمی نیست Using "to have a chat" can soften the tone of a request and make a conversation sound le ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گپ و گفت؛ صحبت دوستانه , گپ زدن "We had a long chat about our plans for the weekend. " ( ما یک گفتگوی طولانی درباره برنامه های آخر هفته مان داشتیم. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اول از همه I have a meeting first thing tomorrow morning.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میراث