تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این فیلم زمانی که مهاجرت کردیم زیاد به کار میره مثال های تازه ازش مثلاً "من دارم جا می افتم اینجا. " I'm settling in here. "خیلی دلم می خواد که تو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جا افتادن در یک مکانی که تازه به آنجا رفتیم - خو گرفتن با شرایط جدید کاربرد: این عبارت به فرآیند عادت کردن و راحت شدن در یک مکان یا شرایط جدید اشاره ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهربان و دلسوز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنای "To Stay in Form" این عبارت به معنای "حفظ آمادگی" یا "در شرایط خوب باقی ماندن" است. این اصطلاح برای اشاره به تلاش مداوم یک فرد برای حفظ سطح بال ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Form به معنای "شکل دادن" ( فعل ) در این حالت، form یک فعل است و به عمل ساختن یا ایجاد کردن یک شکل، ایده، یا گروه اشاره دارد. "The potter used his ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Form: وضعیت فیزیکی و آمادگی وقتی از form در این حالت استفاده می کنیم، به سطح فعلی عملکرد، مهارت و آمادگی بدنی یک فرد اشاره داریم. این وضعیت، موقتی و ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فراموش کردن Don't forget the double "l" in "I'm not sure I follow".

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطمئن ( صفت ) I'm not sure I follow. Can you say that again please?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنبال کردن I'm not sure I follow. Can you say that again please?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا I can't quite hear you. Could you speak a little louder, please?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بلندتر I can't quite hear you. Could you speak a little louder, please?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکرار She says "Could you say that again, please?", which is a polite way to ask for repetition.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنای اول آن صدای بلند ( صفت ) است اما یه حالت دیگر هم دارد به مثال زیر توجه کنید: "اینجا ( محیط اطراف ) پر از صداست" it's a bit loud in here Dan ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکرار کردن She's asking Daniel to repeat what he said.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمی از چیزی که نمی توان آن را شمرد ( مثل آب، پول، یا زمان ) به کار می رود. it's a bit loud in here Daniel could you say that again please "Can I h ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

براندازی یک حکومت The rebels tried to overthrow the government. شورشیان تلاش کردند حکومت را سرنگون کنند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"we're running out of time" این اصطلاح رو وقتی به کار می بریم یعنی هنوز زمان تمام نشده اما در حال اتمام رسیدن هست و باید زودتر کاری رو انجام بدیم H ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوشتن روی کاغذ به شکل یادداشت کردن نکته ای که نباید فراموش شود تفاوت مشخصی بین write و write down وجود دارد. Write یک فعل عمومی برای هر نوع عملیات ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دادن Mia, can you give us the key points from this meeting, please?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به درد استفاده خوردن - به درد بخور - مفید برای استفاده In a meeting, it's useful to take notes about the "key points" and "action items".

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادداشت برداشتن از به عنوان مثال نکات مهم در یک جلسه یا کلاس درس و غیره و به صورت جمع یعنی به این شکلtake notes نوشته می شود In a meeting, it's usef ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پایان جلسات یک دستور کار یا یک اقدام عملی یا چند اقدام عملی وجود دارد که افراد حاضر در اون جلسه اداری باید تا جلسه بعدی انجام بدهند به این کار می ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an action item اقدام عملی؛ کار اجرایی "Let's create a list of action items from today's discussion. " ( بیایید از بحث امروز، لیستی از اقدامات عملی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"در طولِ" یا "در حینِ" During فقط برای زمان استفاده می شود، نه مکان نشان می دهد که یک عمل یا رویداد در یک بازه ی زمانی مشخص ( مانند یک ساعت، یک روز، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته What are the key points from today's meeting? "I think you're missing the main point of what I'm saying. " ( فکر می کنم نکته اصلی حرف من را م ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلیدی What are the key points from today's meeting?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنهاد کردن Harper says "Shall we move on?" to politely suggest that they move to the next topic in the meeting.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو کلمه extra, further می توانند با یکدیگر مترادف باشند به این شکل استفاده مجزا نیز دارند "There is an extra chair in the house, and I need further ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو کلمه extra, further می توانند با یکدیگر مترادف باشند به این شکل استفاده مجزا نیز دارند "There is an extra chair in the house, and I need further ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جز حالت دورتر که یک معنی از ین کلمه هست معنی دیگر آن می شود "بیشتر"، "اضافی" یا "دیگر" در این حالت خاص، "further" می تواند تا حدی مترادف با "extr ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اضافی "Can I get an extra blanket, please?" ( می توانم یک پتوی اضافی بگیرم، لطفاً؟ ) "There's an extra seat at the table if you want to join us. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دعوت کردن Harper invites Ethan to share his ideas and opinions about the project by asking "What are your thoughts?".

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع کردن Let's begin the meeting.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

متوجه شدن "I noticed that you are a bad person. " ( من متوجه شدم که تو آدم بدی هستی. ) "Maybe you have noticed that he is a little quieter than u ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلاصه کردن - مرور کردن در جمله "We often use 'To sum up. . . ' at the end of discussions to recap the main points. "، کلمه ی recap به معنی خلاصه کرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"در پیش رو" یا "در پیش داشتن چیزی در آینده" To sum up, we have a busy month ahead. "We have a long journey ahead of us. " ( ما یک سفر طولانی در پ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خلاصه کردن \The report summarizes the key findings of the study. " ( گزارش، یافته های اصلی تحقیق را خلاصه می کند. )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

خلاصه کردن "Could you sum up the main points of the meeting for me?" ( می توانی نکات اصلی جلسه را برایم خلاصه کنی؟ ) "She summed up her whole arg ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ادامه دادن ( =continue ) ؛ پیش رفتن ( = move on ) "We have all the information we need. We can proceed with the project. " ( ما تمام اطلاعات لاز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جلو رفتن Shall we move on? "Okay, we've discussed that long enough. Let's move on to the next item on the agenda. " ( خب، به اندازه کافی درباره ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطمئن شدن, اطمینان حاصل کردن We can ask "Do you have anything to add?" to ensure everyone has a chance to speak in a meeting. "Please ensure all t ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شنیدن We've heard everyone's feedback. Do you have anything to add?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اضافه کردن We've heard everyone's feedback. Do you have anything to add?

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اتمام رسیدن یک چیز در استفاده از این فعل یک نکته وجود دارد : Run out به معنی "تمام شدن و به اتمام رسیدن" یک منبع مثل زمان یا پول و غیره است، نه "ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گزینه I think the third option works well, too.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پروژه In my opinion, the manager's responsible for this project.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسئول In my opinion, the manager's responsible for this project.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوب کار کردن؛ به خوبی عمل کردن: ( فعل ) به درستی و به صورت مؤثر کار کردن. I think the third option works well, too. "The new engine seems to wor ...