پیشنهادهای Mh (٢٤٣)
Despite=regardless=in spite of علی رغم، به رغم، با وجود
یکی از معانیش مستولی شدن، سرتاسر وجود کسی را فرا گرفتن She was consumed with guilt over what happened به خاطر ادفاقی که افتاده بود، گناه سرتاسر وجودش ...
تصرف کردن، سرتاسر وجود شخص را فراگرفتن ( خشم، حسادت، نفرت و. . . ) Seize Envy seized him حسادت سرتاسر وجودش را فراگرفت.
معنی های گسترده ای داره مطابق با جمله اجرا کردن، جعلی، کلک وحقه، وانمود کردن و. . . !Ok, game is over. You put on a weak show خب، بازی تموم شد. تو ا ...
Accredit:endow:assign:impute:attribute:ascribe نسبت دادن، وابسته دانستن، منتسب کردن، انتساب دادن
Though scorpions are the bane of my existence, rest assured the wretched thing will get the best care here اگرچه عقرب ها بلای جان من هستند، مطمئن باش ...
This is most assuredly a t rex tail این مطمئنا دم تی رکس هستش
مسائل نامربوط Why you alway try to introduce Such irrelevancies into our discussions?! Please do not ramble from one point to another چرا انقدر همیشه ...
Subjugate
Qualification=provision شرط، قید، بند Well after thinking about it, i support this plan with the provision ( qualification ) that the cost be reduced ...
به اندازه، به همان میزان/مقدار He s as much of a performing member of our troupe as any of us او به اندازه هر یک از ما یکی از اعضای مجری گروه ما است.
If they are rich and well off, they ll be less sad about losing their father اگه پولدار باشند و وضعشون خوب باشه، کمتر غصه از دست دادن پدرشون رو می خو ...
سهیم شدن در چیزی، گیر آوردن چیزی غالبا خوب Thought i d be getting in on something good here, but it turned out nothing except fatigue فکر کردم چیز خو ...
اثبات کردن، نشان دادن Fuckkk, that shit gave me a little trouble. goes to show you ve always got to stay on your toes گندش بزنننن، اون لعنتی یکم برا ...
قطع شدن Power is cut off, maybe there s gotta be a generator or sonething around here برق قطعه، شاید ژنراتور یا چیزی این اطراف باشه
صرف کردن مقداری زمان واسه چیزی، موقعی که سرت شلوغه و یه مقدار زمان واسه امری خالی می کنی I m much obliged to you my dear friend, you really went to ...
بسته به جمله معانی مختلفی داره به عنوان مثال یکی از معانیش در افتادن با کسی هستش. You re goiiiing to fucccck with me?!! You re going to fuckkk with ...
علاقه نشان دادن/داشتن I take no real interest in that monumental sculpture من هیچ علاقه ای به آن مجسمه تاریخی ندارم یا نشان نمی دهم
Snafu
I didn t mean to offend you, sorry for getting all worked up قصد رنجاندن تو رو نداشتم، متأسفم که زیادی جوش زدم.
از زمانی که، از موقعی که در انتهای جمله از اون موقع معنی می ده. He s been awaiting your return ever since i was little kid از زمانی که یه بچه کوچک ب ...
On one s conscience عذاب وجدان، احساس گناه: i don t want that matter on my conscience نمی خواهم ان موضوع وجدانم را عذاب بدهد یا ناراحت کند. I can t ...
Go overboard پا را از گلیم خود درازتر کردن، زیاده روی کردن. که البته تو این جور مواقع طرف بیشتر جوگیر و احساساتی میشه و تو امری زیاده روی می کنه که ...
عمل کردن به وعده، تا تهش رفتن، ادامه دادن و پسگیری کردن You should follow through on what you say you are going to do باید کاری که میگی می خوای انجام ...
I may have bitten off more than i could chew there شاید اونجا لقمه گنده تر از دهانم برداشتم، شاید گوه اضافی خوردم
You can't help being biased so you may as well be up front about it شما نمی توانید از متعصب بودن خودداری کنید، بنابراین چاره ای نیست که در رابطه با ...
Consolidate=integrate تلفیق/ترکیب/ادغام/همبسته/وابسته/پیوسته/منسجم/یکپارچه/مستحکم/تقویت کردن البته integrate علاوه بر معانی بالا این معنی ها رو هم می ...
Entail=imply=involve مستلزم بودن
Either way=in any case=in any event=regardless=anyway در هر صورت، به هر حال، تحت هر شرایطی البته anyway معناهای دیگه ای هم داره، مثل: اصلاً، بگذریم. ...
یکی از معانیش در صورتی که، وقتی که، در مواردی که هستش که از این جهت مترادف با in the event هستش. !!Where you are not sure, please suck it up در صورت ...
لحاظ کردن، به شمار آوردن The causes of social unrest include inadequate housing از علل نابسامانی اجتماعی می توان به مسکن نامناسب اشاره کرد. البته جم ...
مخالف با، بر علیه We are standing in opposition of antichrist, if we hope to beat them; we must be like god ما بر علیه ضد مسیحیان ایستاده ایم، اگر ا ...
جبار سفاک: ستمگر خونریز، فرمانروای بی رحم وستمگری که خیلی راحت خون می ریزه و ادم میکشه. مثل چنگیز خان مغول که هزاران لعنت و توف تو قبر منحوسش!
البته در ادامه ی کامنت قبلیم بگم که بسته به جمله، قبل از should هم می تونه if بیاد. که باز هم بستگی به جمله داره: If anyone should call, please answe ...
درک کردن، دریافتن، پی بردن I have come to see that it is my thoughts that create my life the way it is من فهمیده ام که این افکارم است که زندگی ام را ...
یکی از معنیش احیانا و اگر هستش؛ مثل should که اون هم یکی از معانیش همینه. البته اینطور متوجه شدم که اگه happen to رو بخوایم این مدلی معنی کنیم، باید ...
Many years later, as he faced the ( ( firing squad ) ) , colonel aureliano buendia was to remember that distant afternoon when his father took him to ...
فشرده کردن، خلاصه کردن . I ve tried to pack a great deal into a few words سعی کردم حرف هام رو در چند کلمه خلاصه کنم. در این جمله منظور از a great d ...
همون طور که دوستان عرض کردن، به معنای احیانا، در صورتی که و اگه هم می ده Should it come to war , we d do well to have our own endless army of dead so ...
نام یکی از soundtrack های فیلم heat 1995 که بسیار زیباست
Sorry you had to go to the trouble of fixing up our house. Here; i d like to give you sth for the repairs متاسفم که مجبور شدی برای تعمیر کردن خونمون ...
Perhaps we ll have the opportunity to cross paths at some point. good luck for the next time شاید یه روزی فرصت بشه تا با هم دیگه مواجه بشیم. تا دیدار ...
Whatever comes to pass, know that you and i will always be connected by our love, no less
I m really sorry! I tried to stop him from coming in like you asked, but he wouldn t take no for an answer واقعا متاسفم، سعی کردم همون طور که گفتی از ...
The devices aren t widely used. Because there hasn t been a lot of money funneled into their development yet از دستگاه ها به طور گسترده استفاده نمی ...
It ll only be for a brief time; so please come along فقط یه کم وقتتو می گیره، پس لطفا همراهم بیا
روی زمین دمر شدن/ خوابیدن He fell prone upon the ground and drank from the brook
Cross path=come across=stumble across/upon=bump into== happen upon همه ی این موارد به معنای مواجه شدن و برخوردن هستش که البته come across به معنی آشن ...
I would ask you to go to that land and bring tidings to me of the mother goddes statue
یکی از معانیش که دوستان گفتن لذت زیاد بردن از چیزی: Some people treat manual labor like sport; they get a kick out of hefting and hauling things ar ...