تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Scrape out To remove something from inside something else, using something sharp or hard like a knife با استفاده از شی تیز یا سخت ( مثل چاقو ) چیزی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هیچ وجه، اصلا، برای تأکید بر روی جمله ای منفی میاد. Another eyewitness, Autumn Huntera, also said that the officer said “Do you want me to hit y ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

جمله ی پوچیه و بعضی ها که خیلی داغونن زیاد همچین چیزهایی رو جار می زنن!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Run down=skim=glance نگاه اجمالی، سرسری خواندن، مرور کردن He skimmed over the list, looking for his own name He ran down the list, looking for his o ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Aspire=long for له له زدن واسه چیزی، از ته دل خواستن After years of war, the people aspire ( long for ) for a everlasting peace پس از سالها جنگ، دل م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

از نظر کیهانی، وابسته به کیهان That is unusually soon, cosmically speaking, for so massive a black hole to have come into being through stellar colla ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Come to be=come into being=to begin to exist به وجود آمدن، هستی یافتن، پدیدار شدن The story of how the university came into being is quite fascinati ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Due, in part, to You can use it to introduce a factor that is contributing to a situation or outcome وقتی می خواهیم بگوییم که عاملی در ایجاد یک موقعی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

موعد پرداخت/مقرر، سررسید، ضرب الاجل، مهلت Due=deadline

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Satanas inimical dei=satan, enemy of god جمله اول لاتین است؛که به معنای:شیطان دشمن خداوند:که با جمله ی دوم مترادف است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Satanas inimical dei=satan, enemy of god شیطان، دشمن خداوند/است. در واقع جمله ی اول یعنی satanas inimical dei لاتین هست که معنای جمله ی دیگر یعنی sa ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

At the same time=at once در آن واحد، به طور هم زمان A country that was involved in three wars at the same time ( at once )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دستکاری کردن، شیره مالیدن It's so scary to me that majorities of the populations in times where we have so much access to knowledge and information a ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرپیچی، مقابله، مبارزه More children dead. Knoth says there is no sin in such infanticide. As all are soldiers in god s army. Martyrs fallen on the ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاک، منزه، بی عیب و نقص معصوم، بی گناه More children dead. Knoth says there is no sin in such infanticide. As all are soldiers in god s army. Martyr ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معاشرت کردن، هم نشینی کردن ( مترادف با associate ) She would never dream of hanging out with such vulgar people او هرگز رویای مصاحبت و همنشینی با چ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کودک کشی، بچه کشی More children dead. Prophet knoth says there is no sin in such infanticide, as all are soldiers in god s army. Martyrs fallen on ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بهاصل قضیه پرداختن، بی معطلی و بدون اتلاف وقت سراغ اصل کار رفتن Well, well, well. i see you got right to work gathering logs خب، خب، خب. می بینم بدون ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وزن، سنگینی بلند کردن ( عمدتاً اجسام سنگین ) Some folks treat manual labor like sport; they get a kick out of hefting and hauling things around. If ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sth connected or regarded or involved with مربوط بودن/شدن I wonder if something to do with the tower itself is broken نمی دونم که آیا چیزی که به خود ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

درخواست کردن، مطالبه کردن Rights groups have renewed calls for US president joe biden to halt weapons tranfers to israel گروه های حقوق بشر مجدداً از ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

بر می گرده به، ریشه داشتن در، ردش به فلان جا یا چیز بر می گرده Rachel �Weisz was raised in the prestigious �Hampstead Garden Suburb in London, but he ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ردیابی/دنبال کردن علت یابی/علت جویی کردن رد کسی یا چیزی را پیدا کردن The police traced the missing man to chicago پلیس رد مرد گمشده را در شیکاگو پید ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مقایسه کردن، مقایسه شدن Hamas is Diminished but not deterred, Hamas is still putting up a fight after seven brutal months of war with Israel, regr ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

جای خود را به چیز دیگری دادن، عرصه را برای چیز دیگری باز کردن Hamas is Diminished but not deterred, Hamas is still putting up a fight after seven bru ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از آهنگ های فیلم scarface 1983

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bring to a head=come to a head به نقطه اوج/بحران رسیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

After a few weeks, i got to like the job better بعد از چند هفته، کم کم از شغل خوشم اومد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Succumb=submit=surrender=yieldgive in تسلیم شدن، سر فرود آوردن مردن، هلاک شدن، زایل شدن و ناپدید شدن که با لغات زیر مترادف هستش Succumb=vanish=dissip ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاری شدن، جریان بافتن . A ripple of excitement flowed up her spine موجی از هیجان در ستون فقراتش جاری شد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Cater=provide=supply فراهم/تهیه/آماده کردن، تدارک دیدن البته cater بیشتر برای طبخ غذا برای مجالس مختلف به کار می ره نیاز دیگران را برآورده کردن، ارضا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشتی کروز که کشتی تفریحی برای پولدارها هستش سفر کردن، گشت زدن، با ماشین گشت زدن یا رانندگی کردن Troy ramage, a twenty year veteran, was behind the wh ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافق بودن با، موافقت کردن، تأیید کردن He wouldn t approve of me meeting you او ملاقات من با تو رو تأیید نمی کنه. او موافق نیست که باهات ملاقات داشته ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Cardinal=primary=fundamental اصلی، اساسی، عمده، بنیادین، مهم، پر اهمیت We must become aware ( become conscious ) of the cardinal importance of roades ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آکاه شدن، پی بردن، دریافتن We must become aware of the primary importance of roads and railways ما باید به اهمیت اساسی راه ها و راه آهن ها پی ببریم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

آگاه، متوجه، هوشیار، به هوش، بیدار آگاهانه We must make a conscious effort باید با آگاهی تمام بکوشیم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

So called= alleged His alleged friend kill him به اصطلاح دوستش او را کشت.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترک کردن فارغ شدن از انجام کاری When these guys walk out the door of whatever score they re gonna take next, they re gonna have the surprise of a li ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاصل/عاید شدن To happen as a result of sth . I did ask a few questions, but nothing came of it چندتا سئوال پرسیدم، اما هیچی حاصل نشد. That s what c ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A=when i imagine million years earlier there were tremendous creatures like dinuasurs lingering on this planet, it makes me chill B=yeh, it was pr ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای بیان احتمال چیزی، ممکن بود. One second later and he would be dead یه ثانیه دیرتر می تونست به قیمت جونش تموم شه ( یه ثانیه دیرتر ممکن بود باعث ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To talk to someone about sth they have done that makes you angry, in order to try solve the problem صحبت کردن از راه بحث یا فیس تو فیس برای حل مشکلی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To have sth removed from your body عضوی را از بدن خارج نمودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دستخوش شدن، دیدن، متحمل شدن Hugh Jackman underwent significant physical transformation at the age of 55 for his role as . Wolverine هیو جکمن در ۵۵ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انقدر، انقدرها به علاوه، همچنین به خوبی ( قید ) The walls don t seem to be as reinforced as well as they should be به نظر نمی رسد که دیوارها آنقدر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Arithmetic=numbers حساب، جمع وتفریق وضرب وتقسیم، علم حساب He taught children arithmetic ( numbers ) او به بچه ها حساب یاد می داد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Commemorate= memorialize= celebrate گرامی داشتن، بزرگداشت گرفتن، یاد و خاطره کسی یا چیزی را گرامی داشتن/زنده نگه داشتن، به مناسبت A huge monument co ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معانی متعدد این لغت مربوط /وابسته بودن، بستگی داشتن، سر و کار داشتن هستش که با لغات زیر مترادفه Regard Pertain Concern Respect That which reg ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پول، منابع و. . . در اختیار /در دسترس/ قرار/اختصاص دادن Don t worry about the devices, they aren t widely used, because there hasn t been a lot of m ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای امنی رسیدن، به ایمنی رسیدن The eruption was imminent and we hurried to get to safety فوران آتش فشان در شرف وقوع بود و عجله کردیم تا به جای امن ...