تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Entail=imply=involve مستلزم بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Either way=in any case=in any event=regardless=anyway در هر صورت، به هر حال، تحت هر شرایطی البته anyway معناهای دیگه ای هم داره، مثل: اصلاً، بگذریم. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانیش در صورتی که، وقتی که، در مواردی که هستش که از این جهت مترادف با in the event هستش. !!Where you are not sure, please suck it up در صورت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لحاظ کردن، به شمار آوردن The causes of social unrest include inadequate housing از علل نابسامانی اجتماعی می توان به مسکن نامناسب اشاره کرد. البته جم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخالف با، بر علیه We are standing in opposition of antichrist, if we hope to beat them; we must be like god ما بر علیه ضد مسیحیان ایستاده ایم، اگر ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جبار سفاک: ستمگر خونریز، فرمانروای بی رحم وستمگری که خیلی راحت خون می ریزه و ادم میکشه. مثل چنگیز خان مغول که هزاران لعنت و توف تو قبر منحوسش!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

البته در ادامه ی کامنت قبلیم بگم که بسته به جمله، قبل از should هم می تونه if بیاد. که باز هم بستگی به جمله داره: If anyone should call, please answe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درک کردن، دریافتن، پی بردن I have come to see that it is my thoughts that create my life the way it is من فهمیده ام که این افکارم است که زندگی ام را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معنیش احیانا و اگر هستش؛ مثل should که اون هم یکی از معانیش همینه. البته اینطور متوجه شدم که اگه happen to رو بخوایم این مدلی معنی کنیم، باید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Many years later, as he faced the ( ( firing squad ) ) , colonel aureliano buendia was to remember that distant afternoon when his father took him to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فشرده کردن، خلاصه کردن . I ve tried to pack a great deal into a few words سعی کردم حرف هام رو در چند کلمه خلاصه کنم. در این جمله منظور از a great d ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همون طور که دوستان عرض کردن، به معنای احیانا، در صورتی که و اگه هم می ده Should it come to war , we d do well to have our own endless army of dead so ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از soundtrack های فیلم heat 1995 که بسیار زیباست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Sorry you had to go to the trouble of fixing up our house. Here; i d like to give you sth for the repairs متاسفم که مجبور شدی برای تعمیر کردن خونمون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Perhaps we ll have the opportunity to cross paths at some point. good luck for the next time شاید یه روزی فرصت بشه تا با هم دیگه مواجه بشیم. تا دیدار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Whatever comes to pass, know that you and i will always be connected by our love, no less

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I m really sorry! I tried to stop him from coming in like you asked, but he wouldn t take no for an answer واقعا متاسفم، سعی کردم همون طور که گفتی از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

The devices aren t widely used. Because there hasn t been a lot of money funneled into their development yet از دستگاه ها به طور گسترده استفاده نمی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

It ll only be for a brief time; so please come along فقط یه کم وقتتو می گیره، پس لطفا همراهم بیا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روی زمین دمر شدن/ خوابیدن He fell prone upon the ground and drank from the brook

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Cross path=come across=stumble across/upon=bump into== happen upon همه ی این موارد به معنای مواجه شدن و برخوردن هستش که البته come across به معنی آشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I would ask you to go to that land and bring tidings to me of the mother goddes statue

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانیش که دوستان گفتن لذت زیاد بردن از چیزی: Some people treat manual labor like sport; they get a kick out of hefting and hauling things ar ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربر H14 یکی از معانی کاربردی این لغت رو خوب متذکر شده؛ که میشه با دقت گوش فرا دادن: This article will keep readers hanging on to every word

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I really do love this place, and it s awesome to know there s folks who wanna keep me around من واقعا عاشق اینجام، و خیلی عالیه که افرادی هستن که می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

I may have bitten off more than i could chew there لقمه گنده تر از دهانم برداشتم، گوه زیادی خوردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همون طور که گفتم در نظر گرفتن و به حساب اوردن هم معنی می ده که معادل esteem و consider میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به حساب اورده و در نظر گرفتن هم جاهایی معنی می ده Think of us as your friend ما رو دوست خودت به حساب بیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The elevator started to rise, then slammed back down اسانسور شروع به بالا رفتن کرد، سپس با شدت و سر و صدا پایین اومد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Best for us to be patient and wait here, as difficult as that might be

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Anything that beats lying around دیالوگی از فیلم scarface 1983 که ال پاچینو خطاب به زنش این جمله رو میگه: هر کاری که باعث شه اطراف لم ندی که منظورش ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

!?Doesn t it quite so اینطور نیست؟!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I wonder if something to do with the tower itself is broken. نمی دانم ایا چیزی که به خود برج مربوط است شکسته است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

علاوه بر معانی گفته شده، عبور کردن و آمدن هم در جاهایی معنی می ده So few people come through here, i assumed you had to be the assistant i asked for. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A great many inquisitive types like me are gathering in kakariko village to investigate the strange rings falling down from skys

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

He claimed to be merely passing throuth the area, but clearly he had come to draw on my expertise او ادعا کرد که فقط می خواد از منطقه عبور کنه، اما و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Every single=each and everyobe تک تک، همه، تک به تک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

It is the start of a new week, and i hope it lives up to each and everyone of your expectations هفته جدیدآغاز شده است ( شروع یک هفته جدید است ) و امی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It is the start of a new week, and i hope it lives up to each and everyone of your expectations هفته جدیدآغاز شده است ( شروع یک هفته جدید است ) و امی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

It is the start of a new week, and i hope it lives up to each and everyone of your expectations هفته جدید آغاز شده است و امیدوارم که مطابق با انتظارا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از مراحل بازی outlast 2 جایی که شخصیت اصلی بازی رو به صلیب می کشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در بازی out last 2 به وفور این کلمه رو می شنویم And knoth said unto laird, what desirest thou in your ?wrerchedness And laied said: i desire to beho ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Happen upon=stumble uppon=stumble across=bump into==come across See someone or sth haphazard اتفاقی مواجه شدن یا برخورد کردن با کسی یا چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I can beat the ever living shit out of you and get away with that می تونم بزنم دخلتو بیارم و قسر در برم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cross paths= come across

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

. There s no more he could have done دیگه کاری از دستش بر نمی اومد دیگه کازی نمی تونست بکنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I could never let go of my dear pashmina, i love her so much

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

We shouldn t be sad, if so; our enemies would be happy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

And with that taken care of, we can move on to more serious business و با مراقبت صورت گرفته، می توانیم به کارهای مهمتری بپردازیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

واگذار/تسلیم/تقدیم کردین . I will turn it over to you