تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

این جنبشی که تو کشورای غربی راه افتاده و می بینیم که چندین ساله به عرصه سینما راه پیدا کرده و اتفاقاً تو این چند سال اخیر دارن سعی میکنن که کاراکترای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یکی از معانیش مستولی شدن، سرتاسر وجود کسی را فرا گرفتن She was consumed with guilt over what happened به خاطر ادفاقی که افتاده بود، گناه سرتاسر وجودش ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Feminism articulated the shadow side of men and the light side of women but neglected the shadow side of women and the light side of men. - Warren Fa ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Nafas خانوم. یعنی زن میتونه تو معدن کار کنه؟!!! چرا الکی بیولوژی زن و مرد رو زیر سئوال میبری؟! خودت برو ببینم می تونی یه روز تو معدن کار کنی. عمراً ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

واگذار/تسلیم/تقدیم کردین . I will turn it over to you

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

It ll only be for a brief time; so please come along فقط یه کم وقتتو می گیره، پس لطفا همراهم بیا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی متعدد این لغت مربوط /وابسته بودن، بستگی داشتن، سر و کار داشتن هستش که با لغات زیر مترادفه Regard Pertain Concern Respect That which reg ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی گفته شده، عبور کردن و آمدن هم در جاهایی معنی می ده So few people come through here, i assumed you had to be the assistant i asked for. ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

در اختیار، در کنترل به عهده a large percentage of the nation s wealth is in the hands of a very, very few people درصد عظیمی از ثروت ملت، در اختیار اف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

هدف حمله قرار گرفتن Israel is under attack, this should never have been allowed to happen. This would never have happened if i were president Trump ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

همون طور که گفتم در نظر گرفتن و به حساب اوردن هم معنی می ده که معادل esteem و consider میشه

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

این کلمه از دو بخش تشکیل شده: may که همون احتمال هستش ( possibility, probability ) و have to که الزام رو می رسونه ( necessity, obligation ) هستش. الب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Either way=in any case=in any event=regardless=anyway در هر صورت، به هر حال، تحت هر شرایطی البته anyway معناهای دیگه ای هم داره، مثل: اصلاً، بگذریم. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

I may have bitten off more than i could chew there لقمه گنده تر از دهانم برداشتم، گوه زیادی خوردم

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

محکم گرفتن/چسبیدن به نگه داشتن توجه کنید که hold onto هم به همین معنی هستش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاری نکنید که ایران به کابل تبدیل شود. . . متاسفانه ابادیس کامنتی که دادم رو ثبت نکرد اگه واقعا ذره ای شرافت دارین و عاقبت کشورمون واستون مهمه این ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Entail=imply=involve مستلزم بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

. There s no more he could have done دیگه کاری از دستش بر نمی اومد دیگه کازی نمی تونست بکنه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

لحاظ کردن، به شمار آوردن The causes of social unrest include inadequate housing از علل نابسامانی اجتماعی می توان به مسکن نامناسب اشاره کرد. البته جم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

پذیرفتن، قبول کردن پیشنهاد A:come on, taste it ?B:really?can I A: why not? I have tried a great deal to make these stupendous drinks . B:then, i ll ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یاد شدن، تصور شدن/کردن Don t you realize that you re thought of as the greatest actor متوجه نیستید که از شما یه عنوان بهترین بازیگر یاد می شود؟!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

فشرده کردن، خلاصه کردن . I ve tried to pack a great deal into a few words سعی کردم حرف هام رو در چند کلمه خلاصه کنم. در این جمله منظور از a great d ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sorry you had to go to the trouble of fixing up our house. Here; i d like to give you sth for the repairs متاسفم که مجبور شدی برای تعمیر کردن خونمون ...

پیشنهاد
١

I may have bitten off more than i could chew there شاید اونجا لقمه گنده تر از دهانم برداشتم، شاید گوه اضافی خوردم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

!?Doesn t it quite so اینطور نیست؟!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

You re going down کارت زاره، کارت ساختست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

It is the start of a new week, and i hope it lives up to each and everyone of your expectations هفته جدید آغاز شده است و امیدوارم که مطابق با انتظارا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاری نکنید که ایران به کابل تبدیل شود. . . متاسفانه ابادیس کامنتی که دادم رو ثبت نکرد اگه واقعا ذره ای شرافت دارین و عاقبت کشورمون واستون مهمه این ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اثبات کردن، نشان دادن Fuckkk, that shit gave me a little trouble. goes to show you ve always got to stay on your toes گندش بزنننن، اون لعنتی یکم برا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی موی دماغ بودن و اذیت کردن هم می تونه باشه If you give me a hard time; i ll report the police

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه جنبش و دیدگاه افراطی که خودش رو برتر از مردان می دونه و پیامش برابری نیست، بلکه برتری زن بر مرده و نادرست بودن سیستم جهانی برای زنان. تمرکز فمینیس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به درک/ جهنم هم معنی می ده جاعایی If he kills one of them, never mind losing our jobs, we d never forgives ourselves اگه یکی از اون ها رو بکشه، از دس ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی laughing my ass off=lmao

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Arithmetic=numbers حساب، جمع وتفریق وضرب وتقسیم، علم حساب He taught children arithmetic ( numbers ) او به بچه ها حساب یاد می داد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی های گسترده ای داره مطابق با جمله اجرا کردن، جعلی، کلک وحقه، وانمود کردن و. . . !Ok, game is over. You put on a weak show خب، بازی تموم شد. تو ا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انقدر، انقدرها به علاوه، همچنین به خوبی ( قید ) The walls don t seem to be as reinforced as well as they should be به نظر نمی رسد که دیوارها آنقدر ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

آگاه، متوجه، هوشیار، به هوش، بیدار آگاهانه We must make a conscious effort باید با آگاهی تمام بکوشیم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربر H14 یکی از معانی کاربردی این لغت رو خوب متذکر شده؛ که میشه با دقت گوش فرا دادن: This article will keep readers hanging on to every word

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Despite=regardless=in spite of علی رغم، به رغم، با وجود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانیش در صورتی که، وقتی که، در مواردی که هستش که از این جهت مترادف با in the event هستش. !!Where you are not sure, please suck it up در صورت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Qualification=provision شرط، قید، بند Well after thinking about it, i support this plan with the provision ( qualification ) that the cost be reduced ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Perhaps we ll have the opportunity to cross paths at some point. good luck for the next time شاید یه روزی فرصت بشه تا با هم دیگه مواجه بشیم. تا دیدار ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We shouldn t be sad, if so; our enemies would be happy

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

موافق بودن با، موافقت کردن، تأیید کردن He wouldn t approve of me meeting you او ملاقات من با تو رو تأیید نمی کنه. او موافق نیست که باهات ملاقات داشته ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطع شدن Power is cut off, maybe there s gotta be a generator or sonething around here برق قطعه، شاید ژنراتور یا چیزی این اطراف باشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جبار سفاک: ستمگر خونریز، فرمانروای بی رحم وستمگری که خیلی راحت خون می ریزه و ادم میکشه. مثل چنگیز خان مغول که هزاران لعنت و توف تو قبر منحوسش!

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

Succumb=submit=surrender=yieldgive in تسلیم شدن، سر فرود آوردن مردن، هلاک شدن، زایل شدن و ناپدید شدن که با لغات زیر مترادف هستش Succumb=vanish=dissip ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

And with that taken care of, we can move on to more serious business و با مراقبت صورت گرفته، می توانیم به کارهای مهمتری بپردازیم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمل کردن به وعده، تا تهش رفتن، ادامه دادن و پسگیری کردن You should follow through on what you say you are going to do باید کاری که میگی می خوای انجام ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به حساب اورده و در نظر گرفتن هم جاهایی معنی می ده Think of us as your friend ما رو دوست خودت به حساب بیار