پیشنهادهای Mh (٢٤٣)
Protruding=prominent=stick out برجسته، ورقلمیده، بیرون زده
یکی از معانی متعددش: به دست آوردن، کسب کردن، بیرون کشیدن اطلاعات یا چیزی از کسی یا چیزی. took three days, but i finally got something out of that c ...
کاربردcould have pp برای بیان چیزی یا کاری که توانایی یا فرصت انجام دادن آن رودر گذشته داشتیم، چلی انجام ندادیم: I could have stayed up late, but i d ...
فهمیدن، چیزی از تو مطلبی در آوردن، نظر کسی را در ابطه با چیزی یا کسی جویا شدن !?What do you make of this massage نظرت در رابطه با این پیام چیه؟! در ...
Slack=neglect=procrastinate قصور/مسامحه/سستی/تنبلی/غفلت/فروگذاری/بی توجهی کردن They slacked ( neglected=procrastinated ) so much that the constructio ...
Encomapss=involve=embrace=comprise=entail=consist of=contain=comprehend=incorporat شامل بودن، حاوی بودن، دربرداشتن، دارا بودن، متشکل بودن از، فراگرفت ...
در جمله قبلم یه اشتباهی داشتم Anyone would have lost their supper, if they had seen something like that بنده در جمله ی قبلیم گفتم if they had saw که ...
If i had been in that situation, i wouldn t even have gotten out of car اگه تو اون موقعیت بودم، حتی از ماشین پیاده نمی شدم. Anyone would have lost ...
۱ - استثمار کردن، سواستفاده کردن، بهره کشی کردن، بهره گیری کردن در حالت اسم هم معانی استثمار، بهره کشی، سواستفاده، بهره برداری و بهره گیری رو می ده. ...
چرب زبانی کردن، به واسطه چرب زبانی و خر کردن رازی یا چیزی رواز کسی در کشیدن. از این جهت تقریبا با elicit مترادفه که اون هم به معنای درکشیدن و باعث آ ...
تصاعدی، نمایی As technology advanced at an ( ( ecponential ) ) pace, so too did prosperity. . . and ultimately conflict. Before long, the entire worl ...
Tangle=entangle=embroil=involve=enmesh گرفتار کردن/شدن، درگیر کردن/شدن، دچار شدن، نابسامان شدن، مغشوش/آشفته/درهم برهم شدن. At that time our country ...
Level=wipe out با خاک یکسان کردن، ویران کردن Volcanic eruptions leveled cities فوران های آتشفشانی شهرها را با خاک یکسان کرد.
Exponent=proponent=advocate مبلغ، مروج، طرفدار، حامی Exponent=stereotype نمونه The stereotype of a teacher The exponent of a teacher نمونه ( بارز ) ...
۱ - خلاصه، مختصر، رئوس مطالب، شرح کلی Run down Abstract Summary Brief Sketch Outline Conspectus Abbreviation ۲ - مخروبه، خرابه، ویرانه، درب و داغان، ...
Come back to senses=هوشیار شدن، به هوش آمدن، حواس خود را بازیافتن When i came back to senses, i realized i d gotten next to no work done here وقتی هو ...
کنار گذاشتن، گذاشتن They put down their weapons passively and surrendered سلاح های خود را مطیعانه ( از روی تسلیم ) کنار کذاشتند وتسلیم شدند. توهین ...
یه جورایی، تقریبا My girlfriend is still kinda torn up from being dumped دوست دخترم از اینکه ترکش کردم هنوز یه جورایی ناراحته
ناراحت، آشفته و پریشان My boyfriend is still kinda torn up from being dumped دوست پسرم هنوز سر اینکه ولش کردم دلسرده.
قصد انجام کاری رو داشتن، برنامه داشتن ( going to ) ?So how are we planning on breakng into that lodge خب چطوری قراره وارد اون خونه بشیم؟ ?So how are ...
وارد شدن به مکانی بدون اجازه ( با شکستن قفل، شیشه یا. . . ) ?So how we are planning on breaking in to the lodge خب چطوری قراره داخل خونه بشیم؟! ( در ...
جمع شدن دور هم، گرد آمدی You know, it s strang feeling getting everyone together on the anniversary می دونی، حس عجیبیه جمع شدن همه در مراسم سالگرد.
در ادامه ی جوبه ی قبلیم بگم که همون جمله رو اینجوری هم می شه بیانش کرد The drunken man was staggering and took a tumble مرد مست تلو تلو می خورد و سقو ...
افت کردن، نزول کردن سقوط کردن Recently stock prices have taken a tumble اخیرا قیمت سهام افت کرده است. The drunken man was staggering and stumbled ov ...
At the mercy of= at someone s mercy unable to do anything to protect yourself from someone or something تحت سلطه ی چیزی بودن، تحت سلطه ی، زیر یوغ اسا ...
گیر کردن He might ( could ) have got stuck in traffic شاید تو ترافیک گیر کرده
بازداشت کردن، توقیف کردن The strapping military guard come to take me into custody سرباز ارتشی قدرتمند می خواد منو بازداشت کنه.
Scrape out To remove something from inside something else, using something sharp or hard like a knife با استفاده از شی تیز یا سخت ( مثل چاقو ) چیزی ...
به هیچ وجه، اصلا، برای تأکید بر روی جمله ای منفی میاد. Another eyewitness, Autumn Huntera, also said that the officer said “Do you want me to hit y ...
جمله ی پوچیه و بعضی ها که خیلی داغونن زیاد همچین چیزهایی رو جار می زنن!
Run down=skim=glance نگاه اجمالی، سرسری خواندن، مرور کردن He skimmed over the list, looking for his own name He ran down the list, looking for his o ...
Aspire=long for له له زدن واسه چیزی، از ته دل خواستن After years of war, the people aspire ( long for ) for a everlasting peace پس از سالها جنگ، دل م ...
از نظر کیهانی، وابسته به کیهان That is unusually soon, cosmically speaking, for so massive a black hole to have come into being through stellar colla ...
Come to be=come into being=to begin to exist به وجود آمدن، هستی یافتن، پدیدار شدن The story of how the university came into being is quite fascinati ...
Due, in part, to You can use it to introduce a factor that is contributing to a situation or outcome وقتی می خواهیم بگوییم که عاملی در ایجاد یک موقعی ...
موعد پرداخت/مقرر، سررسید، ضرب الاجل، مهلت Due=deadline
Satanas inimical dei=satan, enemy of god جمله اول لاتین است؛که به معنای:شیطان دشمن خداوند:که با جمله ی دوم مترادف است
Satanas inimical dei=satan, enemy of god شیطان، دشمن خداوند/است. در واقع جمله ی اول یعنی satanas inimical dei لاتین هست که معنای جمله ی دیگر یعنی sa ...
At the same time=at once در آن واحد، به طور هم زمان A country that was involved in three wars at the same time ( at once )
دستکاری کردن، شیره مالیدن It's so scary to me that majorities of the populations in times where we have so much access to knowledge and information a ...
سرپیچی، مقابله، مبارزه More children dead. Knoth says there is no sin in such infanticide. As all are soldiers in god s army. Martyrs fallen on the ...
پاک، منزه، بی عیب و نقص معصوم، بی گناه More children dead. Knoth says there is no sin in such infanticide. As all are soldiers in god s army. Martyr ...
معاشرت کردن، هم نشینی کردن ( مترادف با associate ) She would never dream of hanging out with such vulgar people او هرگز رویای مصاحبت و همنشینی با چ ...
کودک کشی، بچه کشی More children dead. Prophet knoth says there is no sin in such infanticide, as all are soldiers in god s army. Martyrs fallen on ...
بهاصل قضیه پرداختن، بی معطلی و بدون اتلاف وقت سراغ اصل کار رفتن Well, well, well. i see you got right to work gathering logs خب، خب، خب. می بینم بدون ...
وزن، سنگینی بلند کردن ( عمدتاً اجسام سنگین ) Some folks treat manual labor like sport; they get a kick out of hefting and hauling things around. If ...
Sth connected or regarded or involved with مربوط بودن/شدن I wonder if something to do with the tower itself is broken نمی دونم که آیا چیزی که به خود ...
درخواست کردن، مطالبه کردن Rights groups have renewed calls for US president joe biden to halt weapons tranfers to israel گروه های حقوق بشر مجدداً از ...
بر می گرده به، ریشه داشتن در، ردش به فلان جا یا چیز بر می گرده Rachel �Weisz was raised in the prestigious �Hampstead Garden Suburb in London, but he ...
ردیابی/دنبال کردن علت یابی/علت جویی کردن رد کسی یا چیزی را پیدا کردن The police traced the missing man to chicago پلیس رد مرد گمشده را در شیکاگو پید ...