quarters


محل سکونت، مسکن، منزل، بخش، محل اسایشگاه پرسنل علوم نظامى : محل خانه ها علوم دریایى : محله بردهاى ناو

جمله های نمونه

1. close quarters
جای تنگ و شلوغ،جای خفه

2. three quarters
سه چهارم

3. the four quarters of the world
اکناف جهان

4. at close quarters
از نزدیک،به فاصله ی کم

5. take up quarters
منزل گزیدن،خانه کردن،ساکن شدن،جا گرفتن

6. news from the highest quarters
خبر واصله از بالاترین مراجع

7. to divide the apples into quarters
سیب ها را به چهار بخش تقسیم کردن

8. he had a hard time finding suitable quarters for his family
در یافتن منزل مناسب برای خانواده اش دچار اشکال شد.

9. the soldiers were ordered back to their quarters
به سربازان دستور داده شد که به اقامتگاه خود برگردند.

10. The film was attacked in many intellectual quarters from both the left and the right, for being false or simple-minded.
[ترجمه گوگل]این فیلم در بسیاری از محافل روشنفکری هم از چپ و هم از راست به دلیل دروغگویی یا ساده‌اندیشی مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این فیلم در بسیاری از بخش های فکری هم از چپ و راست به دلیل غلط بودن یا simple مورد حمله قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This decision is seen in some quarters as a change of policy.
[ترجمه گوگل]این تصمیم در برخی محافل به عنوان تغییر سیاست تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]این تصمیم در برخی مناطق به عنوان یک تغییر سیاست دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was confined to quarters as a punishment.
[ترجمه گوگل]او را به عنوان تنبیه در یک اتاق محبوس کردند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان تنبیه در زندان محبوس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We searched in all quarters but still couldn't find it.
[ترجمه گوگل]همه جا را گشتیم اما پیدا نکردیم
[ترجمه ترگمان]همه جا را گشتیم، اما هنوز نتونستیم پیداش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Doubts were expressed in many quarters.
[ترجمه گوگل]تردیدها در بسیاری از محافل ابراز شد
[ترجمه ترگمان]شک و تردید در بسیاری از خانه ها دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Most of the officers live in married quarters .
[ترجمه گوگل]اکثر افسران در محله های متاهل زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر افسران در محل ازدواج زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The wind blew from all quarters.
[ترجمه گوگل]باد از هر طرف می وزید
[ترجمه ترگمان]باد از همه جا می وزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dwelling, residence; barracks, dormitory

پیشنهاد کاربران

Quarters is a term used to refer to a person’s living space, especially in a military context. It can also be used more broadly to describe any place where someone lives or stays temporarily.
اصطلاحی است برای اشاره به فضای زندگی یک فرد، به ویژه در محیط نظامی. همچنین می تواند به طور گسترده تر برای توصیف هر مکانی که شخصی در آن زندگی می کند یا به طور موقت می ماند استفاده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

“I need to clean my quarters before inspection. ”
A person might say, “He’s staying in temporary quarters until he finds a permanent place. ”
In a conversation about college dormitories, someone might mention, “I’m sharing quarters with three other roommates. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-place/
خانه سازمانی
پایگاه
مرکز
سکه ی کاندایی که معادل ۲۵ سنت است
در کانون زبان معادل یک چهارم
سکونتگاه، اقامتگاه

بپرس