opener

/ˈoʊpənə//ˈəʊpənə/

معنی: مفتاح، باز کن، باز کننده، گشاینده، افتتاح کننده
معانی دیگر: (شخص یا ابزار) بازکن، - گشا، اولین مسابقه (در یک سلسله مسابقات)، پیش ناورد، (نمایش و غیره) پرده ی اول، بخش اول برنامه، پیش بخش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that opens.

(2) تعریف: a device that opens bottles and cans.

(3) تعریف: the first in a series of occurrences.

جمله های نمونه

1. tin opener
(انگلیس) قوطی بازکن

2. a can opener
در قوطی بازکن

3. They are hoping to win tomorrow's opener against New Zealand.
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند در بازی افتتاحیه فردا مقابل نیوزلند پیروز شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که در مسابقه افتتاحیه فردا در مقابل نیوزلند برنده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I bought a bottle opener yesterday.
[ترجمه گوگل]من دیروز یک درب بازکن خریدم
[ترجمه ترگمان]من دیروز یه بطری باز کن خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. O'Neill won the opener on the final ball but was then hit with breaks of 7 60 and 5
[ترجمه گوگل]اونیل در توپ پایانی توپ اول را برد اما سپس با بریک های 7 60 و 5 ضربه خورد
[ترجمه ترگمان]اونیل در مسابقه نهایی برنده شد اما پس از آن با شکست ۷ و ۵ ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The little gear lever feels like a tin opener on a string of cables.
[ترجمه گوگل]اهرم دنده کوچک مانند یک درب بازکن روی یک رشته کابل است
[ترجمه ترگمان]اهرم کوچک چرخ دنده مانند یک شروع کننده بازی روی یک رشته کابل ها احساس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the season opener, they held the Giants to 6yards during a 35-0 Dallas shutout.
[ترجمه گوگل]در آغاز فصل، آنها جاینتز را تا 6 یارد در جریان بسته شدن دالاس 35-0 نگه داشتند
[ترجمه ترگمان]در فصل اول، آن ها تیم Giants را برای ۶ متر در طول یک shutout ۳۵ - ۰ دالاس نگه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the opener, the action is believable, and the effects sharp.
[ترجمه گوگل]در بازکن، عمل باورپذیر است، و اثرات تیز
[ترجمه ترگمان]در بازی اول، این عمل باورکردنی، و اثرات تیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is a natural opener, and Paul Terry has dropped down the order to accommodate him.
[ترجمه گوگل]او یک بازکننده طبیعی است و پل تری دستور پذیرش او را رد کرده است
[ترجمه ترگمان]او یک شروع کننده بازی طبیعی است، و پاول تری دستور داده است تا او را جا به جا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jones scored the opener.
[ترجمه گوگل]جونز گل اول را زد
[ترجمه ترگمان]جونز بازیکن آغازکننده را به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Had he not been followed as a Surrey opener by Jack Hobbs, then perhaps he would be better known to posterity.
[ترجمه گوگل]اگر جک هابز او را به عنوان بازکننده ساری دنبال نمی کرد، شاید برای آیندگان بیشتر شناخته می شد
[ترجمه ترگمان]اگر او را یکی از سوری ویل Hobbs تعقیب نکرده بود، پس شاید بهتر از آن با آیندگان آشنا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Opener David Smith led the run chase with 82 and was given crucial support by Martin Speight who chipped in with 3
[ترجمه گوگل]دیوید اسمیت بازکننده با 82 بازی را رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]بازیکن آغازکننده تیم Opener دیوید اسمیت با ۸۲ ران مسابقه را رهبری کرد و از طرف مارتین Speight حمایت حیاتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Hollywood Bowl dedicated its July 6 season opener to him.
[ترجمه گوگل]هالیوود کاسه افتتاحیه فصل 6 جولای خود را به او اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]تیم هالیوود مسابقه افتتاحیه ۶ ژوئیه خود را به او اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One week before their season opener, the Raiders acknowledged two painful slices of reality Sunday.
[ترجمه گوگل]یک هفته قبل از شروع فصل، Raiders دو بخش دردناک از واقعیت را در یکشنبه تایید کرد
[ترجمه ترگمان]یک هفته قبل از آغاز فصل آن ها، مهاجمان دو تکه دردآور از واقعیت روز یکشنبه را تایید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You can only open a tin of food with a tin opener.
[ترجمه گوگل]شما فقط می توانید یک ظرف غذا را با درب بازکن باز کنید
[ترجمه ترگمان]تو فقط می تونی یه قوطی غذا رو با یه قوطی باز کن باز کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مفتاح (اسم)
key, keynote, passkey, keyword, opener

باز کن (اسم)
opener

باز کننده (اسم)
opener

گشاینده (اسم)
opener

افتتاح کننده (اسم)
opener

تخصصی

[نساجی] دستگاه حلا جی - باز کننده- (زننده)

انگلیسی به انگلیسی

• tool used to open; one who opens

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : open
✅️ اسم ( noun ) : open / opener / opening / openness
✅️ صفت ( adjective ) : open / opening
✅️ قید ( adverb ) : openly

بپرس