تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل انگلیسی: solutions manual

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاپوش چوبی؛ گالش چوبی؛ کفش چوبی؛ پاتِن در قرن هجدهم، کفش های شیک زنانه معمولاً با رویه ای از ابریشم نقش دار یا زربفت بر روی آستر نازک چرمی ساخته می ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کُتِ رسمی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه سه گوش این کلاه در قرن هجدهم در اروپا رایج بود و در دهه ی 1800 از مُد افتاد. کلمه های دیگری نیز برای اشاره به این کلاه در زبان انگلیسی به کار ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه سه گوش این کلاه در قرن هجدهم در اروپا رایج بود و در دهه ی 1800 از مُد افتاد. کلمه های دیگری نیز برای اشاره به این کلاه در زبان انگلیسی به کار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه پیشنهادی من: صداقت انتخاباتی تعریف: به رعایت انصاف، صداقت و امانت در انتخابات اشاره دارد. هدف از صداقت انتخاباتی برگزاری انتخاباتی آزاد و منصف ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقلب انتخاباتی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقلب انتخاباتی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروهی مشتکل از پنج نفر یا گروه پنجگانه.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ممکن است این عبارت را در آثار ادبی ببینید. عبارتی فرانسوی است به معنای ( بسیار خب ) ، ( خیالتان راحت ) ، ( باشد ) . معادل انگلیسی آن All right است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "patronne" به معنای زنی است که مالک یا مدیر یک مؤسسه مانند هتل، رستوران یا بار است. این کلمه همچنین می تواند به معنای حامی زن ( یا همان قدیسه ) ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای نوشیدنی ای است که از ترکیب کنیاک و آب تهیه می شود. این نوشیدنی در اوایل قرن بیستم بسیار محبوب بود. در اینجا، “fine” به نوعی براندی، به ویژه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بال موزت یک سبک موسیقی و رقص فرانسوی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در پاریس محبوب شد. این سبک در محله های کارگری پاریس شکل گرفت و در ا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این ترکیب فرانسوی را ممکن است در آثار ادبی ببینید. به این معنی است: ( نمی دانم ) ، ( اطلاعی ندارم ) ، ( نمی شناسم ) .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راننده تاکسی، تاکسی ران، درشکه چی این کلمه درواقع فرانسوی است و مشتق شده از کلمه coche است به معنای تاکسی یا درشکه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. نرمی، انعطاف پذیری 2. ملایمت، لطافت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مجموعه، نمونه آثار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در کارها یا پروژه های گروهی به شخص یا اشخاصی گفته می شه که همکاریشون با دیگر اعضای گروه کمه و یا حتی اصلاً هیچ همکاری ای نمی کنن. برای همین، در آخر پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روال بودنِ کار، رونق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکاندنِ خاکستر سیگار. He knocked the ash from his cigarette. او خاکستر سیگارش را تکاند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[اجاقِ برقی] صفحه

پیشنهاد
٠

بازده خوب، پاداش مناسب، نتیجه مطلوب

پیشنهاد
٠

عرق کسی را در آوردن دمار از روزگار کسی درآوردن میدان را بر کسی تنگ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اجازه استفاده چیزی را به دست آوردن اختیار چیزی را به دست آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. عمق، ژرفا؛ عظمت، وسعت؛ حدت، شدت 2. اندیشه ژرف، حکمت، خرد 3. احاطه، تبحر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

قاطعانه با قاطعیت به طورِ قطع آشکارا به وضوح به نحوِ بارزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. به طورِ رمانتیکی، به طرزی رمانتیک 2. به طورِ عاشقانه ای، عاشقانه 3. با حالتی رویایی، به طورِ خیال انگیزی، به طرزِ دلربایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( به طعنه ) آدمِ مرفه ستیز، آدمِ ضدِ ثروت، آدمِ مردمی نما، خَلقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( به طعنه ) مرفه ستیزی، ضدیت با طبقه ثروتمند، مردمی نمایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتشین مزاجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خشمگینانه خشم آلود غضب آلود با خشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با شک و تردید با دودلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به طورِ مقاومت ناپذیری به طرزِ غیر قابل کنترلی به شدت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طورِ نامربوطی به طورِ بی ربطی بی مناسبت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طرزِ علاج ناپذیری به طورِ چاره ناپذیری به صورتی درمان ناپذیر به طورِ غیر قابل جبرانی به نحوِ جبران ناپذیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرخوشی، بی خیالی، شنگولی، شاد و شنگول بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با حالتی شاد، شاد و شنگول، بی خیال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( به تحقیر ) آدمِ دورو، آدمِ مزور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با رنگ های تند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. به رنگِ قرمز 2. به طرزِ هولناکی، به طرزِ وحشتناکی، به طرزِ تکان دهنده ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طرزِ مطبوعی، به صورتی دلپذیر، خیلی زیبا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرفتار غمِ فراق، فراق زده، اسیرِ هجران، مهجور؛ دل سوخته، دل شکسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حراف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پُرگویی، پرحرفی، وراجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با پرحرفی، با پُرگویی، با وراجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[لباس] به تن آزاد بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. [بستن، گرفتن و غیره] شُل، شُل و وِل؛ آزادانه 2. با مسامحه، بدونِ دقتِ زیاد، به طورِ سرسری 3. تقریباً، کمابیش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( گیاه شناسی ) کُرکِ شکاعی، کُرکِ خارِ پنبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حرف خصوصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روشن شده با نور لامپ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گذاشتن که چیزی بیفتد؛ ( مجازی ) [حرف، راز] از دهانِ کسی پریدن، گفتن، فاش کردن، رو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی تقصیر، بی ایراد، بی عیب، عاری از خطا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طرزی غیر قابل سرزنش؛ به طرزی بی نقص، بدونِ ایراد، بدونِ خطا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

1. اهلِ فکر، اهلِ اندیشه، متفکر 2. متفکرانه، اندیشمندانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ماتم گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پای کَن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این ترکیب رو حین ترجمه یک متن زیست شناسی دیدم و فهم و ترجمه اش برام خیلی دشوار بود. آن چه که فهمیدم رو در اینجا می نویسم. اگر معادل ها یا تعریف های د ...

پیشنهاد
٠

پروتئین کیناز فعال شده با میتوژن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیناز چسبندگی موضعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چسبندگی موضعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لانه زنبور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قوزی، قوزدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پر فراز و نشیب پر از بلندی و پستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( ادبی ) هجویه، هجو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

قسمت قسمت، بخش بخش؛ جزوه جزوه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به لهجه ای که کلمه ها و جمله ها در اون روشن و دقیق بیان می شن می گن: Cut - glass accent می شه گفت: لهجه خوش آهنگ لهجه بی عیب و نقص لهجه شفاف و شمرده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسابقه ی هواپیمابری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورزش های با وسایل چرخ دار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازی های محوطه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این واژه با املای اشتباه ثبت شده. این کلمه رو سرچ کنید: Perdition

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

روش تحقیق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. ناهماهنگی، اختلاف ( میان حرف و عمل ) ۲. بی اعتباری، عدم اعتبار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاسخ دادن جواب دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی یا کسی گواه بر چیزی بودن مثال: The improved condition of economy of our country bears testimony to the successful labors of the goverment. ترج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. ( در روزنامه، مجله ) اهم مطالب، چکیده ی مقاله ۲. ( کتاب، لغت نامه ) سرصفحه؛ پاصفحه ۳. ( سیاسی ) شعار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جایگاه ارکستر جایگاه نوازندگان ( در فضای باز )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سردسته، رهبر باند، رئیس گروه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خودکارگردانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاهراه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاسه و کوزه ی کسی را به هم زدن نقشه ی کسی را نقش بر آب کردن برنامه های کسی را خراب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در شگفت ماندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به انگلیسی: Dedollarization دلارزدایی، حذف دلار، کنار گذاشتن دلار اشاره به فرایندی داره که طی آن، برخی از کشورها در تلاشند وابستگی خود را به دلار ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با قضا کارزار نتوان کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دایرکتوری ریشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

( در کامپیوتر ) پوشه دان، دایرکتوری تو سایت های بزرگ برای مرتب سازی کُد، صفحات هر بخش متفاوت از سایت رو توی یه پوشه ی جدید قرار می دن. پوشه های یه ...

پیشنهاد
٠

مکان یاب منبع یکسان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عنصر اچ تی ام ال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به آدمی گفته می شه که یه شریک زندگی داره. اما معلوم نیست کی ازدواج کنن. گاهی هم اصلاً هیچ قصد و نیتی برای ازدواج ندارن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پَپه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در حالت قیدی هم میاد: زیرکانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مردی به نام اُوِه کتابی از فردریک بکمن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کیفیتِ به شدت پایین کیفیتِ افتضاح کیفیتِ فوق العاده بد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( غذا ) بی نمک، بی مزه، بدون چاشنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سوخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بدن پرستی، تن پرستی، تن ستایی

پیشنهاد
٠

اختلال رفتار جنسی اجباری ( به اختصار CSBD )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کار عمیق کتابی هم به همین نام هست که کال نیوپورت نوشته. ایده ی اصلی کتاب اینه که ما دو نوع کار داریم؛ یکی کار عمیق و دیگری کار غیرعمیق. نویسنده در ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کم، اندک، انگشت شمار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان ترکی استانبولی معنی: بلیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زبان ترکی استانبولی معنی: لیوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( زبان ترکی استانبولی ) معنی: ماهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان ترکی استانبولی "آرابا" تلقظ می شود. معنی: اوتوموبیل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان ترکی استانبولی "آنه" تلفظ می شود با تشدید بر روی حرف نون. معنی: مادر، مامان، مامانی، مامی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دلارزدایی، حذف دلار، کنار گذاشتن دلار اشاره به کشورهایی داره که در تلاشند وابستگی خود را به دلار ایالات متحده به عنوان اندوخته ارزی، واسطه تبادل یا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هنردرمانیِ انتزاعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هنر کانکریت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هنر غیرعینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

فکر می کنم بهترین معادل برای این واژه این باشه: غیرعینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Internal control

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

The Board of Directors

پیشنهاد
٠

The Statement of Changes in Equity

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جریان های نقدی

پیشنهاد
٠

من جایی به این صورت هم دیدم: تغییرات در حقوق مالکانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کوچ گردی دیجیتالی

پیشنهاد
٠

صورت سود و زیان

پیشنهاد
٠

The Statement of Profit and Loss

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

صورت وضعیت مالی

پیشنهاد
١

Balance Sheet

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Financial Statement

پیشنهاد
٠

Independent Auditor's Report

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. [قابل شمارش، غیر قابل شمارش] ۲۶امین و آخرین حرف از الفبای انگلیسی ۲. [جمع] ( انگلیسی آمریکای شمالی، غیر رسمی، طنزآمیز ) خواب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جوخهٔ ناشی جوخهٔ بی عرضه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( کسی ) غیبش زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفت: ۱. نامرتب، به هم ریخته، آشفته، ژولیده ۲. غلط، برخطا قید: ۳. خطا، غلط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطا رفتن، بد از آب درآمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شکاندان قیمت، شکستن قیمت، پایین آوردن قیمت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

بدیهی، متعارف، آشکار، معلوم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

۱. اصل اولیه؛ اصل بدیهی ۲. اصل متعارف ۳. ( منطق ) اصل موضوع پ. ن: متوجه نمی شم آخه چرا یه عده اصرار دارن به جای اصل متعارف یا اصل بدیهی بگن بن داشت! ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

خط تقارن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

محورِ میان دو چرخ اتومبیل، اکسل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

( در هند و پاکستان ) دایه؛ لَلِه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

آرای موافق، موافقان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

( در اسکاتلند و شهرستان ها ) بله، آری؛ ( در جواب فرمان ) بله قربان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( شهر ) ایرشایر واقع در اسکاتلند ( نوعی گاو ) گاوِ ایرشایر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

طب آیورودا نوعی طب باستانی و کهن هندی که برای درمان بیماری ها از غذا، گیاهان و تمرین های تنفسی استفاده می کند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( گیاه ) آزاله؛ بوتهٔ آزاله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آبی رنگی، رنگِ آبی، رنگِ لاجوردی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

صفت: ۱. لاجوردی، نیاگون، نیلی، کبود اسم: ۲. آسمانِ آبی ۳. آبیِ آسمانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

ساعت آخرالزمان، ساعت روز قیامت ساعت آخرالزمان نمادی است که هرساله نشان می دهد چقدر تا فجایع آخرالزمانی زمان مانده است. این ساعت در سال ۲۰۲۳ پیرو خطر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

روان شاد، شادروان، مرحوم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تأسف آمیز، اسف بار، حاکی از پشیمانی، حاکی از تأسف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خلنگ زار، بوته زار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مَغربی؛ عربِ مَغربی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

کمک حافظه، یادآورنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. کنفِ مانیل ۲. سیگارِ برگِ مانیل ۳. ( با حرف کوچک ) کاغذِ پاکتی، کاغذِ بسته بندی، کاغذِ مانیل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کاغذ پاکتی، کاغذ بسته بندی، کاغذ مانیل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قابلیت کنترل، کنترل پذیری؛ اداره پذیری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مقدم بر همه چیز بودن، بیشترین اهمیت را داشتن

پیشنهاد
١

اولین بار نیست و آخرین بار هم نخواهد بود.

پیشنهاد
٣

برای اولین و آخرین بار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

همان بارِ اول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در نظر اول، در بادی امر، با نگاه اول، با نظر اول، در همان نظر اول، در نخستین نگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در نظر اول، در بادی امر، با نگاه اول، با نظر اول، در همان نظر اول، در نخستین نگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( بیشتر به صورت جمع می آید ) اصولِ اولیه

پیشنهاد
١

در اولین فرصت، هر چه زودتر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به عنوان صفت: اول، نخست، یکم؛ اولین، نخستین، یکمین، یِکُمی به عنوان قید: ۱. اول، نخست، پیش از همه ۲. ( برای ) اولین بار، نخستین بار به عنوان اسم: ۱ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

( محاوره ) ۱. [شخص] کشتن، از پا درآوردن؛ دخل . . . را آوردن؛ مورد حمله قرار دادن، زدن؛ بیهوش کردن ۲. از بین بردن، نابود کردن، داغون کردن ۳. ( تلویزی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. ( محاوره ) مسخره، مضحک؛ عجیب و غریب، خُل ۲. دلقک، لوده، آدمِ مضحک؛ آدم عجیب و غریب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

زامبیایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. حساب کردنی، شمارپذیر، برآوردکردنی، قابل اندازه گیری، قابل محاسبه ۲. قابل اطمینان، باورکردنی، باورپذیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. [سنگ آهک] پختن، آهک کردن ۲. ( شیمی ) تکلیس کردن؛ اکسیدن ۳. سوزاندن و خاکستر کردن ۴. [سنگ آهک] پخته شدن، آهک شدن ۵. ( شیمی ) تکلیس شدن؛ اکسیده شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. آهک پزی، آهک سازی ۲. ( شیمی ) تکلیس؛ تشویه ۳. احراق، سوزاندن و خاکستر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. آهکی کردن ۲. آهکی شدن؛ تصلب پیدا کردن؛ سفت شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آهکی شدگی، تصلب پیداکردگی، تصلب، سفت شدگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

[واقعه، تصمیم] مصیبت بار، پربلا، فاجعه انگیز؛ [شخص] مصیبت زده، فلاکت زده؛ بدبخت، بیچاره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. ( شیمی ) کالامین، سنگ توتیا ۲. لوسیونِ کالامین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( گیاه ) کدوی قلیانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. کیک؛ شیرینی؛ کلوچه ۲. کتلت، شامی ۳. [صابون، یخ، شکلات و غیره] قالب ۴. با لایه ای از . . . پوشاندن ۵. سفت کردن، خشک کردن؛ [خون] لخته کردن، دلمه کرد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تملق، چاپلوسی، مداهنه؛ زبان بازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

با زبان بازی . . . را راضی کردن، با چرب زبانی . . . را متقاعد کردن؛ زیر پای . . . نشستن؛ هندوانه زیر بغل . . . گذاشتن؛ گول زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( کاربرد قدیمی ) پست، زبون؛ بزدل، جبون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. ( نظامی ) صندوق مهمات؛ ارابه مهمات ۲. ( معماری زیرآبی ) صندوقه هوا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( به عنوان نشانه در راه و غیره ) سنگ چین؛ ( روی قبر ) سنگ نشانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. زیرکی، موذی گری؛ کم حرفی، توداری، رازداری ۲. احتیاط کاری، احتیاط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. زیرکی، موذی گری؛ کم حرفی، توداری، رازداری ۲. احتیاط کاری، احتیاط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( محاوره ) ۱. تودار، آب زیر کاه؛ کم حرف؛ مرموز، موذی ۲. محتاط، محافظه کار؛ دست به عصا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جبّه، قبا، قفتان؛ پیراهن ( زنانه ) ، کفتان، پیراهن عربی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( ادبیات، در میانِ مصراع ) سکته ملیح، درنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. چهارچوب، کادر، استخوان بندی ۲. ( حقوق ) ( افسران ) کادر ۳. کادر رهبری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طفیلی، انگل، گدا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

گدایی کردن؛ تلکه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. دانشجوی دانشکده افسری ۲. کارآموز، شاگرد ۳. ( در خانواده ) پسر کوچک، برادر کوچک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[صدا، گفتار] وزن؛ آهنگ؛ افت و خیز، فراز و فرود؛ ( موسیقی ) کادانس، فرود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

( گلف ) ۱. کوله کش ۲. وسایلِ بازی را حمل کردن، کوله کشی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[شخص] نانجیب، نالوطی، نامرد؛ [رفتار] بی شرمانه، پست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مردنی، تکیده، وارفته؛ مثل میت؛ رنگ پریده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم پست؛ آدم بی سر و پا؛ ولگرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جسد، نعش، میت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. ( در گفتار و گفتگو ) تنافرِ آواها، تنافرِ الفاظ، ناهمگونی؛ بدآوایی؛ ( موسیقی ) ناموزونی، ناهماهنگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. [صداها، الفاظ] متنافر، ناهمگون؛ بدآوا؛ ( موسیقی ) ناموزون، ناهماهنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. [مرغ] قُدقُد؛ [شخص] قاه قاه؛ [سخن] پرت و پلا ۲. [مرغ] قدقد کردن؛ [شخص] قهقه زدن، پرت و پلا گفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. [سند، نامه] مُهر؛ مُهرِ تأیید ۲. نشان اصالت؛ علامت مرغوبیت ۳. ( در داروسازی ) کاشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. ( برای اسلحه، آذوقه ) مخفیگاه، نهانگاه؛ ( در مخفیگاه ) آذوقه؛ اسلحه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. ( در کشتی ) آشپزخانه ۲. ( در آمریکا، در قطار باری ) واگن خدمه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه ) همگی، همه اشان، همه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

راننده تاکسی، تاکسیران؛ درشکه چی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قطار کابلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( دریانوردی ) کابل = واحد اندازه گیری مسافت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کابل کشی، کابل گذاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. کابل؛ سیم؛ طناب؛ مفتول، طناب فلزی؛ [لنگر] زنجیر ۲. تلگراف، تلگرام ۳. تلگراف زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱. قفسه، کابینت ۲. ( در رادیو، دستگاه های صوتی ) جعبه ۳. هیئت دولت، هیئت وزرا، کابینه ۴. ( کاربرد قدیمی ) اتاق خلوت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قایقِ تفریحی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مستخدم کشتی خدمتکار کشتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. [کشتی، هواپیما] کابین ۲. کلبه ( چوبی ) ؛ ( در راه آهن ) اتاقکِ سوزنبان، سوزنبانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ورزش میل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( محاوره ) تاکسیران، راننده تاکسی؛ درشکه چی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. کلم پیچ، کلم برگ؛ کلم قرمز ۲. ( در بریتانیا، محاوره، به طعنه ) آدم بی بو و خاصیت، آدم منفعل؛ ( آدمِ ) عقب مانده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. کاباره ۲. برنامه؛ بَزم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. دسیسه، توطئه؛ تبانی ۲. ( سیاست، مذهب و غیره ) دار و دسته، باند، فرقه، دسته ۳. دار و دسته تشکیل دادن، فرقه تشکیل دادن ۴. دسیسه کردن، توطئه چیدن؛ تب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. تاکسی ۲. درشکه ۳. [در اتوبوس و قطار] جایگاه راننده ۴. [در کامیون] اتاقِ جلو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ظهر شدنِ تدریجی، پدید آمدنِ تدریجی؛ روشن شدنِ تدریجی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. دو هفته یک بار، پانزده روز یک بار، هر از پانزده روز ۲. دو هفتگی، پانزده روزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دو هفته، پانزده روز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

طالع بینانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

متکبرانه، نخوت آمیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"بازار کرایست کیندلز" یا "بازار فرزندان مسیح" نوعی بازار کریسمس که سالانه در نورنبرگ آلمان برپا می شود. زمان برگزاری آن معمولاً در حین جشن ظهور مسیح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

"دوستدار زبان" یا "شیفته ی زبان" این واژه برای کسی استفاده می شود که به "زبان" علاقه ی بسیاری دارد. گاه گمان می شود این اصطلاح فقط به کسانی اطلاق می ...

پیشنهاد
٢

"بین المللی گرایی لیبرال" یک دکترین سیاست خارجه که بر دو نکته تأکید دارد. اول آنکه سازمان های بین المللی باید توافق هایی چندجانبه ( multilateral ) ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

"نازی زدایی کردن" پاکسازی ایدئولوژی نازیسم از حوزه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور. این ابتکاری بود که نخستین بار متفقین در جنگ جهانی برای از بی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

"نازی زدایی" به زبان آلمانی: Entnazifizierung این عبارت توصیف کننده ی ابتکار متفقین برای از بین بردن ایدئولوژی نازی از جامعه، فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"فنلاندسازی" یا "فنلاندیزاسیون" به فرایندی گفته می شود که در آن کشوری قدرتمند، کشور کوچک تر همسایه ای را مجبور می سازد تا از سیاست خارجه ی پیشین خود ...

پیشنهاد
١

"گفت وگوی چهارجانبه ی امنیتی" گفت وگویی استراتژیک میان کشورهای ایالات متحده، ژاپن، استرالیا و هند که باعث حفظ و تداوم مذاکرات کشورهای عضو می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"وادی شهبانوان" ناحیه ای در مصر که همسران فراعنه در آن جا به خاک سپرده می شدند. به آن "تا - ست - نفرو" هم می گفتند که یعنی "جایگاه زیبایی".

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"ایزتنوفرت" به معنای "ایزیس زیبا" یکی از همسران سلطنتی رامسس کبیر، فرعون مصری، بود. او همچنین مادر "مرنپتاه" بود که وارث تاج و تخت رامسس می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"نفرتاری" ملکه ی مصر و نخستین همسر از همسران سلطنتی رامسس کبیر. او یکی از شناخته شده ترین ملکه های مصری است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"پر - رامسس" به معنای "خانه ی رامسس" پایتخت جدیدی که فرعون دودمان نوزدهم مصر، رامسس کبیر، در قنتیر شهری در نزدیکی اواریس تأسیس کرد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"معبد رامسیوم" این معبد، معبدِ وداعِ رامسس کبیر است. در شهر مردگان تبای واقع در مصر عُلیا قرار گرفته است، در غرب رود نیل و آن سوی شهر امروزی الاقصر. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"دلتای نیل" ناحیه ای است در مصر که رود نیل در آن جا به دریای مدیترانه می ریزد. این ناحیه یکی از وسیع ترین دلتاهای جهان به شمار می رود؛ از اسکندریه د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"رامسس دوم" یا "رامسس کبیر" رامسس یعنی "رَع او را زاییده است". این فرعون مصری از ۱۳۰۳ تا ۱۲۱۳ ق. م زیست. او سومین فرعون از دودمان نوزدهم مصر بود. از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

"شبدر سیاه" یا "بلک کلوور" نام ژاپنی: ブラッククローバー نویسنده: یوکی تاباتا ژانر: ماجراجویی، فانتزی دسته: شونن ( سبکی از مانگا و انیمه که مخاطب آن معمولاً پ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"دُواج کتاب مقدس" یا "لحاف کتاب مقدس" اثر هنری پارچه ای که توسط "هریت پاورز"، زنی آمریکایی - آفریقایی، خلق شده است و نشان دهنده ی صحنه ها و طرح هایی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"دُواج مصور" یا "لَحاف مصور" "دُواج مصور" یک اثر هنری پارچه ای است که از سال ۱۸۹۵ تا ۱۸۹۸ توسط "هَریِت پاورز" خلق شد. این اثر هنری در موزه ی هنرهای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

"غلط رسانی" یا "دروغ رسانی" اطلاعات نادرستی که ساختن آن ها عمدی نبوده است و نمی توان شخصی را مسئول ایجاد این نوع اطلاعات دانست. برای مثال، بسیاری از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"جزیره ی بورنئو" سومین عضو از بزرگ ترین جزایر دنیا و هم چنین بزرگ ترین جزیره در آسیا. در مرکز جغرافیاییِ ناحیه ی دریایی شرق آسیا قرار دارد. در شمال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سه گانه "کودکی، نوجوانی، جوانی" ( ۱۸۵۲ - ۱۸۵۶ ) نخستین اثر لئو تولستوی است که به گونه ای خودزندگی نامه محسوب می شود. تولستوی این سه گانه را در سن ۲ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

"بازی جمع جبری صفر" نوعی تئوری بازی که مطابق آن، در یک بازی ( اندرکنش اجتماعی ) ، هر اندازه یک طرف به دست آورد، طرف دیگر به همان اندازه از دست می د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

"لا کامپانِلا" این عبارت در ایتالیایی یعنی "زنگ کوچک" و نامی است که فرانتس لیست به موومان سوم از ویولن کنسرتوی شماره ۲ نیکولو پاگانینی، ویولن نواز ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

"دیپلماسی گرگِ جنگجو" گونه ای از دیپلماسی قهری است که توسط دیپلمات های چینی در دولت" شی جین پینگ" اتخاذ شده است. این اصطلاح از فیلم اکشنی به همین ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شورای دولتی ( در چین )

پیشنهاد
٠

نیروی پلیس مسلح خلق چین

پیشنهاد
٠

ارتش آزادی بخش خلق ( در چین )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فلسفه ورزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مارکسیسم نظریه ای اقتصادی و سیاسی است که به بررسی معایب ذاتی کاپیتالیسم ( یا سرمایه داری ) پرداخته و به دنبال یافتن جایگزینی برای آن است که به آن "سو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گریم دارک به داستان فانتزی آخرالزمانی ای گفته می شه که دارای فضاهایی ترسناک، حوادث خشونت بار و چشم اندازی تاریک به سرنوشت بشریت است. این واژه معادل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یک گروه یا تیمِ اثرگذار و کارآمد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بدون هدف، فقدان یک مسیر مشخص در زندگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برهان هستی شناختی این برهان نخستین بار توسط قدیس اَنسِلم در راستای اثبات وجود خدا بیان شد. برهان های هستی شناختی عبارتند از این استدلال که چون چیزی ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برهان علامت تجاری این برهان توسط رنه دکارت در باب اثبات وجود خدا ابداع شد. این برهان بیان می کنه که ما می دونیم خدا وجود داره چون او از قبل مثل صنعت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیکتوسکشوآل یا فیکشن گرایی به کسی می گویند که به شخصیت های داستانی یا فیکشن ها گرایش جنسی و عاطفی دارد و در اواسط سال ۲۰۱۰ باب شد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آندروسکشوآل یا مردگرایی یا مردانه گرایی این اصطلاح در سال ۱۹۹۷ درست شد و به کسانی اشاره دارد که فارغ از هویت جنسی شان، به مَردانگی یا نَرینگی گرایش ج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوواسکشوآل یا تجدیدگرایی این اصطلاح به کسانی اطلاق می شه که گرایش و هویت جنسی شون مدام تغییر می کنه و ثبات نداره. این اصطلاح در اواخر سال ۲۰۱۴ باب شد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آتوسکشوآل یا خودگرایی یا خویش گرایی یعنی داشتن گرایش جنسی به خود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسکولیوسکشوآل یا غیردوگانه گرایی گرایش جنسی به کسانی که به عنوان جنسیت غیرباینری یا غیردوگانه یا کوئیر شناخته می شوند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایموجی برج حوت ♓ این ایموجی به برج حوت، دوازدهمین برج فلکی از دایرةالبروج اشاره دارد و معمولاً این ایموجی رو زمانی می بینید که اشخاص تولد خودشون رو ج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضد ماسک به کسانی گفته می شه که در دوره شیوع کرونا از مساک زدن خودداری کردند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دُوج کوین یا دوژکوین یک ارز دیجیتال از گونه رمزارز است که برای نخستین بار در سال ۲۰۱۳ معرفی شد. برای این رمزارز از تصویر یک سگ ژاپنی از نژاد شیبا این ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

میم سازی فرایند ساختن میم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مومیایی کننده حنوط کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملاً مطابق با نسخه اصلی واو به واو مشابه نسخه اصلی یک اثر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. ( مربوط به ) کشیش، ( مربوط به ) کشیشان، کشیشی ۲. کشیش مانند، کشیش وار، کشیش گونه، کشیش مآبانه ۳. راهبانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

"حیوانِ درمانی" یا "حیوانِ روان درمانی" به حیوانی گفته می شود که در پروسه روان درمانی به عنوان عاملی کمک کننده از لحاظ فیزیکی و عاطفی به کار برده می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سفرهراسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ژرموفوب یا میکروب هراسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هنر "زَردوزی" الگوهای زردوزی شده بر روی لباس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

حشره کش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل فارسی: "خشک سالی بزرگ" یا "مِگاخشک سالی" به خشک سالی ای گفته می شه که تا دو دهه یا بیشتر طول می کشه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به اشخاصی گفته می شه که مخالف واکسینه شدن هستن. خصوصاً والدینی که نمی خوان بچه هاشون واکسینه شن. معادل فارسی: "ضدواکسن"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به کسانی گفته می شه که به واکسن ها اعتماد دارن و طرفدارشون هستن. معادل فارسی: "طرفدار واکسن" یا "حامی واکسن"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل فارسی: "حمام جنگل"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

میم کردن چیزی میم کردن موضوعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نظریه "شکاف دانایی"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

معادل فارسی: "روان درمانی مجازی" نام دیگر روان درمانی آنلاین است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چرت زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

معادل فارسی: "فکرگویی" در مطالعات ترجمه یکی از شیوه های تجربی جمع آوری اطلاعات درباره جنبه های روان شناختی عمل ترجمه است که در آن از مترجم خواسته می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

معادل فارسی: "ترجمه پرحاشیه" ترجمه ای است که در آن مترجم می کوشد با حاشیه پردازی، بافت فرهنگی و زبانی متن مبدأ را در فرهنگ مقصد، حفظ کند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح برای فرایند آماده سازی متن مبدأ برای ترجمه ماشینی استفاده می شود. معادل فارسی: "پیش ویرایش"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در مطالعات ترجمه این اصطلاح در مورد ویرایش ترجمه های ماشینی به کار می رود. معادل فارسی: "پس ویرایش"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

در روان درمانی درواقع تمرینی است که در آن افکار، احساسات و اتفاقات زندگی مان را می نویسیم. بهترین معادل آن در این زمینه می تواند هم "گزارش نویسی" و ه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

در نظریه هنجارهای ترجمه، به معنای رعایت هنجارهای فرهنگ مقصد است و معادل فارسی آن "پذیرفتگی" است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در رشته مطالعات ترجمه به معنای "امانت داری هنجارشکن/وفاداری افراطی" می باشد و شیوه ای برای ترجمه است که برای متن های شعر، فلسفه و ادبی به کار می رود ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

در روان درمانی معمولاً از این واژه استفاده می شه. درواقع گفتاردرمانی با روان درمانگر به �سیم کشی مجدد مغز� کمک می کنه. Brain rewiring therapy