cabman

/ˈkæbmæn//ˈkæbmæn/

معنی: راننده تاکسی
معانی دیگر: راننده ی تاکسی، تاکسیران (cabdriver هم می گویند)، سورچی

جمله های نمونه

1. A Barman, a policeman, and a cabman awaited the Invisible Man's arrival after hiding Marvel.
[ترجمه گوگل]یک بارمن، یک پلیس و یک تاکسی پس از پنهان کردن مارول منتظر ورود مرد نامرئی بودند
[ترجمه ترگمان]یک Barman، یک پلیس، و درشکه چی که انتظار ورود مرد نامرئی را داشت، پس از پنهان کردن مارول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cabman looked a little embarrassed.
[ترجمه گوگل]تاکسی کار کمی خجالت زده به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]درشکه چی اندکی ناراحت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I gave the cabman five shillings, who only grumbled, saying it was dirt cheap at half-a-sovereign, and was impertinent enough to advise me the next time I went to a ball to take a 'bus.
[ترجمه گوگل]من به تاکسی‌دار پنج شیلینگ دادم، او فقط غر می‌زد و می‌گفت که این کار برای نیم‌سالاران ارزان است، و آنقدر گستاخ بود که دفعه بعد که به سمت توپ رفتم و سوار اتوبوس شدم به من توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]درشکه چی را پنج شلینگ دادم، که فقط غرغر می کرد، می گفت که در ساعت نصف - یک سکه نقره ارزان است و به من توصیه می کند دفعه بعدی که به یک مهمانی می رفتم تا سوار اتوبوس بشوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was busily engaged at it when the cabman entered the room.
[ترجمه گوگل]زمانی که تاکسی وارد اتاق شد، او به شدت مشغول آن بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که درشکه چی وارد اتاق شد، سخت مشغول کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cabman whipped the horses on.
[ترجمه گوگل]تاکسی سوار اسب ها را شلاق زد
[ترجمه ترگمان]درشکه چی اسب ها را شلاق زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Barman, a policeman, and a cabman awaited the Invisible Man's arrival after hiding Marvel.
[ترجمه گوگل]بارمن، یک پلیس و یک تاکسی پس از پنهان کردن مارول منتظر ورود مرد نامرئی بودند
[ترجمه ترگمان]Barman، یک پلیس، و درشکه چی که انتظار ورود مرد نامرئی را داشت، پس از پنهان کردن مارول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We had an example of his readiness of resource that morning when he got away from us so successfully, and also of his audacity in sending back my own name to me through the cabman.
[ترجمه گوگل]ما نمونه ای از آمادگی او برای منابع را داشتیم، آن روز صبح که با موفقیت از ما دور شد، و همچنین از جسارت او در ارسال نام خودم از طریق تاکسی برای من
[ترجمه ترگمان]آن روز صبح هنگامی که با موفقیت از ما دور شد، ما نمونه ای از آمادگی او برای منبع داشتیم و همچنین از جسارت او در فرستادن اسم خودم به من از طریق درشکه چی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After a while he came running after us, shouting to the cabman to stop.
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی او به دنبال ما دوید و به تاکسی‌نشین فریاد زد که بایستد
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی، او به دنبال ما دوید و به درشکه چی دستور توقف داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راننده تاکسی (اسم)
cabby, cabman, cabdriver, taximan, taxist

انگلیسی به انگلیسی

• cabdriver, man who drives a taxi

پیشنهاد کاربران

بپرس