caftan

/ˈkæftæn//ˈkæftæn/

معنی: خفتان
معانی دیگر: (از ریشه ی فارسی) خفتان (جامه ی گشاد و بلند و کمربنددار که در شرق مدیترانه می پوشند)، جبه، (اروپا و امریکا) پیراهن گشاد و بلند زنانه، خفتان نوعی لباس مردانه

جمله های نمونه

1. Clothing included linen shirts, decorated caftans, aprons, stockings, and headdresses of felt and leather.
[ترجمه گوگل]لباس ها شامل پیراهن های کتانی، کتانی تزئین شده، پیش بند، جوراب ساق بلند و روسری از نمد و چرم بود
[ترجمه ترگمان]پوشاک عبارت بود از پیراهن های نخی، caftans تزیین شده، جوراب، و آرایش موی سر و چرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He asked if I had a caftan he could borrow.
[ترجمه گوگل]او پرسید که آیا من یک کافتان دارم که بتواند قرض بگیرد
[ترجمه ترگمان]او از من پرسید که آیا می توانم اطلاعاتی داشته باشم که می تواند قرض بگیرد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was wearing some sort of brown caftan.
[ترجمه گوگل]او نوعی کتانی قهوه ای پوشیده بود
[ترجمه ترگمان] اون یه مدل موی قهوه ای رنگی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was more like a giant caftan than anything else.
[ترجمه گوگل]بیش از هر چیز دیگری شبیه یک کافتان غول پیکر بود
[ترجمه ترگمان]بیشتر شبیه یک غول giant از هر چیز دیگر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oh, tell me i get a free caftan, tell me!
[ترجمه گوگل]اوه، به من بگو من یک کافتان رایگان دریافت می کنم، به من بگو!
[ترجمه ترگمان]! اوه، بهم بگو که آزاد شدم، بهم بگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Anna looked tanned and majestic in her linen caftan.
[ترجمه گوگل]آنا در کتانی کتانی اش برنزه و باشکوه به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]آنا برنزه و با شکوه به لباس کتانی خود نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A few side dishes like this, combined with some fatty hot dogs, hamburgers, potato chips, and ice cream, and bathing-suit season can become caftan season before you know it.
[ترجمه گوگل]چند غذای جانبی مانند این، همراه با مقداری هات داگ چرب، همبرگر، چیپس سیب‌زمینی و بستنی و فصل لباس‌های حمام می‌تواند قبل از اینکه متوجه شوید فصل کافتان شود
[ترجمه ترگمان]چند غذاهایی مانند این، همراه با برخی سگ های داغ چرب، همبرگر، چیپس سیب زمینی و بستنی و یک فصل لباس شنا می تواند فصل caftan باشد قبل از این که شما آن را بدانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Ket wore a type of loose-fitting robe or caftan unlike any found elsewhere in the northern taiga.
[ترجمه گوگل]کت نوعی ردای گشاد یا کتانی بر تن می‌کرد که در سایر نقاط تایگای شمالی یافت نمی‌شد
[ترجمه ترگمان]کت کت، بر خلاف هر جای دیگری که در taiga شمالی یافت می شد، پیراهنی گشاد و گشاد به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You should have seen how puzzled the dromedary looked, and how the merchant drew his caftan over his head.
[ترجمه گوگل]باید می‌دیدی که درامدار چقدر متحیر به نظر می‌رسید، و تاجر چگونه کافتان را روی سرش کشید
[ترجمه ترگمان]تو باید می دیدی که شتر dromedary چقدر گیج و متحیر به نظر می رسید، و چگونه بازرگان caftan را روی سر خود کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خفتان (اسم)
caftan

انگلیسی به انگلیسی

• kaftan, long belted tunic made of rich fabric worn by men in the middle east; long loose dress worn by women
a caftan is a long loose garment with long sleeves, worn by men in arab countries, and by women in america and europe.

پیشنهاد کاربران

جبّه، قبا، قفتان؛ پیراهن ( زنانه ) ، کفتان، پیراهن عربی

بپرس