cajolery

/kəˈdʒoʊləri//kəˈdʒəʊləri/

معنی: چاپلوسی، ریشخند کردن، گول، ریشخند، مداهنه
معانی دیگر: cajolement : ریشخند، دست بسر کردن

جمله های نمونه

1. They long for simplicity, romance and cajolery .
[ترجمه گوگل]آنها در آرزوی سادگی، عاشقانه بودن و خوش رویی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر سادگی، romance و cajolery طولانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cajolery is as vital a quality as conviction, and some Tories wonder whether Thatcher has the skills necessary to keep dissident ministers in line.
[ترجمه گوگل]کژولری به اندازه اعتقاد و اعتقاد یک ویژگی حیاتی است، و برخی از محافظه‌کاران نمی‌دانند که آیا تاچر مهارت‌های لازم برای حفظ وزرای مخالف را دارد یا خیر
[ترجمه ترگمان]cajolery به اندازه اعتقاد به کیفیت اهمیت دارد، و برخی از محافظه کاران فکر می کنند که آیا تاچر توانایی های لازم برای نگه داشتن وزیران مخالف را دارد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Only a fool will believe your cajolery.
[ترجمه گوگل]فقط یک احمق حرف شما را باور می کند
[ترجمه ترگمان]فقط یک احمق عقیده شما را باور خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Later by means of threats and cajolery, I finally got to the bottom of it.
[ترجمه گوگل]بعداً با تهدید و تحقیر، بالاخره به نتیجه رسیدم
[ترجمه ترگمان]بعدا با استفاده از تهدیدها و cajolery بالاخره به ته آن رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mama, was always good at fooling people, and I used to take her cajolery as consolation.
[ترجمه گوگل]مامان، همیشه در فریب دادن مردم خوب بود و من از او به عنوان دلداری استفاده می کردم
[ترجمه ترگمان]مامان، همیشه در گول زدن مردم خوب بود و من هم او را تسلی می دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Once the disclosure saw to walk eye, all everythings left the cajolery only.
[ترجمه گوگل]هنگامی که افشای اره به راه رفتن چشم، همه همه چیز را ترک تنها cajolery
[ترجمه ترگمان]به محض این که موضوع فاش شد، همه چیز از cajolery خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They can resist appeals to their dearest prejudices and all kinds of cajolery.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند در برابر توسل به عزیزترین تعصبات خود و انواع هتک حرمت مقاومت کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند در برابر درخواست های to و انواع of مقاومت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this paper, two approaches of shifting guiding spot are studied: additive radiation source cajolery and shift chain cajolery .
[ترجمه گوگل]در این مقاله، دو رویکرد جابه‌جایی نقطه هدایت مورد بررسی قرار می‌گیرد: منبع تشعشع افزایشی cajolery و shift chain cajolery
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، دو رویکرد تغییر نقطه راهنما مورد مطالعه قرار گرفته است: منبع تابش رادیواکتیو cajolery و زنجیره شیفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have been over the age of intoxication in cajolery.
[ترجمه گوگل]من از سن مستی در کژولری گذشته ام
[ترجمه ترگمان]من در دوران سرمستی در cajolery بوده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاپلوسی (اسم)
praise, adulation, flattery, lip service, subservience, sycophancy, blarney, grease, cajolement, cajolery, toadyism, subserviency, soft soap, fraise, wagtail

ریشخند کردن (اسم)
coax, cajolery

گول (اسم)
illusion, cheat, deception, jape, bilk, gull, cajolement, cajolery, humbug, crimp

ریشخند (اسم)
ridicule, scoff, cajolement, blandishment, sarcasm, cajolery, jeer

مداهنه (اسم)
grease, cajolery, hypocricy, toadyism

انگلیسی به انگلیسی

• flattery, persuasion; temptation, enticement

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : cajole
✅️ اسم ( noun ) : cajolery
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
تملق، چاپلوسی، مداهنه؛ زبان بازی
زبان بازی، چاپلوسی، پاچه خواری

بپرس