caisson

/ˈkeɪsn̩//ˈkeɪsn̩/

معنی: واگون مهمات، صندوق مهمات، ارابه ارتشی
معانی دیگر: جعبه ی جنگ افزار، ارابه ی دوچرخه برای ترابری مهمات، محفظه یا صندوق زیر آبی (که در آن پایه ی سد و پل و ساختمان های زیر آبی را می سازند)، صندوقی که برای بالا آوردن کشتی های غرق شده به کار می رود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a watertight chamber used in constructing or repairing underwater structures.

(2) تعریف: a two-wheeled wagon for transporting artillery shells.

جمله های نمونه

1. Each caisson weighed 240 tons with water in it, and could carry one barge or two narrow boats.
[ترجمه گوگل]وزن هر کیسون با آب در آن 240 تن بود و می‌توانست یک بارج یا دو قایق باریک را حمل کند
[ترجمه ترگمان]هر caisson ۲۴۰ تن با آب در آن وزن داشتند و می توانستند یک قایق یا دو قایق باریک را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When a caisson was exploded, yells of exultation were heard along the whole rebel lines. . . .
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کیسون منفجر شد، فریادهای شادی در سراسر خطوط شورش شنیده شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که a در حال انفجار بود فریاد شادی و شعف در تمام خطوط شورش شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In succession, the steel caisson including the sunken vessel i.
[ترجمه گوگل]پی در پی، کیسون فولادی شامل کشتی غرق شده i
[ترجمه ترگمان]پیاپی، the فولادی که شامل کشتی غرق شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Finally, the original cost estimation of open caisson pump house is made with the geometric optimization.
[ترجمه گوگل]در نهایت، برآورد هزینه اصلی پمپ خانه کیسون باز با بهینه سازی هندسی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]در نهایت برآورد هزینه اصلی خانه پمپ caisson با بهینه سازی هندسی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Caisson - cylindrical foundation structure is a new type of structure for breakwaters developed successfully in recent years.
[ترجمه گوگل]سازه پی استوانه ای کیسون نوع جدیدی از سازه برای موج شکن ها است که در سال های اخیر با موفقیت توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]ساختار شالوده استوانه ای نوع جدیدی از ساختار برای breakwaters توسعه یافته در سال های اخیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Above the throne is a gold painted caisson, or coffered ceiling, with dragon designs.
[ترجمه گوگل]بر فراز تخت، یک کیسون نقاشی شده با طلا، یا سقف صندوقدار، با طرح‌های اژدها قرار دارد
[ترجمه ترگمان]بالای تخت، یک caisson رنگ طلایی، یا سقف coffered، با طرح های اژدها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A caisson is a wagon pulled by horses.
[ترجمه گوگل]کیسون واگنی است که توسط اسب ها کشیده می شود
[ترجمه ترگمان]یک ارابه یک ارابه است که توسط اسب ها کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper integrates the practice of caisson transported by air cell at a few projects in recent years, and makes an elementary discussion about the safety problem that is most commonly observed.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش حمل کیسون توسط سلول هوایی را در چند پروژه در سال‌های اخیر ادغام می‌کند و یک بحث ابتدایی در مورد مشکل ایمنی که بیشتر مشاهده می‌شود، ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله عملکرد of منتقل شده توسط پیل سوختی در چند پروژه در سال های اخیر را با هم ادغام می کند و یک بحث اولیه در مورد مساله ایمنی که اغلب مشاهده می شود، انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The modern construction using the pneumatic caisson has multiple unique advantages in construction of bridge foundations and underground works, and is widely used in Japan.
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز مدرن با استفاده از کیسون پنوماتیک دارای مزایای متعدد منحصر به فرد در ساخت پی پل و کارهای زیرزمینی است و به طور گسترده در ژاپن استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ساخت مدرن با استفاده از caisson پنوماتیک مزایای منحصر به فرد در ساخت پل پل و کاره ای زیرزمینی دارد و به طور گسترده در ژاپن مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The anchor pile support apparatus for pneumatic caisson includes bearing block, jack, steel bracket, anchor pile and expanded pile head.
[ترجمه گوگل]دستگاه پشتیبانی شمع لنگر برای کیسون پنوماتیک شامل بلوک یاتاقان، جک، براکت فولادی، شمع لنگر و سر شمع منبسط شده است
[ترجمه ترگمان]دستگاه حمایت توده لنگر برای caisson پنوماتیک شامل بلوک حامل، جک، قلاب فولادی، توده ثابت و سر کپه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a new type breakwater, perforated caisson is taken more attention because its structure can effectively reduce the wave reflection and the wave energy.
[ترجمه گوگل]به عنوان موج شکن نوع جدید، کیسون سوراخ دار بیشتر مورد توجه قرار می گیرد زیرا ساختار آن می تواند به طور موثر بازتاب موج و انرژی موج را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک موج شکن با نوع جدید، caisson perforated به این دلیل مورد توجه قرار گرفته است که ساختار آن می تواند به طور موثر انعکاس موج و انرژی موج را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Smallpox in particular inside the caisson, as eight of the nine tower temple, all carved wood.
[ترجمه گوگل]آبله به ویژه در داخل کیسون، به عنوان هشت معبد از نه برج، تمام چوب کنده کاری شده است
[ترجمه ترگمان]به ویژه در داخل the، هشت تن از نه معبد برج، که همه چوبی حکاکی شده هستند، آبله دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper introduces water pump house caisson construction of Huaneng Yuhuan Power Plant 1 000 MW unit, including geological conditions, structure and construction preparation, ordering and scheme.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساخت کیسون خانه پمپ آب واحد نیروگاه هوانگ یوهوان 1000 مگاواتی را شامل شرایط زمین شناسی، ساختار و آماده سازی ساخت و ساز، سفارش و طرح معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به معرفی خانه پمپ آب و ساخت واحد ۱،۰۰۰ مگاواتی نیروگاه Huaneng Yuhuan از جمله شرایط زمین شناسی، ساختار و آماده سازی ساخت وساز، سفارش و طرح می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conditions such as Caisson disease and SCD have a strong tendency to involve the venous circulation by reducing venous outflow and causing stasis.
[ترجمه گوگل]شرایطی مانند بیماری کیسون و SCD تمایل زیادی به درگیر کردن گردش خون وریدی با کاهش خروج وریدی و ایجاد استاز دارند
[ترجمه ترگمان]شرایطی مانند بیماری caisson و SCD ها تمایل شدیدی به دخیل کردن گردش وریدی با کاهش تخلیه وریدی و ایجاد ایستایی را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The technology of caisson transportation by semi - submerged barge in Port, Lanshan Port and Port are introduced.
[ترجمه گوگل]فن آوری حمل و نقل کیسون با بارج نیمه غوطه ور در بندر، بندر لانشان و بندر معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]فن آوری حمل و نقل caisson توسط بارج نیمه پنهان در پورت، پورت Port و پورت معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واگون مهمات (اسم)
caisson

صندوق مهمات (اسم)
caisson

ارابه ارتشی (اسم)
caisson

تخصصی

[عمران و معماری] صندوقه - صندوقی - صندوق زیر آبی - صندوق
[زمین شناسی] صندوقه
[نفت] صندوقه ی زیرآبی
[آب و خاک] اتاقک

انگلیسی به انگلیسی

• watertight chamber for working underwater; ammunition cart

پیشنهاد کاربران

۱. ( نظامی ) صندوق مهمات؛ ارابه مهمات
۲. ( معماری زیرآبی ) صندوقه هوا

بپرس