دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥,٢٧٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٧١٤
لایک
لایک
٥٢٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٤١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٧٦
رتبه
رتبه در بپرس
٤٦٤
لایک
لایک
١٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

1. نرمی، انعطاف پذیری 2. ملایمت، لطافت

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

مجموعه، نمونه آثار

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

در کارها یا پروژه های گروهی به شخص یا اشخاصی گفته می شه که همکاریشون با دیگر اعضای گروه کمه و یا حتی اصلاً هیچ همکاری ای نمی کنن. برای همین، در آخر پ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

روال بودنِ کار، رونق

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

تکاندنِ خاکستر سیگار. He knocked the ash from his cigarette. او خاکستر سیگارش را تکاند.

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١ سال پیش
متن
He zapped the spider with the bug spray.
دیدگاه
٠

او با اسپری حشره کش عنکبوت را کشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Zambia could be the breadbasket of Africa.
دیدگاه
٠

زامبیا را می توان انبار غله ی آفریقا به حساب آورد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Zambia is black Africa's most urbanised country.
دیدگاه
٠

زامبیا شهرنشین ترین کشور آفریقای سیاه است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'm going on holiday for a fortnight.
دیدگاه

برای دو هفته ای به تعطیلات می روم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The sultan's wives and concubines lived in the harem.
دیدگاه
٠

همسران و معشوقه های سلطان در حرم سرا اقامت دارند.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٥ رأی
تیک ٣١ پاسخ
١,٥٨٧ بازدید

با سلام خدمت دوستان به نظر شما بهترین راه یادگیری زبان چیه ؟ 

٩ ماه پیش
٥ رأی

به‌نظرم خیلی بستگی داره. برای بعضی‌ها یادگیری به‌واسطه‌ی شنیدن کارآمدتره. برای بعضی‌ها هم خواندن یا تماشا کردن فیلم و سریال. با اینهمه، به‌نظر من یادگیری به‌واسطه‌ی خواندن نتایج ارزشمندتری رو ایجاد می ...

٤ ماه پیش
٢ رأی
٧ پاسخ
٦٥٩ بازدید

من برای این کار زاده شدم  

١٠ ماه پیش
١ رأی

معمولاً از این اصطلاح استفاده می‌شه: I am born to be ... I am born to do ...  

١٠ ماه پیش
٤ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٦٩ بازدید

درباره انواع واژگان در زبان فارسی، مانند اسم، فعل، صفت و غیره، توضیح دهید و نحوه استفاده از آن‌ها در جملات را بیان کنید.

١٠ ماه پیش
٥ رأی

در زبان فارسی، کلمه‌ها به هفت نوع تقسیم می‌شوند: فعل، اسم، ضمیر، صفت، قید، حرف و شبه‌جلمه (صوت). فعل کلمه‌ای است که انجام گرفتن یا انجام پذیرفتن کاری یا داشتن و یا پذیرفتن حالتی را در زمان گذشت ...

١٠ ماه پیش