cacophonous

/kæˈkɒfənəs//kæˈkɒfənəs/

معنی: ناهنجار، بدصدا
معانی دیگر: بدصدا، ناهنجار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: characterized by a discordant, sometimes unpleasant, mixture of sounds.

- Some find Stravinsky's unconventional harmonies cacophonous and jarring.
[ترجمه گوگل] برخی هارمونی های نامتعارف استراوینسکی را بیهوده و ناخوشایند می دانند
[ترجمه ترگمان] برخی از آن ها harmonies غیر متعارف Stravinsky و jarring را پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a cacophonous sound
صدای گوشخراش

2. I lay in the cacophonous darkness thinking about magic.
[ترجمه گوگل]در تاریکی غم انگیز دراز کشیدم و به جادو فکر می کردم
[ترجمه ترگمان]در تاریکی cacophonous که به جادو فکر می کردم دراز کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There the music is cacophonous in nature.
[ترجمه گوگل]در آنجا موسیقی طبیعتی بی صدا دارد
[ترجمه ترگمان]در آنجا موسیقی در طبیعت بو جود آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Or India, with her cacophonous, messy. multi-ethnic democracy?
[ترجمه گوگل]یا هند، با نامرتب و آشفته اش دموکراسی چند قومی؟
[ترجمه ترگمان]یا ایندیا، با her، درهم و برهم دموکراسی چند نژادی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In America's cacophonous and hyper-active democracy, this means that actions and adventures tend to be self-regulating, at least over a period of years.
[ترجمه گوگل]در دموکراسی نامتعارف و بیش فعال آمریکا، این بدان معناست که اقدامات و ماجراجویی‌ها حداقل در طی سال‌ها تمایل به خود تنظیمی دارند
[ترجمه ترگمان]در دموکراسی آمریکا و دموکراسی بیش از حد فعال، این به این معنی است که اقدامات و ماجراها حداقل در طول یک دوره از سال ها تمایل به تنظیم خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And the city is just too cacophonous for meaningful conversation.
[ترجمه گوگل]و شهر برای گفتگوی معنادار بیش از حد نامتعارف است
[ترجمه ترگمان]و این شهر برای گفتگوی معنی دار بسیار تنگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When it reached mine, I heard cacophonous music like a calliope and felt as if Roman candles had been lighted inside my skull.
[ترجمه گوگل]وقتی به مال من رسید، موسیقی ناهنجار مانند پینه را شنیدم و احساس کردم که شمع های رومی درون جمجمه ام روشن شده اند
[ترجمه ترگمان]وقتی به معدن رسید صدای موسیقی cacophonous را شنیدم و احساس کردم که انگار یک شمع رومی داخل جمجمه من روشن شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They produced the most cacophonous beat of pop music.
[ترجمه گوگل]آنها بی صداترین ضرب آهنگ پاپ را تولید کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها the آهنگ موسیقی پاپ را تولید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is quite a shock to move from this charming, if slightly aimless stuff back into the original cacophonous maelstrom.
[ترجمه گوگل]حرکت از این چیزهای جذاب، اگر اندکی بی هدف، به گرداب بی‌هدف اصلی برگردیم، کاملاً شوک‌کننده است
[ترجمه ترگمان]تکان خوردن از این فریبنده، اگر چیزهای بی معنی و بی هدف در این گرداب واقعی به وجود آمده باشد، واقعا حیرت آوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her work was there, her friends were there-even her remote acquaintances from college at Brown ten years ago were there-and she had made her home in the cacophonous, cozy comfort of the Village.
[ترجمه گوگل]کار او آنجا بود، دوستانش آنجا بودند-حتی آشنایان از راه دورش از کالج در براون ده سال پیش آنجا بودند- و او خانه اش را در آسایش دنج و دنج دهکده ساخته بود
[ترجمه ترگمان]کار او در آنجا بود، دوستانش آنجا بودند - حتی آشنایان دور او از دانشگاه براون در ده سال پیش در آنجا بودند - و او او را با cacophonous و راحت و راحت روستا به خانه آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As expected, birds raised in soundproof boxes grew up to sing cacophonous songs.
[ترجمه گوگل]همانطور که انتظار می رفت، پرندگانی که در جعبه های عایق صدا بزرگ شده بودند، به خواندن آوازهای بی صدا رشد کردند
[ترجمه ترگمان]همانطور که انتظار می رفت، پرندگانی که در جعبه های صوتی خود ساخته شده بودند به آواز خواندن آواز خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As you can hear, the result is a bit cacophonous (although you can hear its nested structure in a coarse way).
[ترجمه گوگل]همانطور که می شنوید، نتیجه کمی نامفهوم است (اگرچه می توانید ساختار تودرتو آن را به شکلی درشت بشنوید)
[ترجمه ترگمان]همانطور که می توانید بشنوید، نتیجه کمی cacophonous است (اگر چه شما می توانید ساختار تودرتو را به روش خشن بشنوید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cao Huiping, 4 a taxi driver whose childhood compound was stuffed with 17 unrelated families, recalls when vendors filled the air with a cacophonous racket of competing tunes.
[ترجمه گوگل]کائو هویپینگ، راننده تاکسی 4 ساله‌ای که اتاق کودکی‌اش مملو از 17 خانواده غیرمرتبط بود، زمانی را به یاد می‌آورد که فروشنده‌ها فضا را با راکتی نامتعارف از آهنگ‌های رقیب پر کردند
[ترجمه ترگمان]کایو و وی، ۴ یک راننده تاکسی که ترکیب کودکی آن ها با ۱۷ خانواده نامربوط پر شده بود، به خاطر می آورد که وقتی فروشندگان هوا را با راکت cacophonous پر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mostly the 20% of earth's surface that is problematic are related unto the cities humanity resides within as they produce the most greatly sour sounds of all that are cacophonous to listen unto.
[ترجمه گوگل]بیشتر 20 درصد از سطح زمین که مشکل ساز است مربوط به شهرهایی است که بشریت در آن زندگی می کند، زیرا آنها ترش ترین صداها را در بین تمام صداهایی که گوش دادن به آنها بد صدا هستند تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر از ۲۰ % سطح زمین که مشکل است، مربوط به شهرها است که انسانیت در آن ساکن است، در حالی که بیش ترین صدای ترش را که برای گوش دادن به آن ها وجود دارد، تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناهنجار (صفت)
abnormal, malformed, raucous, dissonant, rough, maladaptive, abnormous, coarse, incult, maladroit, backhand, lumpy, unkempt, scruffy, cacophonous, gruff, incondite, inelegant, uncouth, surly

بد صدا (صفت)
cacophonous

انگلیسی به انگلیسی

• having a discordant sound, discordant, inharmonious, jarring

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : cacophony
✅️ صفت ( adjective ) : cacophonous
✅️ قید ( adverb ) : _
۱. [صداها، الفاظ] متنافر، ناهمگون؛ بدآوا؛ ( موسیقی ) ناموزون، ناهماهنگ

بپرس