catchword

/ˈkæˌt͡ʃwərd//ˈkæt͡ʃwɜːd/

معنی: کلمه راهنما، تکیه سخن، مفتاحکلام، کلمه سرصفحه برای جلب توجه
معانی دیگر: بدون محدودیت درباره ی وزن، آزاد وزن، واژه ای که در اثر تکرار تبدیل می شود به اسم یا نشان گروه یا جنبش بخصوصی، تکیه کلام، ویژه سخن، (در اصل) اولین واژه ی صفحه ی بعدی کتاب که برای جلب توجه خواننده در دست راست و پایین صفحه ی پیشین چاپ می شد، رجوع شود به: guide word، (در تئاتر) آخرین حرف یک بازیگر که مفتاح کلمات بازیگر دیگر است (cue هم می گویند)، کلمه سرصفحه برای جلب توجه درفرهنگ ومانند ان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a word or phrase repeated until it becomes a slogan.
مترادف: buzzword, catch phrase

جمله های نمونه

1. Variety is the catchword at our latest venue, the Beehive Club.
[ترجمه گوگل]تنوع کلمه مهم در آخرین محل برگزاری ما، باشگاه زنبور عسل است
[ترجمه ترگمان]Variety، catchword در آخرین محل ما، باشگاه Beehive است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. After World War II, the catchword for a newly health-conscious society was 'protein'.
[ترجمه گوگل]پس از جنگ جهانی دوم، کلمه کلیدی برای جامعه ای که به تازگی به سلامتی آگاه شده بود، «پروتئین» بود
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ جهانی دوم، catchword برای یک جامعه آگاه از سلامتی پروتیین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Variety will be the catchword at the new venue, to be called the Beehive Variety Club.
[ترجمه گوگل]واریته کلیدواژه محل برگزاری جدید خواهد بود که به آن باشگاه تنوع زنبور عسل می گویند
[ترجمه ترگمان]تنوع در محل جدید، به نام \"Club Variety\" (Beehive Variety)نام گذاری خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Variety will be the catchword at the new venue, with acts ranging from stand-up comedy to poetry readings.
[ترجمه گوگل]تنوع در محل جدید کلیدواژه خواهد بود، با کنش هایی از استندآپ کمدی تا شعرخوانی
[ترجمه ترگمان]تنوع در محل جدید، با اعمال نمایشی از کمدی مستقل تا خواندن شعر، وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If, therefore, the catchword and first word do not agree, there is likely to be something wrong.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر کلمه کلیدی و کلمه اول موافق نباشد، احتمالاً مشکلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر کلمه catchword و اولین کلمه به توافق نرسد، ممکن است مشکلی وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then, brain trust suggests to examine processional catchword.
[ترجمه گوگل]سپس، اعتماد مغز پیشنهاد می‌کند که کلمات کلیدی روندی را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]پس، اعتماد به مغز نشون میده که catchword رو بررسی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. China did not carry industrialized catchword again in a long time of after this.
[ترجمه گوگل]چین در مدت زمان طولانی پس از این دیگر واژه مهم صنعتی را حمل نکرد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، چین بار دیگر کشورهای صنعتی را به کشورهای صنعتی حمل نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Green Olympics, together with hi - tech Olympics and the people's Olympics has a catchword.
[ترجمه گوگل]المپیک سبز، همراه با المپیک با فناوری پیشرفته و المپیک مردمی یک کلمه کلیدی دارد
[ترجمه ترگمان]المپیک سبز، همراه با المپیک با فن آوری بالا و المپیک معلولان دارای a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Inside the airport, parader people the scroll that puts down demonstrate when awaiting machine hall through home, tighten the catchword that then collective call out lets Joyce is nonofficeholding.
[ترجمه گوگل]در داخل فرودگاه، افرادی که طومار را پایین می‌آورند، در هنگام انتظار در سالن ماشین نشان می‌دهند، کلمه کلیدی را محکم می‌کنند که سپس صدای جمعی به جویس اجازه می‌دهد که صاحب دفتر نباشد
[ترجمه ترگمان]در داخل فرودگاه، parader که در انتظار ورود به سالن ماشین از طریق خانه هستند، the را که بعد از آن درخواست جمعی به جو یس اجازه می دهد به جویس کمک کند، محکم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No matter look from any angle, even if this catchword is a cover only, appear than the sort of dinkum business already battalion makes a person more hearten and self-identity.
[ترجمه گوگل]مهم نیست از هر زاویه ای نگاه کنید، حتی اگر این کلمه کلیدی فقط یک پوشش باشد، به نظر می رسد از نوع تجارت دینکم در حال حاضر گردان یک فرد را دلسوزتر می کند و هویت خود را بیشتر می کند
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به هر زاویه ای، حتی اگر این روکش تنها یک پوشش باشد، ظاهر می شود، به نظر می رسد که یک گردان در حال حاضر یک فرد را تشویق می کند و هویت خود را تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Construction world is top - ranking high - tech garden area, not be catchword, however a kind of action!
[ترجمه گوگل]دنیای ساخت و ساز منطقه باغ با فن آوری بالا در رتبه بندی بالا است، اما یک نوع عمل نیست!
[ترجمه ترگمان]دنیای ساخت یک منطقه باغبانی با درجه بالا است، با این حال، یک نوع اقدام!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Although few companies actually adopted the form of a "trust, " the term rapidly became the catchword in public debate over the government's role in a time of such industrial concentration.
[ترجمه گوگل]اگرچه تعداد کمی از شرکت‌ها در واقع شکل «اعتماد» را اتخاذ کردند، این اصطلاح به سرعت در بحث‌های عمومی در مورد نقش دولت در زمان چنین تمرکز صنعتی تبدیل به کلید واژه شد
[ترجمه ترگمان]اگرچه تعداد کمی از شرکت ها در واقع فرم \"اعتماد\" را اتخاذ کردند، این واژه به سرعت در بحث های عمومی در مورد نقش دولت در زمان چنین تمرکز صنعتی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At the beginning of this century, swede puts forward catchword of a canorous : "Make commodity more beautiful!"
[ترجمه گوگل]در آغاز این قرن، سوئدی کلمه‌ای را مطرح می‌کند: "کالا را زیباتر کن!"
[ترجمه ترگمان]در ابتدای این قرن، swede catchword را به جلو بر می دارد: \"کالا را زیباتر کنید!\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To clinical go up common vertigo, aurist uses a catchword normally " patient one dizzy, the doctor is dizzy also " will describe vertigo complex and unidentified hair cause of disease because.
[ترجمه گوگل]برای بالینی بالا رفتن سرگیجه رایج، aurist از یک کلمه کلیدی استفاده می کند که معمولاً "بیمار یک سرگیجه دارد، دکتر هم سرگیجه دارد" سرگیجه پیچیده و ناشناخته مو را علت بیماری توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]برای درمان بیماری های حاد بالینی، aurist از a که معمولا \"بیمار\" را گیج می کند استفاده می کند، دکتر دچار سرگیجه نیز می شود و علت بیماری را علت بیماری را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلمه راهنما (اسم)
catchword

تکیه سخن (اسم)
catchword

مفتاح کلام (اسم)
catchword

کلمه سرصفحه برای جلب توجه (اسم)
catchword

انگلیسی به انگلیسی

• slogan, memorable word or phrase

پیشنهاد کاربران

۱. ( در روزنامه، مجله ) اهم مطالب، چکیده ی مقاله
۲. ( کتاب، لغت نامه ) سرصفحه؛ پاصفحه
۳. ( سیاسی ) شعار
کلمه ی کلیدی
تکیه کلام

بپرس