پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٦٦٨)

بازدید
٩٥٩
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سختگیرانه منزّه طلبانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

( روانشناسی ) کمال طلبی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

under the aegis of در کنف حمایتِ، زیر سایه ی، زیر نظرِ ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

هنرشناسی، اصول هنرشناسی ( شخص ) دوستدار زیبایی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دامن زدن به چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی حد و حصر untrammeled freedom آزادی بی حد و حصر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آب و جارو کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نمایش گذاشتن، به رخ کشیدن ornament had to declare wealth quietly تزئینات باید محتاطانه و بیصدا، ثروت را به نمایش گذارند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه ای روسی، احتمالاً از ریشه сахар ( ساخار ) ( به معنای شکر ) ، که در اصل نوعی نان خشک و کمی شیرینِ روسی است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( مجازاً ) تعمیم دادن، تسرّی دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

تأثیر، اثر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

In June, we turn our gaze to France در ماه ژوئن، ما نگاهمان/توجهمان را معطوف به فرانسه می کنیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سماجت، اصرار ( برای به دست آوردن چیزی ) عزم راسخ ( his striving for an ideal perfection )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سماجت، سرسختی کُشندگی، طاقت فرسایی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نماد شقایق ( گل مصنوعی قرمزرنگ است که از سال ۱۹۲۱ برای یادبود و بزرگداشت جانباختگان جنگ، روی لباس می چسبانند )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

صورتبندی کردن سر و شکل دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( مجازاً ) به قاعده، به هنجار، به سامان، اصولی، مطابق با اصول، موافق نظم و ترتیب، سنجیده، سخته مثال: . . . "Wittgenstein wrote that although his arc ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرطمطراق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تعالی بخشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

این واژه به شکل استعاری هم به کار می رود، مثال: I was wrapped in my cocoon of pain and loneliness در پیله ی درد و تنهایی ام فرورفته بودم ( پایان ب ...

پیشنهاد
١

به نحو احسن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( مجازاً ) توان، توانایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

که اینطور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

وَراَنداز کردن، بَراَنداز کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نافذ، گیرا، قاطع، کوبنده، دندان شکن، مطمئن، با طمأنینه، چشمگیر ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

( در برخی جاها ) عادات، عادت rituals of daily life عادات زندگی روزمره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( معانی دیگر ) تلاش، تلاش کردن، آزمایش ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( مجازاً ) مخفی کردن، در پرده نگاه داشتن ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

as a matter of fact در واقع، در واقعِ امر، در حقیقت، حقیقت اینه که ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در هم آمیزی، در هم آمیختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معماری ) شناشیل، شناشیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

mashrabiya

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پنجره ی شاه نشین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بالاآمده، فرازگرفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناپیوسته، منقطع، منفصل، بریده بریده، گسسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناپیوسته، منقطع، منفصل، بریده بریده، گسسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( شخص ) دارای خانه ی کوچک و ناکافی و نامساعد، بَدمسکن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ناسازگار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( معماری ) ( در مورد فضا ) نامحصور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( معماری ) نظام، سلسله مراتب spatial ordering نظام فضایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( میوه، گل، مروارید، . . . ) پرورشی، دست پرورد ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( خانه ) در خور زندگی، راحت، زیستنی ( هوا ) قابل تحمل ( شخص ) قابل معاشرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خودانگیخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( معانی دیگر ) گردشگاه ساحلی، تأسیسات ساحلی ( معماری ) ( معنی دیگر ) دیوار میان پنجره ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جلوی بخاری کنار آتش دور بخاری ( معمولاً همراه با کاناپه یا مبل برای نشستن ) ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

متقدّم early modernism مدرنیسم متقدم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

( معماری و معماری داخلی ) سبک راستیک/روستیک سبکی که منشأ آن معماری های روستایی است که به دست صنعتگران محلی انجام می شود. مثال: استفاده از تنه های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( معماری داخلی ) تعیین/انتخاب جزئیات و متریال Adolf Loos was casting the finishing details for the building آدولف لوس در حال تعیین جزئیات نازک کاری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( معماری ) گشودگی ( فضا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( افغانستان ) کثیف=چگال ( ایران ) کثیف=چرکین ( عربی ) نهج البلاغه، نامه 36: جَیشاً کثیفاً= سپاهیان انبوه و متراکم