پیشنهادهای فربد حمیدیان (٦٣٠)
آشتی ناپذیر
ساخت و پرداخت
اجابت
خوار شمردن حقیر شمردن
از پای درآوردن
دورنما
هدایت کردن
نظری، تخصصی: Technical vs. Practical Knowledge
سفارشی ( انجام کار سفارشی توسط صنعتگر )
در گرو Craft always involves a connection to the local دست ورزی، همواره در گرو ارتباطات محلی است
اصالت به "فرد" در آفرینش هنری یا ادبی توضیح: 1 - فقط مختص نویسندگی نیست و برای هر نوع ساخت هنری یا معماری به کار میرود 2 - این مفهوم در تضاد با مفهو ...
بی پیرایگی to be unaffected مثال: Aalto ponderd how to reconcile technology with the rawness of countryside آلتو به این فکر می کرد که چگونه می توان ...
برج نظرگاه، نظرگاه برج دیدبانی کارکردی نظامی دارد، اما در معماری امروز، این برج ها اگر به تازگی ساخته شوند، صرفاً کارکرد تفننی و گردشگری دارند، در ن ...
بهترین معادل: دست ورزی توجه داشته باشید که امروز واژه craft، به خصوص در جایگاه فعل ( که جایگاه جدیدی است ) ، صرفاً به "کار فیزیکی ماهرانه با دست" اش ...
اِخلال No material permits an intervention into its range of forms هیچ ماده ای اجازه ی اخلال در طیف فرم های مجاز خود را نمی دهد
سر هم بندی
- فرشینه ( فرهنگ معاصر هزاره ) - پرده ضخیم نقشدار، دیوار پارچه ای نقشدار جداکننده ی فضا - تجیر ( این واژه را مرحوم رحمت الهی در ترجمه رمان "نا ...
رگه گذاری کاذب ( رگه های چوب ) روی سطوح غیر چوبی و یا سطوح چوبی ای که رگه های چندانی ندارند، تا از این طریق، سطح مورد نظر، ظاهر یک چوب باکیفیت را پید ...
Stand aside
( معماری داخلی ) هماهنگی داشتن اجزا، به هم آمدن عناصر ?Adolf Loos: [furniture, wallpaper, lighting, …] And if they did not all fit together و اگر هم ...
( در بافتار هنری ) آندلسی با توجه به ویکی پدیا، ذیل مدخل moors، این واژه اهالی مسلمانان اسپانیا و تمام جنوب اروپا را در برمی گیرد، لذا با تساهل می ت ...
( در بافتار معماری ) پرنقش و نگار Adolf Loos: He made furniture that was so totally overstuffed that the cabinetmaker's woodwork could no longer be ...
( مجازاً ) وجهه They removed the word "cushion - maker" from the firm's sign and substituted "decorator" for it. It had a better ring آنها عنوان "کو ...
از پسِ کاری برآمدن
( معماری ) نقش برجسته های تزیینی ( به طور خاص در قسمت سینه ی سنتوری بناهای کلاسیک یونانی و روم )
افاده ای
( در برخی موارد ) فرمان دادن ( در برخی موارد ) جویا شدن، جویای . . . بودن
اشیایی که نسل به نسل میان اعضای خانواده دست به دست می شود ( مادربزرگ - - > مادر - - > دختر ) و کیفیتی مقدس پیدا می کند
طبع ( دوستان به "لطافت طبع" اشاره کردند، اما گاهی به سادگی همان "طبع" معنی می دهد )
( پاکت پستی، ماسک، تشک، سوتین، ژاکت، پالتو، . . . ) قرار دادن قشری نرم و یا محافظ، در داخل یا روی چیزها، برای محافظت، راحتی یا بهداشت چیزی که برای آ ...
بیلچه ذغال
آستِریا غذاخوری های محلی در ایتالیا ( میزهای اشتراکی، پاستا، ماهی و شراب )
توالی، پلکان ( مجازاً ) ، نردبان ( مجازاً )
Greek tripod of bronze یکی از انواع ظروف برنزی در یونان باستان. دارای کاربردهای مختلف از جمله گرم کردن و پختن غذا. ولی اغلب از آنها برای پیشکش نذر به ...
نوعی کاسه ی کم عمق متعلق به یونان باستان با یک برجستگی در مرکز آن، که در زمان های قدیم برای نوشیدن یا ریختن شراب استفاده می شد. به نظر می رسد با وا ...
عادت کردن به چیزی، مأنوس شدن با چیزی، سازگاری با چیزی، خو گرفتن به چیزی ( بخصوص آب و هوا )
تضاد فاحش
واسط
( معماری ) پس نشسته، تو رفته
نوعی سبک شیشه گری نفیس که توسط شیشه گر فرانسوی "رِنه لالیک" در اواخر قرن نوزدهم ابداع شد. ( بیشتر برای ساخت اشیای تزئینی، شیشه های عطر، کوزه های شیشه ...
emerge arise turn up
( فرد شاغل ) کم درآمد an ill paid clerk یک منشی کم درآمد
واو به واو
rage at someone بر کسی خشم گرفتن
[کسی یا چیزی] خُرد انگاشتن حقیر شمردن دیدگاه ضعیف/نامطلوب نسبت به. . . خوار شمردن اعتبار/منزلتِ چندانی برای. . . قائل نشدن به چشم حقارت نگاه کردن به ...
مکانیکی بی روح ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) mindless machine
to be serious about sth در قبال چیزی تعهد داشتن در رابطه با چیزی مصمّم بودن
( معماری عثمانی ) معمارباشی
سرکِش overflowing imaginations تخیلات سرکش ( freewheeling imaginations= )
نتایج و عواقب چیزی آشکار شدن the reforms had taken hold