thematic

/θiˈmætɪk//θɪˈmætɪk/

معنی: ریشهای، موضوعی، مربوط بموضوع، مطلبی، مقالهای
معانی دیگر: وابسته به موضوع یا بن مایه، فرهشتی، بن مایه ای، (وابسته به ریشه ی واژه) واج ستاکی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: thematically (adv.)
• : تعریف: of or relating to a theme.

جمله های نمونه

1. Using the thematic approach, plays are performed addressing health issues, thus conveying the message in an accessible form.
[ترجمه گوگل]با استفاده از رویکرد موضوعی، نمایشنامه هایی با موضوعات بهداشتی اجرا می شود، بنابراین پیام را به شکلی قابل دسترس منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از رویکرد موضوعی، نمایشنامه هایی برای پرداختن به مسایل بهداشتی صورت می گیرند و در نتیجه پیام را به شکل قابل دسترس منتقل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The preparation of thematic maps of particular areas continues to be an important activity.
[ترجمه گوگل]تهیه نقشه های موضوعی مناطق خاص همچنان یک فعالیت مهم است
[ترجمه ترگمان]آماده سازی نقشه های موضوعی نواحی خاص یک فعالیت مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Any new thematic material at this point would lead to confusion.
[ترجمه گوگل]هر گونه مطالب موضوعی جدید در این مرحله منجر به سردرگمی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]هر ماده موضوعی جدید در این نقطه باعث سردرگمی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The thematic advance which clarifies the central situation.
[ترجمه گوگل]پیشرفت موضوعی که وضعیت مرکزی را روشن می کند
[ترجمه ترگمان]پیشروی موضوعی که وضعیت مرکزی را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The thematic structure of the Arabic translation of this extract deviates from the original for a number of reasons.
[ترجمه گوگل]ساختار موضوعی ترجمه عربی این عصاره به دلایلی از اصل منحرف شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار موضوعی ترجمه عربی این عصاره به چند دلیل از اصل ریشه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For thematic maps the principle cause of error is the original map document and its conversion to digital form.
[ترجمه گوگل]برای نقشه های موضوعی علت اصلی خطا، سند نقشه اصلی و تبدیل آن به شکل دیجیتال است
[ترجمه ترگمان]برای نقشه های موضوعی علت اصلی خطا، سند نقشه اصلی و تبدیل آن به فرم دیجیتالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like thematic structure, information structure is a feature of the context rather than of the language system as such.
[ترجمه گوگل]مانند ساختار موضوعی، ساختار اطلاعات به جای سیستم زبانی، ویژگی زمینه است
[ترجمه ترگمان]ساختار اطلاعات مانند ساختار موضوعی، یک ویژگی از متن به جای سیستم زبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Refuge is a terrifying journey into avant-garde, subtly thematic territory.
[ترجمه گوگل]پناهگاه یک سفر وحشتناک به قلمروی آوانگارد و کاملاً موضوعی است
[ترجمه ترگمان]پناه گاه سفری وحشتناک به قلمرو موضوعی پیچیده و آوانگارد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In consequence, thematic maps can be produced when required, as well as a more advanced three dimensional depiction of geological structure.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، نقشه‌های موضوعی را می‌توان در صورت نیاز و همچنین یک تصویر سه بعدی پیشرفته‌تر از ساختار زمین‌شناسی تولید کرد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، نقشه های موضوعی را می توان در صورت نیاز، و همچنین یک توصیف سه بعدی از ساختار زمین شناسی تولید نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What computer processing methods are used to derive thematic maps from multispectral remotely-sensed images?
[ترجمه گوگل]چه روش‌های پردازش رایانه‌ای برای استخراج نقشه‌های موضوعی از تصاویر سنجش از دور چندطیفی استفاده می‌شود؟
[ترجمه ترگمان]از کدام روش پردازش کامپیوتری برای استخراج نقشه های موضوعی از تصاویر سنجش از راه دور استفاده شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thematic maps from satellite imagery represent an important source of data, particularly in third-world countries.
[ترجمه گوگل]نقشه های موضوعی از تصاویر ماهواره ای منبع مهمی از داده ها، به ویژه در کشورهای جهان سوم است
[ترجمه ترگمان]نقشه های توپوگرافی از تصاویر ماهواره ای یک منبع مهم از داده ها، به ویژه در کشورهای جهان سوم، می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The book consists of seven thematic chapters, beginning with a general overview of Piero's career.
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل هفت فصل موضوعی است که با مروری کلی بر حرفه پیرو آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل هفت فصل موضوعی است که با مروری کلی از حرفه پیرو آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The metaphoric juxtaposition of incongruous thematic material is motivated by the exigencies of the main character's job as a simultaneous interpreter.
[ترجمه گوگل]کنار هم قرار دادن استعاری مطالب موضوعی نامتجانس با انگیزه های ضروری شغل شخصیت اصلی به عنوان مترجم همزمان است
[ترجمه ترگمان]استفاده از مطالب موضوعی incongruous با توجه به ضرورت شغل اصلی به عنوان مترجم همزمان انگیزه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the Hallidayan model, thematic choice is expressed by placing one of these elements in initial position in the clause.
[ترجمه گوگل]در مدل هالیدایان، انتخاب موضوعی با قرار دادن یکی از این عناصر در موقعیت اولیه در بند بیان می شود
[ترجمه ترگمان]در مدل Hallidayan، انتخاب موضوعی با قرار دادن یکی از این عناصر در موقعیت اولیه در بند بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریشه ای (صفت)
string, rooty, fibroid, filamentary, filamentous, thematic

موضوعی (صفت)
thematic, presentive

مربوط بموضوع (صفت)
thematic

مطلبی (صفت)
thematic

مقالهای (صفت)
thematic

تخصصی

[سینما] بازمایه

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a theme
something that is thematic is concerned with particular subjects or topics; a formal word.

پیشنهاد کاربران

مضمون بنیاد
( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
thematic ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: پذیرنده 3
تعریف: مربوط به نقش معنایی موضوع ها در جمله
موضوعی
# the thematic structure of a text
موضوع
برجسته شده
مضمونی، وابسته به مضمون
موضوعی
thematic map: نقشه ی موضوعی

بپرس