پیشنهادهای فربد حمیدیان (٦٥٦)
پراتوریانیسم به معنای دخالت نظامیان در سیاست، و فرمانروایی نظامیان بر مردم است. ( این واژه منسوب به یک شخصیت نظامی به نام "پراتور" است که در روم با ...
پراتوریانیسم، دخالت نظامیان در سیاست این واژه منسوب به یک شخصیت نظامی به نام "پراتور" است که در روم باستان، علاوه بر امور نظامی، به فعالیت های قضایی ...
As a theorist, however, I wrestle with this issue. . . با این حال، به عنوان یک نظریه پرداز، با این موضوع کلنجار میروم که. . .
These domains are rife with ideological distortions. این حوزه های [معرفتی] مملو از تحریفات ایدئولوژیک هستند.
She evinced considerable anguish او غم و اندوه فراوانی از خود بروز داد
مفهوم "ریزوم" در اندیشه ژیل دلوز و فلیکس گتاری یک استعاره مرکزی است که در اثر مشترک آن ها به نام "هزار فلات: سرمایه داری و اسکیزوفرنی" ( ۱۹۸۰ ) معرفی ...
Their collaboration was doomed from the beginning همکاری آنها از همان ابتدا محکوم به شکست بود.
stud
فارغ بال، فارغ البال
قاطعانه، با قطعیت
صدارتخانه ( محل استقرار صدر اعظم، مثلاً در آلمان )
ویران شهری، پادآرمانشهری، آخرالزمانی
( امید، آرزو، . . . ) تباه، تباه شده Most find their hopes crushed on arrival. اکثر آنها در بدو ورود به شهرها، امیدشان تباه می شود.
( قلب ) به درد آمدن and my heart swelled with the desire to take him away with me to live a wandering life on the roads. و قلب من از این آرزو به د ...
I cast my love upon the waters—my thoughts on the barren plain of the sea. عشقم را بر روی امواج می افشانم و افکارم را بر روی دشت بی ثمرِ دریا ( "م ...
[ادبی] افشاندن I cast my love upon the waters—my thoughts on the barren plain of the sea. عشقم را بر روی امواج می افشانم و افکارم را بر روی دشت بی ...
درد Nathaniel, do you really feel the poignancy of my words? ناتانائیل، آیا آنچنان که باید، دردِ گفته های مرا در می یابی؟ ( "مائده های زمینی" از آ ...
How long, how long, O waiting, will you last? And once over, what will there be left to live for? ای انتظار، تا کِی ادامه خواهی داشت؟ و اگر به پایان ...
نیلگونه the blueness of the sky نیلگونه ی آسمان ( "مائده های زمینی" از آندره ژید، دوروتی باسی ( مترجم انگلیسی ) ، پرویز داریوش و جلال آل احمد ( مت ...
Nathaniel, when shall we make a bonfire of all our books? ناتانائیل، آخر کِی همه ی کتابها را خواهیم سوزاند؟ ( "مائده های زمینی" از آندره ژید، دورو ...
by the mantle of. . . ردای . . . به تنِ . . . پوشاندن ( باطن چیزی را با ظاهری فریبنده پوشاندن، توجیه و بهانه ی دروغین برای چیزی یا کاری آوردن، کار ...
Avant - gardes always harbor the political, the idea of the overthrow of the status quo. آوانگاردها همواره ایده های سیاسی، و سرنگونیِ وضعِ موجود را ...
Yet their forms do not always germinate life as promised. با این حال، فرم های معماران، گاهی زندگی را - آنطور که وعده داده اند - به بار نمی نشانند.
She threw out ideas, some seeded, some did not. او ایده هایی را عرضه کرد، برخی شان به بار نشست، و برخی دیگر نه.
She threw out ideas, some seeded, some did not. او ایده هایی را عرضه کرد، برخی شان به بار نشست، و برخی دیگر نه.
داغدار شدن In 1879, the eight - year - old Adolf Loos was bereft by the death of his father در 1879، آدولف لوسِ 8 ساله، داغدارِ مرگ پدرش شد.
to get/become tenuous کمرنگ شدن/رنگ باختن
حرمت شکن
حرمت شکن
موافقت ضمنی، موافقت تلویحی Nods towards Islamic law can be combined with unlimited boozing and whoring for visiting businessmen. [در دبی] می توان م ...
( مجازاً ) کمر کسی خم شدن ( زیر بار فشار چیزی ) The beautiful building that strains its clients is an old phenomenon. بنای زیبایی که ( هزینه ساختش ...
کشور ترکیه دیگر به این شکل نوشته نمی شود و نام رسمی آن در سازمان ملل اینگونه است: Turkiye
نفی
خوش خدمتی Le Corbusier, whose efforts to secure the patronage of Soviet Russia ultimately failed, later courted the collaborationist regime of Vichy ...
دست نشانده
[هنر] واژه ای ایتالیایی می باشد که معادل انگلیسی آن، counterpoise به معنای "برابر نهاد، واکنش، نقیض" می باشد. این واژه در هنرهای دیداری ( بصری ) برای ...
سرسام آور، گزاف، کمرشکن
The time was ripe for all kinds of experiments زمان برای انواع آزمایشات فرا رسیده بود/فراهم شده بود
به بهای گزاف This is what she so expensively discovered این همان چیزی است که او به بهایی گزاف آن را دریافت. He aimed expensively for perfection. ...
The house was crowning a hill خانه بر فراز تپه ای بود
حاصل کردن
foresee
گستاخی
اهتمام ( به چیزی یا کاری )
to cast shadow over sth تأثیرگذاشتن بر چیزی، سایه افکندن بر چیزی، تحت تأثیر قرار دادن چیزی How could he cast his shadow over the imaginations of the ...
How could he hit their conscience چگونه می توانست در وجدان آنان رخنه کند؟ ( "پرتره هنرمند در جوانی"، اثر جیمز جویس، ترجمه منوچهر بدیعی )
He was a late comer, a tardy spirit مردی بود دیرآمده، تأخیرکرده ( "پرتره هنرمند در جوانی"، اثر جیمز جویس، ترجمه منوچهر بدیعی )
تخس I have two bouncing grounchildren دو تا نوه تخس دارم ( "پرتره هنرمند در جوانی"، اثر جیمز جویس، ترجمه منوچهر بدیعی )
دخترباز Your father was the boldest flirt in his days پدرت در زمان خودش از آن دختربازهای بی پروا بود. ( "پرتره هنرمند در جوانی"، اثر جیمز جویس، ت ...