پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٧٤٣)

بازدید
١,٧٠٤
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

حرف سطحی حرف پیش پا افتاده آدم خسته کننده ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) شعار مبتذل The art - for - art bromides شعار مبتذلِ "هنر برای هنر"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

وجد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

ما الان در دوره ی پروتکشنیزمِ تحمیلی از سوی جمهوری اسلامی به سر می بریم: قطع همکاری ها و سرمایه گذاری های بین المللی در همه ی حوزه ها. این "پروتکشنی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( سیاست، راهبرد، اصلاحات، توسعه. . . ) غیردستوری، اُرگانیک، جامعه نهاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلوه a modern patina جلوه ای مدرن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در آلمان: GmbH در آمریکا، انگلیس و حتی ایران: Ltd

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به منصه ظهور رسیدن محقق شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معماری ) : اگر در زمینه ی معماری، به این واژه برخوردید، لطفاً آن را به صورت "هستی شناختی" یا واژه های مشابه آن ترجمه نکنید، و سعی کنید مفهوم و فحوا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطلوبیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

راسخ استوار محکم a well - grounded belief عقیده ی راسخ ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درس گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

روح افزا زندگی بخش ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

انفعال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

زاغه گردی کردن در محله های فقیرنشین پرسه زدن ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

لباس کار دوبنده بِیلَرسوت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

گربه Gooloo ( گویش مردم بخش هایی از فارس و خوزستان، و نیز لُرهای بختیاری و بهمئی ) یا Gooli ( گویش مردم بوشهر )

پیشنهاد
٧

A burnt child dreads the fire ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پر زرق و برق شیک و پیک دهان پُر کن Recent graduates are seeking internships in high gloss offices تازه فارغ التحصیلان، به دنبال کارآموزی در شرکت های ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

That job is resume - building fodder آن موقعیت کاری، خوراک رزومه است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کار پروژه ای، کار پیمانی، کار کنتراتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

. . . Empowered by به پشتوانه ی. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از ویکی پدیا: اَبَرشرکت سالاری اَبَرشرکت محوری بنگاه مداری صنف باوری کورپراتیسم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکدست سازیِ اجتماعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

To model A on B A را الگوی B قرار دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زیرپوستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( نظام، ساختار، سازمان، . . . ) طبقاتی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

انحصارگرایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

هرجا به صورت Gulf ( با حرف بزرگG ) نوشته شد، معمولاً منظور "خلیج فارس" است. گوگل ترنسلیت، Gulf را ( اگر تنها آمده باشد ) "خلیج فارس" ترجمه میکند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

کُدنویس، برنامه نویس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

. . . challenge with دست و پنجه نرم کردن با . . . سر و کلّه زدن با . . . کلنجار رفتن با . . . ( با یک امر بغرنج )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

فزاینده widening gap شکاف فزاینده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آرمانشهر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

The measure of exploitation is inequality معیار استثمار، نابرابری است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

lesser staff زیردستان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( مجازاً ) غرق در کاری بودن، به شدت سرگرم کاری بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پابرهنگانِ انقلابی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ragpicker

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

انحطاط

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرافت بخش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کم درآمد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلالت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( مجازاً ) اهتمام، توجه، اهمیت دادن، ارزش نهادن، ارج نهادن، برجسته نمودن . . . Ruskin’s celebration of ornament اهمیتی که راسکین به تزئینات می داد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

anxiety and prospect بیم و امید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Anxiety and prospect بیم و امید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سهروردی در "فی حقیقه العشق" می گوید: " اکنون که ما را مهجور کردند، تدبیر آن است که هر یکی از ما روی به طرفی نهیم، به حکم ریاضت سفری برآریم. مدتی در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

منحصر، محدود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تغییر دادن ماهیت چیزی چیزی را از بیخ و بن دگرگون ساختن از اساس دگرگون کردن It radicalizes the traditional understanding of the work of the architect ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سه سالانه ( نمایشگاهی هنری که هر سه سال یکبار برگزار می شود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مصمّم قاطع دارای عزم راسخ عزمش را جزم کرده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

A dialog unfolds گفتگویی ( بین آن دو نفر ) آغاز می شود