پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٦٣٠)

بازدید
٢٠١
پیشنهاد
٧

A burnt child dreads the fire ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر زرق و برق شیک و پیک دهان پُر کن Recent graduates are seeking internships in high gloss offices تازه فارغ التحصیلان، به دنبال کارآموزی در شرکت های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

That job is resume - building fodder آن موقعیت کاری، خوراک رزومه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کار پروژه ای، کار پیمانی، کار کنتراتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

. . . Empowered by به پشتوانه ی. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از ویکی پدیا: اَبَرشرکت سالاری اَبَرشرکت محوری بنگاه مداری صنف باوری کورپراتیسم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکدست سازیِ اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

To model A on B A را الگوی B قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیرپوستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( نظام، ساختار، سازمان، . . . ) طبقاتی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انحصارگرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

هرجا به صورت Gulf ( با حرف بزرگG ) نوشته شد، معمولاً منظور "خلیج فارس" است. گوگل ترنسلیت، Gulf را ( اگر تنها آمده باشد ) "خلیج فارس" ترجمه میکند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کُدنویس، برنامه نویس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

. . . challenge with دست و پنجه نرم کردن با . . . سر و کلّه زدن با . . . کلنجار رفتن با . . . ( با یک امر بغرنج )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

فزاینده widening gap شکاف فزاینده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آرمانشهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The measure of exploitation is inequality معیار استثمار، نابرابری است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

lesser staff زیردستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( مجازاً ) غرق در کاری بودن، به شدت سرگرم کاری بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پابرهنگانِ انقلابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ragpicker

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

انحطاط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرافت بخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کم درآمد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلالت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( مجازاً ) اهتمام، توجه، اهمیت دادن، ارزش نهادن، ارج نهادن، برجسته نمودن . . . Ruskin’s celebration of ornament اهمیتی که راسکین به تزئینات می داد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

anxiety and prospect بیم و امید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Anxiety and prospect بیم و امید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سهروردی در "فی حقیقه العشق" می گوید: " اکنون که ما را مهجور کردند، تدبیر آن است که هر یکی از ما روی به طرفی نهیم، به حکم ریاضت سفری برآریم. مدتی در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منحصر، محدود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تغییر دادن ماهیت چیزی چیزی را از بیخ و بن دگرگون ساختن از اساس دگرگون کردن It radicalizes the traditional understanding of the work of the architect ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سه سالانه ( نمایشگاهی هنری که هر سه سال یکبار برگزار می شود )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مصمّم قاطع دارای عزم راسخ عزمش را جزم کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A dialog unfolds گفتگویی ( بین آن دو نفر ) آغاز می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

In manifold ways به طُرُق مختلف، به شیوه های گوناگون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

با این اوصاف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تجزیه، جزء جزء شدن، تکه تکه شدن، از هم پاشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

فرضی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( مجازاً ) بی توجه، بی اعتنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کُنام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشارکت کننده بازیگر ( نه به معنای سینمایی اش، بلکه به معنای کسی که در انجام کار یا پروژه ای، نقشی دارد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( شهرسازی ) exponential urban growth رشد تصاعدی شهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the stratospheric costs هزینه های سرسام آور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طور مفصّل، به طور وسیع، به طور گسترده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Panoply of contributors خیل عظیمی از مشارکت کنندگان، گروه بزرگی از مشارکت کنندگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

امتیاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( معنی دیگر تازه در جملات ) در عین حال، با این وجود، همزمان at the same time مثال: او تازه طلبکار هم هست! ( یعنی با وجود تمام اعمال ناخوشایندش، هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حمایتی security structures ساختارهای حمایتی ( اتحادیه ها، اصناف، قوانین کار، . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تقلیل to limit aspirations to ( mere ) formal exploration تقلیل اهداف و آرمان های معماری، به کاوش های صرفاً فرمالیستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سر باز زدن، رویگردان شدن The artists didn’t abdicate their social responsibility هنرمندان از مسئولیت اجتماعی خود، سر باز نزدند