پیشنهادهای فربد حمیدیان (٦٨٨)
. . . resulting from
در قبال
( شروع کردن بحث با یک موضوع خاص ) فتح باب، نقطه ی عزیمت China’s economy is her inaugural subject اقتصاد چین، نقطه ی عزیمت اوست ( برای پیشبُرد نظریا ...
بیش از هر چیز . . . These books are primarily filled with این کتاب ها بیش از هر چیز پُر شده اند از . . .
کشش ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
طرح ریزی، نقشه ریزی
پیاده کردن، پیاده سازی
اگر قرار است. . . اگر بناست. . .
سرمایه ی جهانی/جهانی شده/بین المللی
عنوان کردن
عنوان کردن
با لحنی/رفتاری تحریک آمیز/شیطنت آمیز/وسوسه آمیز/اغواگرانه/شهوت انگیز
sterile efforts تلاشهای بی حاصل/بی ثمر/نافرجام
به باد انتقاد گرفتن
نجات دادن this expansion liberates the periphery from its second - class status این توسعه ی ( بزرگ مقیاس ) ، مناطق پیرامون مرکز را از وضعیت حاشیه ای ...
کوره راه های جنگلی ( تعبیری هایدگری برای تفکر ) معادل انگلیسی: swath
[در مورد یک بنا/بافت/محوطه ی تاریخی یا شهری] جلوه ای مصنوعی و نمایشی و غیرواقعی به آن دادن، عمدتاً با اهداف گردشگری و جذب مشتری. واژه مشابه آن: Tou ...
صیقل یافته، زدوده، خالص، ناب، سره، پیراسته
بی رویه promiscuous proliferation تکثیر بی رویه
[سبک، زبان] قلنبه سلنبه، پر طمطراق [ارزش، . . . ] بزرگ شده، گُنده شده [احساس، تصور] کاذب [قیمت] تورّمی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
رجوع شود به street credibility
کارزار تبلیغاتی فعالیت بازاریابی پویش جذب مخاطب/مشتری
مرکز کسب و کار ( لزوماً مخصوص هتل نیست و در مجموعه های چندعملکردی هم وجود دارد ) "مرکز تجاری"، معادل چندان خوبی برای این عبارت نیست، چرا که با فروش ...
فریاد حمایت طلبی فریاد کمک ( خواهی ) استمداد ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی
داستایفسکی در رمان قمارباز ( ترجمه سروش حبیبی ) می گوید: "خیال می کنید هیچ لازم می شمُرد که بابت احساسات من دغدغه ای به خاطر راه دهد، یا اصلاً ککش ب ...
خیر اجتماعی خیر عمومی خیر مشترک در فلسفه، اقتصاد و علوم سیاسی به آنچه همه یا بیشتر اعضای یک جامعه ی مشخص در آن مشترکند یا از آن نفع می برند. ( منب ...
روی کار آمدن
روی کار آمدن
در تکمیل صحبت های جناب پناهی: این عبارت ممکن است برای توصیف و تشبیه گروه های مشابه، همچون دانشجویان جنبش های ضدطبقاتیِ 1968 در فرانسه و آمریکا، نیز ب ...
با هم آمیختن، در هم بافتن، با/به هم بافتن، در هم آمیختن
پُرتناقض
=frustrated بی نتیجه مانده، عقیم مانده، ناکام مانده، درمانده شده
خِردگرا خِرد مدار خِرد باور پیروِ ( مکتب ) اصالت عقل ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )
خودانگیخته
انتظام
بازی با کلمات
( استعاراً ) پرورش یافتن و بزرگ شدن در دوره و محیطی خاص ( همچون همان گوشت که در ادویه و پیاز ) در معرض محیطی خاص بودن مثال: the sixties dream of a ...
جای دو چیز را با هم عوض کردن تغییر مبنا دادن ( مجازاً ) ریشه های پدیده ای را به زمینه ای خاص نسبت دادن، گردن دیگری انداختن، به دیگری نسبت دادن، فرا ...
فزاینده
to smooth the way for sth راه را برای چیزی هموار کردن
قضاوت گریز ( مفهومی در تضاد با "نظریه ی انتقادی"، نوعی "طفره رفتن" از نقد برای پذیرش غیرانتقادیِ همه چیز ) her writings and designs contributed si ...
squelch
با خاک یکسان کردن
حرف سطحی حرف پیش پا افتاده آدم خسته کننده ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) شعار مبتذل The art - for - art bromides شعار مبتذلِ "هنر برای هنر"
وجد
ما الان در دوره ی پروتکشنیزمِ تحمیلی از سوی جمهوری اسلامی به سر می بریم: قطع همکاری ها و سرمایه گذاری های بین المللی در همه ی حوزه ها. این "پروتکشنی ...
( سیاست، راهبرد، اصلاحات. . . ) غیردستوری، اُرگانیک، جامعه نهاد
جلوه a modern patina جلوه ای مدرن
در آلمان: GmbH در آمریکا، انگلیس و حتی ایران: Ltd