پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٦٣٠)

بازدید
١٩٧
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مولانا می گوید: بنشسته ام من بر درت تا بوک برجوشد وفا باشد که بگشایی دری گویی که برخیز اندرآ "بوک" در اینجا یعنی "باشد که"

پیشنهاد
٠

today’s big thing is tomorrow’s big yawn

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سخت به شدت به صورتی جانکاه به طور تأثرانگیزی ( منبع: فرهنگ هزاره )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

[موسیقی] سوئیت: مجموعه ای از قطعه های به هم پیوسته و مرتبط است، شامل موسیقیِ سازی یا ارکسترال. ( ویکی ) یک سوئیت زیبا از باخ: J. S. Bach: Suite No. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( مجازاً ) کانون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( چیزی ) که وجود خارجی ندارد موهوم ( منبع: فرهنگ هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( مجازاً ) بَزَک کردن مثال: It can’t ornament or obscure the realpolitik of labour abuse in the Persian Gulf این مسئله هرگز نمی تواند سیاست واقعی س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

absorption into تبدیل، تبدیل شدن the absorption of museums into a spectacular event تبدیل شدن موزه ها به یک رویداد صرفاً نمایشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[هنر] تکلف گرایی، شیوه گرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابراز تأسف کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[شهرسازی] طرح توسعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[زن] خوش اندام، خوش تراش، بالابلند ( منبع: فرهنگ هزاره ) [ساختمان] دارای فرم جذاب، پر پیچ و خم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختارهای حمایتی ( اتحادیه ها، اصناف، قوانین کار، . . . )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرتباً به طور نظام مند به طور حساب شده از روی اسلوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان رمزی در لفافه غیرمستقیم به اشاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوده، دلقکِ دربار ( منبع: فرهنگ هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نازپرورده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صاعقه آسا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

غیرقابل ادامه ( منبع: فرهنگ هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Black, Asian and Minority Ethnic اقلیت های قومی و نژادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حاشیه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

نهادینه شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

lunging forms فرم های پرسروصدا، توفنده، پرخروش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

توصیف، شرح کوتاه ( فرهنگ هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تثبیت شده نهادینه شده سر و شکل گرفته تکوین یافته قطعیت یافته ( به طوری که تغییر در آن بعید باشد ) Their vision is shaped دیدگاه آنها [از قبل] تث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

slap - happy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

They are just grinding away at a boring task آنها بر خلاف میلشان به این کار خسته کننده تن می دهند

پیشنهاد

hey presto

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

hey presto

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[زندان] مراقب، مأمور ( منبع: فرهنگ هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

trump card

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کبکبه و دبدبه ( منبع: کتاب "آزادی و خیانت به آزادی" نوشته آیزایا برلین، ترجمه عزت الله فولادوند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه "رشد" در زبان روسی میشود " رُست" ( Рост ) که به نظر می رسد با " رُستن" در فارسی ریشه مشترک دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه "رشد" در زبان روسی میشود " رُست" ( Рост ) که به نظر می رسد با " رُستن" در فارسی ریشه مشترک دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در زبان روسی به زمستان " زیما" می گویند. به نظر میرسد واژه های" زمستان"، " زمهریر"، و " زیما" همگی ریشه مشترک دارند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مطالعات انتقادیِ حقوق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نازل In its debased form در شکل نازل خود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آیین خوارسازی تازه واردان، پاگشایی تحقیرآمیز، حرام زاده سازی به هر اقدام خفت بار، تحقیرآمیز و سوءاستفاده گرانه ای گفته می شود که اعضای جدید یک گروه، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

[خاک، گرد، سفره] تکاندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to traverse the boundaries مرزها را در نوردیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشتری پر و پا قرص ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرعوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرهیخته، با تربیت ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودستایانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناشهروند بی قرار افراد بی ثبات و ناپایدار [از نظر وضعیت شغلی و معیشتی] این اصطلاح، با ادغام کلمه "متزلزل و پرمخاطره" ( precarious ) با "پرولتاریا" ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیستوله شابلونی با قوس های نامنظم، برای ترسیم هذلولی و سهمی و قوس های بی قاعده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

[مارکسیسم] ازخودبیگانگی کارل مارکس، "ازخودبیگانگی" را ناشی از بهره کشی از نیروی کار و نابودی ارزش حقیقیِ کار می داند. از نظر مارکس، هنگامی که محصولِ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کوکبه پرویز داریوش و جلال آل احمد، این واژه را در ترجمه "مائده های زمینی" اثر آندره ژید، به کار برده اند: کوکبه ی سواران در خیابانها. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

مثال: Apple is notorious for its proprietary accessories برند اپل به خاطر لوازم جانبی اختصاصی خود بدنام است ( مثلاً شارژرش به دیگر گوشی ها نمیخورد ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سَلَف مبتکر، واضع، آغازگر ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )