پیشنهاد‌های فربد حمیدیان (٦٦٨)

بازدید
٩٧١
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

هیچ انگارانه ( معادل ویکی پدیا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( مجازاً ) همسو، مطابق با ( مثلاً در ابتدای پاراگراف ) : . . . Consonant with همسو با آنچه تا الان گفتیم. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

عملاً

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاق سرایداری خانه ی سرایداری اتاق نگهبانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قانونی کردن رسمی کردن اصلاح ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) ( شهرسازی ) اصلاحات شهری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه "کلاسیک" در جایگاه اسم هم به کار می رود، و به معنای "اثر کلاسیک" است first classic of modern urbanism اولین اثر کلاسیک در زمینه ی شهرسازی مدرن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

( شهرسازی ) بافت شهری urban fabric= ( توضیح: ریچارد سِنِت معتقد است ابداع شیوه ی"تار و پود" در حرفه ی نسّاجی به تدریج طی چند نسل، منجر به ابداع شیو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( مجازاً ) قصه ی تودرتو، داستان چندلایه، نمایش در نمایش، فکر پیچیده ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) مثال: داستانهای کلیله و دمنه ( معماری ) ( استعاری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اغفال گر گول زننده مرموز ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سهل انگارانه با تسامح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( هنر و معماری ) تاریخگرایی یکی از اولین چاره های پست مدرنیسم برای رهایی از بایدها و نبایدهای مدرنیسم. رویکردی در معماری که در آن از عناصر و المان ها ...

پیشنهاد
٠

historicize ( هنر و معماری ) ساخت اثری به گونه ای که انگار، متعلق به گذشته است ( مثلاً با استفاده از مواد و مصالح قدیمی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاریخی نما کردن چیزی کهنه نما کردن چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

آکنده از زبان بازی پر از حرّافی ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

بت انگاری کردن از چیزی مثال: architectural ornament is culturally fetishized فرهنگ جامعه، از تزئینات معماری، بت انگاری می کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خشکه مقدس زاهدمآبانه زاهد مآب زهدفروشانه زهدفروش قداست مآبانه قدیس وار قدیس خصال ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( مجازاً، در مورد یک واژه ) عام، پرشمول، کلی، جامع مثال: “house” or somewhat looser “building” واژه ی "خانه" یا کمابیش واژه ی عام ترِ "ساختمان"

پیشنهاد
١

Dissolution of the Soviet Union Collapse of the Soviet Union

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشباع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جرگه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تسلّی to salve her conscience= to quiet her conscience

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( مجازاً ) برساخته مثال: The world is wrought with problems دنیا برساخته از مشکلات است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسکن چندخانواری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( مجازاً ) ور رفتن با چیزی، مشغول شدن یا سرگرم شدن به چیزی ( به شیوه ای سرسری، غیرمتفکرانه و غیرانتقادی ) بازی بازی کردن they always flirt with new ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

غرابت گرایی ( هنر، معماری ) رویکردی شامل استفاده از تجلیات هنری، فرهنگی و اجتماعیِ سرزمین های دور.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

to strike a distinct chord= to be contrarian ساز مخالف زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( هنر، معماری ) سبک تزئینگرای "انفصال" یا "جدایی طلبی" که در اواخر قرن 19 عمدتاً در اتریش و آلمان پدید آمد. مشابه "آرت نوو"ی بلژیک، و از جنبش های پیش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تلقی دریافت ( در جایگاه اسم )

پیشنهاد
٠

supersede

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت الشعاع قرار دادن چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

inscribe ممکن است مصداق vandalism هم باشد و بار منفی داشته باشد مثال: those who inscribe public lavatory walls

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

متانت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خویشتنداری خودداری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( مجازاً ) برای توصیف رویدادها، پدیده ها، مفاهیم، و رویکردهایی به کار می رود که سود و زیانشان عملاً یکسان است و "توسعه و تخریب" را به یک اندازه به با ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( هنر، معماری، رسانه، بازار . . . ) عنصری در کار که باعث هیجان و جذابیت آنی برای مخاطب می شود. ( این اصطلاح در نقدهای مارکسیستی نسبت به هیجانات کا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معماری ) ایده هایی آینده نگرانه در طراحی، که طی آن ساختمان همچون گیاه یا اورگانیسم زنده ای است که کافیست بذر یا نطفه ی آن را بکاریم، آنگاه خودش طی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معماری ) معمار غیرخلاق، معماری که تنها حداقل های عملکردی را طراحی میکند، و از ابعاد هنری و شاعرانه و نمادین غافل است funkitect= functional archite ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معماری ) بی قاعده اصطلاح rough hewn beauty ( زیبایی ناصاف - زیبایی بی قاعده ) را جان راسکین - منتقد بزرگ معماری قرن 19 - برای توصیف کلیساهای قرون ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( مجازاً ) تحریف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مزیت رقابتی، مزیت فروش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیوه های معماری کلاسیک غربی ( دوریک، یونیک، کورنتیَن، توسکانی، . . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعالی بخش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنایه پرداز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( هنر و معماری ) پوچ گرا، هیچ انگار Dadaist forms فرم های پوچ گرایانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( مجازاً ) ( هنر و معماری ) حذف عناصر و موتیف های سبک های دوره های پیشین، برای درانداختن طرحی نو Iconoclasm مثال: هنر مدرنیسم به طور کلی ( گسست از س ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( هنر، معماری ) فُرمی، مرتبط با فُرم، مربوط به فرم یابی، فُرمال، فُرمیک formal language زبان فُرمی formal considerations ملاحظات در مورد فرم/فرم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

represent

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

هم سنخ ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی لباس شبیه پیراهن شومیز، که فقط سینه را از جلو می پوشاند و از زیر کُت، شبیه یک پیراهن کامل است. در گذشته کاربرد بسیار داشت اما امروز به ندرت اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

dickey = shirtfront